نتوانستم تا آخربرنامه راتحمل کنم/ارائه راه‌حل‌هایی انتزاعی و کلی

خبرگزاری شبستان: یحیی یثربی در در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داد به بررسی نقاط ضعف و قوت مناظره روز جمعه هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.

خبرگزاری شبستان:  سید یحیی یثربی مهم‌ترین چهره فلسفی و آکادمیک ایران است که به نقد «حکمت متعالیه» و «عرفان اسلامی» پرداخته است. پژوهش‌های وی عمدتاً در حوزه فلسفه اسلامی و عرفان است. یثربی با اسلوبی سنتی، ولی سبکی روان و صریح سخن می‌گوید. اسلوب سنتی وی موجب شده تا جایگاهش در جامعه روشنفکری ایران چندان شناخته نشود. اما رسایی و شیوایی سخنش حکایت از شهامت و عمق شناخت وی دارد. وی دیدگاههای انتقادی خویش پیرامون اوضاع سیاسی، فکری و اجتماعی ایران را صریح اعلام می‌کند. وی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داد به بررسی نقاط ضعف و قوت مناظره روز جمعه هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است. مشروح این یادداشت را در زیر می‌خوانید:

بخشی از مناظره روز جمعه دهم خرداد، داوطلبان ریاست جمهوری را دیدم، برنامه چندان ضعیف و غیرمنطقی تنظیم شده بود که نتوانستم آن را تا آخر تحمل کنم! اگرچه آخرهای برنامه بیش از اوایلش مایه‌ تاسف دوستان و خنده و مسخره‌ هر انسان عاقل بود!
از طرفی افرادی به عنوان داوطلب نشسته بودند که ملتمسانه، در فکر جلب توجه مردم ایران بودند! و در عین حال، بر آن می‌کوشیدند که از حد خود تجاوز نکنند و سخنی نگویند که مایه‌ رنجش گردد! آنان همگی می‌پذیرفتند که در مملکت مشکل داریم، همانند گرانی، تورم، رکود اقتصادی، و نداشتن تولید و سقوط ارزش پول کشورمان و...!
یکایک این عزیزان، مدعی بودند که در فرصت کوتاهی این مشکلات را چاره خواهند کرد! اما راه حل‌هایشان چنان انتزاعی و کلی و بی‌توجه به واقعیت‌ها بود که هرکسی با چنین کلی‌گویی‌ها می‌تواند حل مشکلات سراسر جهان و حتی کائنات را بر عهده گیرد! مثلا زیاد بودن فاصلهٔ منظومه‌ها مشکل امروزی ما در دست یافتن به آن‌هاست! یک نفر می‌-تواند بگوید: اگر ساختار را تغییر دهیم و اقدامات لازم را به عمل بیاوریم، می‌توانیم این مشکل را حل کنیم! بدیهی است که چنین پاسخی هیچ‌گونه ارزش علمی نخواهد داشت! پاسخ‌ها و راه‌حل‌های داوطلبان عزیز ما، نسبت به مشکلات کشورمان، همگی از این قبیل بودند!
آنان هیچ توجه نمی‌کردند که فردا رییس جمهور یک کشور خواهند شد که دارای قدرت‌ها و نهادهای قانونی و شبه-قانونی گوناگون است! مثلا اگر درباره‌ سیاست خارجی و رابطه با کشورهای غربی، تصمیم بگیرند، بی‌تردید این تصمیم را رییس جمهور به تنهایی نمی‌تواند بگیرد. و اگر در زمینهٔ تولید و تورم، کاری بکنند، بازهم به تنهایی نمی‌-توانند تصمیم بگیرد! بودجهٔ مصوب دارند و امکاناتی که هر لحظه تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی است! از تحریم‌ها گرفته تا تشخیص‌های نادرست و اختلاس و فساد!
از طرف دیگر بازهم شاهد یک ضعف بزرگ در مدیران و سیاست‌گذاران صدا و سیمای کشور بودیم که نشان می‌-داد که چه نگاه ضعیفی به مردم دارند و دارای چه پندار عوامانه و غیرعلمی از مدیریت کشور و مشکلات آن هستند! مسئولان صدا و سیما با این سطح فکر به همه‌چیز کشور، آسیب‌ زدند، از اخلاق و فرهنگ مردم ما گرفته تا موقعیت بین‌المللی جامعه‌مان! و من این ضعف را بار‌ها و بار‌ها، با نامه‌های مستقیم و سرگشاده به آنان تذکر داده‌ام اما کمترین توجهی نشان نداده‌اند!
درجریان این مناظره، با این‌که موضوع بحث کاملا محسوس و عینی بود، این همه ضعف و خطا را که دیدم، بیش از پیش نگران مسائل فرهنگی کشورمان شدم که این مدیران، در این زمینه، هرگز توان ایجاد تحول و فعالیت موثر نخواهند داشت! اگرچه در برخی از آنان، این توان را می‌بینم که بتوانند این شیوهٔ جا افتادهٔ جامعه را اندکی تغیر دهند!
بدیهی است که چنین وضعی محصول سطح فکر و فرهنگ ماست! من از بیست سال پیش با نوشتن کتاب و مقاله و مصاحبه، درد را مشخص کرده و بر مشکل فکری خودمان تاکید ورزیده‌ام اما کسی آن را نشنیده است! با این وصف، بار دیگر مشکلات فکری و فرهنگیمان را در یادداشت حاضر
خلاصه کرده‌ام، تا با بهره گرفتن از فرصت و مناسبت موجود، باز هم آن‌ها را درباره‌ انتخابات و چگونگی اجرای درست و کارآمد آن، به داوطلبان عزیز و مسئولان صدا و سیما و متفکران جامعه‌مان، یادآور شوم.
ما جمهوریت را ولو به عنوان قالب نظام اسلامی پذیرفته‌ایم. در نتیجه انتخابات را نیز به عنوان ابزار کارآمد ارزیابی کار مسؤولان و وسیله‌ قانونی انتقال قدرت، پذیرفته‌ایم. اما در این سی سال درباره‌ آن با همه‌ امکاناتی که داریم، بحث نکرده و اطلاعات و آگاهی‌های لازم را در اختیار مردم نگذاشته‌ایم!
بی‌تردید اگر یک پدیده را با شرایط و لوازم آن به کار نبریم، دچار مشکل خواهیم شد. بی‌توجهی به شرایط، سودمند-‌ترین وسایل را به زیان‌بار‌ترین وسیله تبدیل می‌کند! اگر ساختمانی را بدون توجه به مسائل مهندسی و امنیتی آن بسازیم، نه تنها از سکونت در آن بهره‌مند نمی‌شویم، بلکه در زیر آوار ویرانه‌اش دفن خواهیم شد!
بنابراین، مواردی از ضروریات انتخابات را که باعث کاهش مشکلات و پیامدهای زیانبار آن می‌شوند به اختصار ذکر می‌کنم:
1. نگاه تدبیری نه تسخیری: باید کاری کنیم که به مسئولیت‌های جامعه، نگاه تدبیری داشته باشیم نه نگاه تسخیری! یعنی برنامه‌ علمی و راهکارهای اجرایی آن برنامه اساس انتخابات باشد، نه حضور یک شخص به عنوان قهرمان و منجی! بنابراین هر کس که داوطلب ریاست جمهوری می‌گردد، باید بر اساس یک کار‌شناسی علمی و برنامه و راهکارهای اجرایی معرفی شود، نه بر اساس تمایل و فضایل و توان اشخاص.
2. ضرورت وجود حزب: برای تحقق این هدف، ما باید در جامعه‌مان دو حزب اصلی داشته باشیم. چنان‌که می‌دانیم در جامعه‌های پیشرفته با گذر از مراحل مختلف تکاملی، چند حزب اصلی بر اساس کار‌شناسی، عهده‌دار تدبیر علمی جامعه‌اند. ما نیز که جمهوریت را به عنوان قالبی برای محتوای اسلامی نظام پذیرفته و انتخابات را به عنوان یک عامل کارآمد برای ارزیابی کارکرد‌ها و انتقال قدرت برگزیده‌ایم، باید از شرایط ضروری و لازم آن غفلت نکنیم و دو حزب یا جمعیت اصلی تشکیل دهیم. این دو حزب دو هدف اصلی را دنبال کنند:
یکی خروج جامعه از حالت زیانبار «دولت- اپوزیسیون» سنتی و ورود آن به وضعیت مقبول و منطقی «دولت- ملت» و مبارزات حزبی.
دیگری سامان‌دهی کار‌شناسی. با تشکیل دو حزب و جمعیت در حقیقت ستاد کار‌شناسی و هدایت علمی جامعه فراهم آید. حزب یا جمعیت سیاسی، عامل اسارت مردم نیست، بلکه ستاد کار‌شناسی و آگاهی و هدایت علمی آنان است. چنان‌که جراحی قلب را نمی‌توان به مردم ارجاع داد، تدبیرهای جامعه را نیز نمی‌توان از توده‌ مردم انتظار داشت. توده‌ مردم امریکا فعالیت‌های جهانی آن کشور را تعیین نمی‌کنند، بلکه ستادهای کار‌شناسی احزاب و مراکز قدرت هستند که تدبیر کار را بر عهده دارند.
سوم، داشتن یک پشتوانه‌ مسئول، برای رفتار قوه‌ مجریه. اگر در فرانسه، رییس جمهور درست عمل نکند، احزاب، یعنی ستادهای کار‌شناسی، او را راهنمایی می‌کنند و اگر نپذیرفت، با او درگیر می‌شوند! و اگر فرضا یک رییس جمهور خائن، پس از خیانت به مدیریت کشور، پا به فرار هم بگذارد، این حزب با تمام وابستگانش همانند نمایندگانش در مجلس‌ها و شورا‌ها در جای خود باقی مانده و پاسخ‌گوی مشکلات خواهد بود. اما اگر این حزب‌ها و جمعیت‌ها را نداشته باشیم، هرکسی به دلخواه خود کار خواهد کرد و پس از چهار یا هشت سال کار را‌‌ رها می‌کند و کسی هم مسئول کار او نخواهد بود. این دو حزب یا جمعیت باید دارای شرایط اصلی زیر باشند:
الف) هر دو جمعیت، اولا اصول و چهارچوب اصلی نظام سیاسی کشور را بپذیرند و ثانیاً برنامه‌ کلان جامعه را بر پایهٔ کار‌شناسی علمی قبول کنند. این اصول بر پایه‌های باور‌ها و آرمان‌های جامعه استوارند. و این برنامهٔ کلان علمی بر کار‌شناسی علمی استوار است که متن سیاست جامعه را تشکیل می‌دهد و هر حزبی نیز به نوبهٔ خود برای اجرای هرچه بهتر آن برنامه‌ کلان تلاش کند. بدیهی است که پیشنهاد‌ها و تلاش‌های هر حزبی در چهارچوب‌‌ همان برنامهٔ کلان خواهد بود.
اما دریغا که ما به هنگام انتخابات می‌بینیم که افراد مختلفی در‌‌ همان فصل وارد میدان می‌شوند بی‌آن‌که یک سابقهٔ کار‌شناسی شدهٔ ثابت داشته باشند. از اینجاست که در داوطلبان ما همیشه شخص و برنامه‌های شخصی مطرحند، نه یک برنامه‌ سابقه‌دار و شناخته‌شده پیش‌بینی و قابل ارزیابی و بازخواست.
ب) هر دو حزب بر اساس باورهای درست و برنامه‌های عملی هماهنگشان از مشروعیت برخوردار بوده و بدون شک و تردید و نگرانی، امکان دست‌یابی به حاکمیت جامعه را داشته باشند.
ج) هر دو حزب از حق مبارزه و امکانات لازم آن بهره‌مند باشند؛ یعنی هر دو حزب با تبلیغات و تلاش قانونی بتوانند با جلب آراء مردم به قدرت برسند.
د) هر دو حزب با هم در تعامل و تبادل اطلاعات مستمر باشند و هر حزبی حاکم شد، کار‌شناسان و مدیران حزب دیگر به صورت دولت سایه در کنار حزب حاکم بوده و با مراکز مدیریت در ارتباط دائم باشند.
هـ) هر دو حزب با تکیه بر آگاهی و عقلانیت مردم، با منطق و استدلال به نقد طرف مقابل پرداخته و از رفتارهای متکی بر احساس و عواطف توده و تخریب و تحریم طرف مقابل و تندروی و خشونت بپرهیزند.
و) احزاب باید مدت‌های طولانی فعال باشند تا مردم از برنامه‌های آنان باخبر گردند. احزاب، با سابقهٔ ده‌ها یا صد‌ها ساله می‌توانند با مردم رابطه برقرار کنند، نه احزاب و جمعیت‌های مقطعی و خلق الساعه.
3. تکیه بر برنامه و راهکار، نه منجی و معجزه‌گر: از آنجا که تدبیر جامعه باید با عقل و اندیشه و کار‌شناسی علمی باشد. به هنگام انتخابات باید به راه‌کار‌ها و پیش‌نهاد‌ها تکیه و تأکید داشت، نه هوش و توان یک شخص معین! به عبارت دیگر مردم باید به دنبال «مجری» باشند، نه منجی! بسیار روشن است که این مجری و راه‌کارهای اجرایی را باید کار‌شناسان و متخصصان حوزه‌های گوناگون علم و دانش تعیین کنند نه ادعاهای اشخاص.
4. وعده‌های انتخاباتی: وعده‌های انتخاباتی باید بر اساس اهداف و راه‌حل‌ها و برنامه‌ریزی‌های علمی‌ باشند، نه بر اساس تلاش‌ برای جلب توجه توده‌ مردم و بهره‌گیری از احساسات مذهبی یا نیاز مادی آنان. یعنی یک داوطلب باید بر اساس کارشناسی‌های علمی حزب خود، تصمیم خود را مثلاً در مورد افزایش اشتغال یا درآمد ملی، با راه‌کار‌ها و دلایل توجیهی لازم مطرح کند، نه آنکه از راه‌های دیگر به تحریک احساسات مردم بپردازد.
5. هدف اصلی منافع ملی باشد: بر اساس کار‌شناسی و تنظیم علمی برنامه‌ها، باید مدیریت جامعه در جهتی حرکت کند که سود تک‌تک مردم را از لوازم سود جامعه قرار دهد. یعنی برنامه‌ها به گونه‌ای تنظیم شوند که هر یک از افراد ملت، اگر بخواهند که سودی ببرند، نخست باید به جامعهٔ خود سودی برسانند. بدین‌سان سود و بهره‌مندی تک تک مردم، در جهت کامیابی جامعه و پیشرفت آن قرار می‌گیرد. عیناً مانند یک شرکت یا کارخانه که اگر اعضای آن شرکت یا کارگران آن کارخانه بخواهند که سودی ببرند، باید کار کنند تا آن شرکت یا کارخانه سودآور گردد. اما اگر شرایط مدیریت در جامعه به گونه‌ای باشد که تک‌تک افراد سود خود را در زیان جامعه ببینند، آنجامعه کامیاب نخواهد بود.
مدیریت در کشورهای پیشرفته به گونه‌ایست که افراد جامعه منفعت خود را در منفعت جامعه می‌یابند وگرنه از جامعه طرد می‌شوند. اما در جامعه‌های عقب‌مانده هر کسی سود و درآمد خود را در آسیب زدن به جامعه جست‌و‌جو می‌کند! مانند پول درآوردن از راه اختلاس، دلالی، قاچاق، رشوه، تبانی، رانت‌خواری، احتکار و همانند آن‌ها. در چنین شرایطی اگرچه عده‌ای به نان و نوا می‌رسند، اما جامعه سخت آسیب می‌بیند. در جامعه‌ای که مردم یک شبه میلیاردر شوند اقتصاد آنجامعه با‌‌ همان سرعت رو به نابودی می‌رود.
6. حراج نکردن دارایی‌های کشور: چنان‌که گفتیم داوطلبان ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس، باید با مطرح کردن برنامه و راه‌کارهای خود در جهت تعالی و رشد همه‌جانبهٔ جامعه، به دنبال جلب توجه مردم باشند، نه با حراج کردن ارزش‌های جامعه یا دارایی آن. مثلا از سال‌ها پیش هر کس که داوطلب نمایندگی ‌می‌شد به مردم شهرستان خود وعدهٔ تأسیس دانشگاه می‌داد! چون وکیل می‌شد در همان‌جا که هیچ‌یک از شرایط لازم تأسیس دانشگاه را نداشت، دانشگاه ایجاد می‌کرد! این یعنی به حراج گذاشتن ارزش‌ها و ذخایر جامعه. تأسیس یک دانشگاه باید بر اساس کار‌شناسی دانشمندان و با توجه به امکانات و شرایط لازم آن باشد، نه بر اساس وعدهٔ یک داوطلب وکالت که شاید هنوز از ابتدایی‌ترین شرایط تأسیس دانشگاه خبر ندارد! و همین‌طور نباید با وعدهٔ تقسیم درآمد نفت در میان مردم و امثال این‌ها به جلب توجه مردم پرداخت.
7. پاسداری از هویت و شخصیت جامعه: هر جامعه با فکر و فرهنگی که در آن رواج داشته باشد، شناخته می‌شود. در جامعهٔ مبتنی بر ایمان و عمل صالح وظیفهٔ اصلی دولتمردان، پاسداری از این هویت است. باید در رفتار مسؤولان اثری از دنیادوستی و مال‌اندوزی و جاه‌طلبی مشاهده نشود. در صدر اسلام به پیروی از رسول خدا (ص) به کسی که داوطلب شغلی می‌شد، آن شغل را نمی‌دادند! زیرا همین داوطلب بودن را نشانه‌ای از تمایل او به جاه و مال می‌دانستند! ما با داشتن چنین آموزه‌ای چرا باید شاهد این همه تلاش داوطلبان و هزینه برای به دست آوردن ریاست و جایگاه‌های مدیریتی کشور و سایر جایگاه‌ها باشیم؟! انتظار می‌رود که در یک جامعهٔ آگاه، داوطلبان مدیریت جامعه هرگز آرمان‌ها و ارزش‌ها را قربانی خودخواهی‌ها نکنند.
8. پاسداری از جایگاه جهانی جامعه: ما به عنوان خانواده‌ای از جامعهٔ جهانی باید در حفظ جایگاه جهانی جامعه‌مان، ‌‌نهایت تدبیر را به کار گیریم و با هوا و هوس خود، به جایگاه جهانی جامعه‌مان آسیب نرسانیم.
امیداوارم مسؤولان جامعه به دیدگاه‌های محققان و کار‌شناسان خود ارج نهند تا این محققان دربارهٔ نیازهای جامعه مدام به نظریه‌پردازی و نقد و ارزیابی بپردازند. فیلسوفان جامعه‌مان از مسائل عینی مردم سخن گویند، نه فقط از اتحاد عاقل و معقول یا وجود خارجی کلیات و یا عقل اول و دوم.

والسلام
دکتر سید یحیی یثربی

پایان پیام/

کد خبر 259704

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha