علوم انسانی با الصاق آیه و روایت اسلامی نمی شود

متاسفانه خودباختگی در حوزه علوم انسانی وجود دارد و حرف جدید برای گفتن نداریم. در حالی که رهبری دائما بر این مهم تاکید دارند. بنابراین باید به تولید علم به ویژه در حوزه علوم انسانی با روش مندی نوینی نگاه کرد.

خبرگزاری شبستان: اسلامی سازی علوم انسانی همواره از جمله مباحث چالش برانگیز محسوب شده است که به ویژه در سال های اخیر ذهن بسیاری از صاحبنظران را به خود معطوف کرده است.
این مهم زمانی بیش از گذشته اهمیت می یابد که جولان اندیشه ها و مکاتب غربی را شاهد باشیم، مسئله ای که هم اکنون در سطح علوم انسانی با آن دست به گریبان شده ایم، از سویی نمی توان در تاریخ این اندیشه ها تورق نداشت و از سوی دیگر فرهنگ و اندیشه غنی اسلامی به اندازه ای کمال دارد که می تواند در حوزه های متعدد علوم انسانی سخن گوید.
فارغ از این مباحث، آنچه که مسلم است، ضرورت وجود اندیشه های مختلف در عین تعامل است، اما چگونه می توان علوم انسانی را مبتنی بر آموزه های اسلامی ارائه کرد.
در این راستا با حجت الاسلام و المسلمین قاسم روان بخش، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) به گفت وگو پرداختیم که حاصل آن از نظرتان می گذرد:


از نظر شما علوم انسانی به چه علومی اطلاق می شود؟ آیا دسته بندی ویژه ای برای این علوم دارید؟
بله، البته علوم از این نظر که با انسان سر و کار دارند به نوعی در زمره علوم انسانی قرار می گیرند، یک سری علوم انسانی هستند اساسا اسلامی سازی در آنها معنا ندارد، مانند آمار، حسابداری و ...

اما یک سری علومی هستند مانند روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و... که محورشان وجود انسان است و در واقع کمال نهایی انسان، بنابراین این نوع علوم از علومی هستند که باید در جهت اسلامی سازی آن تلاش کنیم.


چه گونه باید فرآیند اسلامی سازی را در مسیری قابل قبول پیش برد؟

ببینید، اینکه صرفا کنار مطالب و علومی که از غرب وارد شده اند، چند آیه و روایت بگذاریم اسلامی نمی شوند. اصلا فرآیند اسلامی سازی این نیست، برخی دنبال آن هستند که هر علمی وارد شد، آیه و روایتی به آن الصاق کنند، در حالی که این چنین روندی صحیح نیست، به نظر می رسد که برای اسلامی کردن علوم باید از روش شناسی علوم اسلامی استفاده کنیم به تعبیر دیگر متدولوژی یعنی روش علوم انسانی که در غرب مورد تحقیق و پژوهش قرار می گیرد که بیشتر مبتنی بر حس و تجربه است و از منابعی چون وحی و دین در آن استمداد نمی شود.


با این وصف باید در روش شناسی علوم انسانی بازنگری شود.
بله، باید در روش شناسی علوم انسانی به یک بازنگری صورت پذیرد که ما بتوانیم از راهی که راه مطمئنی است، استفاده کنیم.
به تعبیر دیگر یکی از ویژگی های علوم انسانی در غرب دین گریزی و جدایی علم از دین است که یک نوع تفکر سکولاریستی را در علوم انسانی غربی نهادینه کرده است که با آنچه مد نظر ماست و مبتنی بر آموزه های اسلامی است، تفاوت دارد.

برای اسلامی سازی علوم انسانی باید این تفکر سکولاریستی را رفع کنیم و از منابع دیگری که می تواند به ما کمک کند استفاده کنیم که همانا منبع وحی و عقل است.


چالش های اساسی که در حوزه تحول علوم انسانی با آن مواجهیم، به زعم شما کدامند؟

از جمله مشکلاتی که از ابتدای انقلاب هم با آن مواجه بودیم و حاصل دورانی بود که استعمار غرب بر ما سایه افکنده بود، خودباختگی عمومی بود. جوانان ما را به گونه ای تربیت کرده بودند که چیزی ندارند و اگر چیزی یاد بگیرید، همان است که غربی ها به شما دیکته می کنند، همان طور که در حوزه علوم و تکنولوژی این فکر را القا کرده بودند در حوزه علوم انسانی نیز به این شکل پیش رفتند.
اما متاسفانه این خودباختگی همچنان در حوزه علوم انسانی وجود دارد و حرف جدید برای گفتن نداریم. در حالی که رهبری دائما بر این مهم تاکید دارند. بنابراین باید به تولید علم به ویژه در حوزه علوم انسانی با روش مندی نوینی نگاه کرد. همچنین عدم برنامه ریزی صحیح و نبود امکانات نیز معضلی است که در این حوزه با آن دست به گریبانیم.


منظورتان از عدم برنامه ریزی همان بروکراسی اداری است؟ همچنین پژوهشگران در حوزه امکانات با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

بله، بروکراسی اداری نیز است، در دولت های گذشته که برنامه ریزی درستی برای علوم انسانی نبود و این عدم برنامه ریزی ها محقق و دانشجو را توامان دچار مشکل کرده است.
ما برای تحول علوم انسانی امکانات کافی نداریم، برای تحقق این مهم به استاد و محقق نیاز داریم و هم کتاب هایی که در این زمینه نگاشته شده باشند.
ما آنچه در حوزه بومی سازی امروز در اختیار داریم عمدتا ترجمه ای است، امروز اگر بخواهیم در این زمینه گام برداریم باید محققان برجسته ای داشته باشیم که با گزاره های علوم انسانی مدرن و اسلامی آشنایی داشته باشند، قطعا استاد دانشگاهی که فقط با علوم غربی سر و کار دارد نمی تواند تحول ایجاد کند.
در عین حال استاد حوزه که فقط با مولفه های اسلامی آشنایی دارد نیز نمی تواند در زمینه نقش آفرینی کند، ما نیاز به همکاری توامان این دو داریم، اساتید مسلط به علوم انسانی مدرن و اساتید حوزه تا بتوانند فرآیند اسلامی سازی علوم انسانی را پیش برند.

 البته هستند کسانی که به دو حوزه اشراف دارند، اما تعدادشان بسیار محدود است.

 

بعضا از نبود بودجه گله مند هستند متولیان این امر، نظر شما چیست آیا بودجه کافی اختصاص داده نشده است؟

قطعا این نبود امکانات این موضوع را به ذهن متبادر می کند که کمبود بودجه هست، باید اولا این باور در مسئولان ایجاد شود که فرآیند تحول در علوم انسانی ضروری است، دوم آنکه باید شخصیت های فرهیخته وارد میدان شده و کار کنند.
تحول در علوم انسانی و اسلامی سازی آن شدنی است اما منوط به آن است که به عقبه غنی اسلامی مان توجه کرده و از معدن عظیم سرشار آن بهره بگیریم. 

پایان پیام/

کد خبر 237174

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha