الگوگیری قوانین از دین برای رفع اختلاف

دین فطری است و چیزی که سرچشمه از فطرت دارد خلقت در آن نه دگرگونگی می‏پذیرد و نه گمراهی، و در نتیجه حکمش مختلف نمی‏شود.

خبرگزاری شبستان: دین مفهومی است که بشر از ابتدای خلقت از طریق ارسال رسل با آن مواجه بوده و به طور فطری گرایش به آن دارد اما علی رغم این سابقه دیرینه هنوز هم از مفهومی است که ابهامات بسیار را با خود به همراه دارد. از این رو در سلسله مطالبی برگرفته از تفسیر المیزان یادگار گرانسنگ علامه طباطبایی (ره) که به همت دکتر پریش کوششی، دکترای فلسفه و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، محقق و مترجم آثار دینی و فلسفی استرخاج شده این مفهوم و ابعاد مختلف آن را بررسی می‌کنیم.
 

اختلاف در خود دین
و سخن کوتاه آنکه خدای تعالی (که مخبری است صادق) به ما خبر داده اولین رفع اختلافی که در بشر صورت گرفته به وسیله دین بوده و اگر قوانین غیر دینی هم به این منظور درست کرده‏اند الگویش را از دین گرفته‏اند. و نیز خبر می‏دهد به اینکه، همین دینی که مایه رفع اختلاف بود بتدریج مورد اختلاف در میان بشر قرار گرفت، این بار در خود دین اختلاف کردند و این اختلاف را حاملان دین و گردانندگان کلیسا و کسانی که به کتاب خدا علم داشتند از در حسادتی که به یکدیگر می‏ورزیدند و تنها به انگیزه سرکشی و ظلم به راه انداختند، همچنانکه خدای تعالی فرمود: "شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک، و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی، ان اقیموا الدین و لا تتفرقوا فیه تا آنجا که می‏فرماید: و ما تفرقوا الا من بعد ما جائهم العلم بغیا بینهم و لو لا کلمة سبقت من ربک الی اجل مسمی لقضی بینهم" .
و نیز فرموده: "و ما کان الناس الا امة واحدة، فاختلفوا، و لولا کلمة سبقت من ربک لقضی بینهم فیما فیه یختلفون ".
و منظور از کلمه‏ای که در این دو آیه بدان اشاره شد، همان کلامی است که در آغاز خلقت به آدم فرمود که: و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین.
و اختلاف در دین را مستند به بغی (حسادت و طغیان) کرد نه مستند به فطرت و این برای این جهت بود که دین فطری است و چیزی که سرچشمه از فطرت دارد خلقت در آن نه دگرگونگی می‏پذیرد و نه گمراهی، و در نتیجه حکمش مختلف نمی‏شود، همچنانکه درباره فطری بودن دین فرموده: فاقم وجهک للدین حنیفا، فطرة الله التی فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم. این فرازهائی بود که در حقیقت زیربنای تفسیر آیه مورد بحث است.
منبع: ترجمه المیزان ج.0 2، ص 182

پایان پیام/

 

کد خبر 231958

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha