گسست فلسفی تهدیدی جدی برای علوم انسانی است

خبرگزاری شبستان: بی تردید وجود چنین گسست های فلسفی، تهدیدی جدی برای علوم انسانی و تجربی در ایران است که توجه و همت مضاعف جامعه دانشگاهی و حوزوی ایران را می طلبد.

خبرگزاری شبستان: امروزه پیشرفت و نوآوری جوامع بشری و پیدایش دستاوردهای بی بدیل در علم فناوری و شکوفایی روزافزون جنبه های مختلف حیات مدنی بیش از هر چیز دیگر خود را مدیون ساماندهی و شکل دهی نوین و روشمند علوم انسانی در همه سطوح و جوانب آن می داند و از طرف دیگر بسیاری بر این امر اذعان دارند که وجود رنج ها و نابسامانی ها و آسیب ها و پیدایش تباهی های خود ساخته در جوامع، ناشی از عدم توجه شایسته به این علوم یا سوق نداشتن و همگرایی آن متناسب با ماهیت و سرشت معنوی بشر در کنار جنبه های مادی و ملوس آن بوده است.

در این راستا نوشتارهای زیر با محوریت گسست فلسفی در علوم انسانی ایران و تحلیل نظری – فلسفی، از مهمترین عوامل توسعه نیافتگی علوم انسانی در ایران برگرفته از کتاب "علوم انسانی در ایران" تشریح می شود:

فلسفه و تامل فلسفی نیازمند بستری آرام برای رشد و شکوفایی است، چون هم علوم انسانی هم علوم تجربی بر آن استوار است. به دیگر سخن، ظهور، تکامل و گسترش تامل و تعلق فلسفی، ارتباط تنگاتنگی با بستر و بافت اجتماعی دارد که فلسفه در آن شکل می گیرد. هر چه این بستر کم تنش تر و آرام تر باشد، شکوفایی و تعالی فلسفه بیشتر است. از منظر تاریخی، مشکلات عدیده ای بر سر راه گذار فلسفه از نسلی به نسل دیگر در ایران قبل و بعد از اسلام وجود داشته است، گرچه اسلام چون گوهری فکر فلسفی را در صدف خود به نیکی پروراند. اغلب در ایران چنین بوده است که پیدایش یک فکر یا نحله فلسفی افولی زود هنگام را به دنبال داشته است. به عنوان مثال، تفکر خسروانی ایران قبل از اسلام به عنوان اولین نحله فلسفی در ایران باستان و شاید در عالم فلسفه، حدود 1700 قبل از میلاد مسیح پدید آمد.

شگفت اینجاست که نحله های فلسفی بعدی در ایران (فلسفه مشا و اشراق) در حدود سده های ده و یازده پس از میلاد پا به عرصه حیات گذاردند. این گسست و شکاف 2800 ساله، هر فکر و نحله فلسفی را به کام خود فرو می برد. شگفت انگیزتر اینکه حکمت متعالیه ملاصدرا پس از گذر پنج قرن در حدود سده شانزدهم میلادی نشو و نما می یابد، متاسفانه بی آنکه پیروان پر و پا قرصی در دوران معاصر داشته باشد. بی تردید وجود چنین گسست های فلسفی، تهدیدی جدی برای علوم انسانی و تجربی در ایران است که توجه و همت مضاعف جامعه دانشگاهی و حوزوی ایران را می طلبد. ایجاد کرسی های آزاداندیشی و محافل و حلقه های تولید فکر و اندیشه فلسفی از راه های پیشنهادی برای برون رفت از مشکل است.(1)
در ظهور پدیداری که از آن به عنوان "رنجوری علوم انسانی" در ایران یاد می کنیم، علل و عوامل مختلفی نقش داشته اند از جمله پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیایی، مسائل و امور سیاسی، عوامل اقتصادی، ساختار و نهادهای اجتماعی، اداری و آموزشی، علل فرهنگی و تُنُک مایگی زیست بوم عقلانیت. هر یک از جنبه های کلی مذکور، خود دربرگیرنده اجزا و زیرمجموعه های متنوعی هستند و در یک بررسی فراگیر در خصوص پدیدار مورد نظر می باید به همه این جنبه ها به نحو جامع و کاملی پرداخته شود. بخش قابل ملاحظه ای از این بررسی ها صبغه تحقیقات علت شناسانه را به خود می گیرد.(2)
پی نوشت ها:
1. محمود رضا مرادیان استادیار دانشگاه
2. علی پایا، دانشیار فلسفه علم
پایان پیام/

 

کد خبر 269721

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha