سبک زندگی؛ نخستین سنگری که جهانی سازی فتح می کند

خبرگزاری شبستان: وقتی وسایل زندگی ما آنی شد، که بصورت جهانی تامین، تبلیغ و استفاده می شود، رنگ و بوی مرز، فرهنگ و آداب و سنن را از این محصولات برداشته ایم این نخستین سنگری است که جهانی سازان فتح می کنند.

خبرگزاری شبستان: با وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی نوع جدیدی از جهان بینی تشکیل شد که با افکار و ارزش ها و آرمان ها بلندبالا و بر پایه دین و مذهب توحیدی اسلام رودر روی جهان بینی و در گامی جلوتر جهانی سازی با آیین دست ساخته غربی بشری قرار گرفته است. برای درک بیشتر جهانی شدن و جایگاه دین در این جهانی سازی گفت و گویی را با حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی انجام داده ایم که متن آن را می خوانید:
 

فرآیند جهانی شدن به چه معنا است؟
جهانی سازی به معنای برداشت پرده های جغرافیایی و حتی مرزهای فرهنگی مطرح شده و تبدیل کشورهای جهان به دهکده ای جهانی است که بر اساس یک گروه از هنجارها و ارزش های نسبتا مشابه و نه کاملا منطبق با یکدیگر زندگی می کنند، این را می پذیرند که به حسب ظاهر منافع یکدیگر را به رسمیت می شناسند و به عنوان اعضای یک خانواده بزرگ با توجه به منافع یکدیگر رفتار کنند و مصلحت حداکثری بقیه افراد را در نظر بگیرند.
این روی سکه پدیده جهانی شدن است که طبیعتا با رشدی که در ابزارهای ارتباطی رخ داده، پیش زمینه این مسئله را فراهم کرده است.
 

به چه ابعادی از زندگی مردم نظر دارد؟
علی رغم ظاهر پدیده جهانی سازی بن مایه اصلی جهانی سازی، جهانی سازی فرهنگی است به این معنا که قدرت های برتر تلاش دارند برای اینکه ایدئولوژی خود را که در فرهنگ معاصر آمریکا هست به سایر ملل تحمیل کنند و آن را مبنای رفتار و زندگی مردم قرار دهند.
یک سوالی را معمولا در این بحث مطرح می کنند آیا بهتر است بگوییم جهانی شدن یا جهانی سازی؟ باید عرض کنم تفاوت این دو را این طور بیان می کنم که جهانی سازی یک قوه عاقله هوشمند مدیریتی ای این پدیده را به سویی که خود می خواهد هدایت می کند.
جهانی شدن به معنای این است که یک پدیده طبیعی که در حال اتفاق افتادن است و محور مدیریت مشخصی را لزوما ندارد. آنچه که از یک جنبه درست است بگوییم جهانی سازی و از جنبه دیگر بهتر است بگوییم جهانی شدن.
در آن وهله که می گوییم جهانی شدن این است که بگوییم به طور طبیعی بشر افزایش کمیت و کیفیت ارتباطات از یک طرف و کم بودن مقدورات طبیعی و اجتماعی و انسانی و سرمایه هایی که برای پیشرفت در اختیارش است از طرف دیگر انگیزه اش برای اینکه امکانات دیگر ملل را در اختیار خود قرار دهد، افزایش پیدا می کند و برای همین امر رو به سوی جهانی سازی می برد.
حال اعم از اینکه این جهانی سازی روند صحیح داشته باشد، اصل حرکت به سمت فرآیند جهانی شدن یک امری است که ضرورتا اتفاق می افتد و هیچ جامعه ای نمی تواند مقاومت منفی و بازدارنده ای را نسبت به آن داشته باشد.
آنچه مهم است اینکه جهانی سازی در این مورد هم در حال وقوع است و جهانی سازی به این معنی که دولت های استکباری از طریق ابزاری که به آنها اشاره می کنیم دوست دارند برای اینکه فرهنگ خودشان را جهانی کنند و آنچه که در دنیای معاصر شاهدیم اینکه تلاش چشمگیر و گسترده این دولت ها برای این است که بتوانند فرهنگ خودشان را به جهانیان صادر کنند و از این طریق منافع حداکثری خودشان را تضمین کنند.
بر این اساس، ابعادی که جهانی سازی دنبال می کند ولو باطن و محور اصلی که آن را محور فرهنگی جهانی سازی معرفی کردیم، اما همه زوایای زندگی مردم را دربر می گیرد. یعنی هم دولت ها تحت تاثیر این فرآیند قرار می گیرند، هم اصناف اجتماعی و هم خانواده ها، آحاد افراد جامعه با هویت فردی تحت تاثیر جهانی قرار می گیرند و از منظر دیگر هم بعد اقتصادی زندگی و هم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مردم تحت تاثیر جهانی سازی قرار می گیرد.
به دلیل اینکه این موضوع تغییر رویکرد یک جامعه را به زندگی هدف قرار داده و زندگی دارای ابعاد مختلفی است بنابراین همه ساحت هایی که به زندگی فردی و اجتماعی مربوط می شود به طور طبیعی تحت تاثیر جهانی سازی قرار می گیرد.
 

غرب برای گسترش جهانی سازی در بین ملل و اقوام گوناگون از چه ابزاری بهره می گیرد؟
دو محور درباره این سوال قابل تصور است که در محور اول فرآیند جهانی سازی از طریق جهانی کردن محصولات مصرفی مردم در سایر ملل اتفاق می افتد به این معنا که وقتی وسایل زندگی مان که با آنها زندگی روزمره مان را تامین می کنیم وسایلی شدند که بصورت جهانی تامین، تبلیغ و استفاده می شوند ما رنگ و بوی مرز و فرهنگ و آداب و سنن را از این محصولات برداشتیم این اولین و ساده ترین سنگری است که جهانی سازان آن را فتح می کنند به دلیل اینکه نمود تاثیرات فرهنگی در آن بیشتر بچشیم می آید و کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
بعد از این که این اتفاق افتاد ابزارهای تولید این وسایل لازم می شوند تا برای صرفه جویی بهتر بتوانی این وسایل را خودت با استفاده از ابزاری که آنها می دهند تولید کنی، بعد از این مرحله نیز وابسته به دانش فنی ابزار تولید می شویم.
در گام بعد علوم و بویژه علوم انسانی سروکله شان پیدا می شود و برای تعیین سازوکار های پیشرفت و تببین ان مهم می شوند چون آن دانشها سازگاری دارند با این روبنادها به همین خاطر می بینیم جوامعی که تحت تهاجم فرهنگی قرار می گیرند در فرآیند چندین دهه ای و حتی بیش از سده ای طول می کشد به این مهم وابسته می شوند که دانش ها را نیز تولید کنند و به صورت وارداتی از این دانش هایی که دیگران تولید می کنند، استفاده کنند .
در این زنجیره از موادغذایی تا دانش، جهانی می شوند و طوری قلمداد می شوند که متعلق به هیچ مرز و بوم و فرهنگ خاصی نیستند و وقتی به صورت فراگیر مورد بهره برداری قرار گرفتند سبک زندگی مردم با توجه به این دانش ها تغییر می کند و به عبارتی بدنبال خود التزامات سبک زندگی هم تغییر می کند.
این زنجیره ای که در بالا به آن اشاره کردیم التزاماتی دارد و ابزار بسیار بانفوذی که در اختیار آن قرار گرفته، برای صادر کردن خود از ابزار هنر و رسانه استفاده می کنند. با توجه به گسترش ارتباطات در عصر کنونی و گسترش رسانه و تنوع تریبون های رسانه ای و هم تنوع قالب ها بویژه با گسترده شدن فضاهای مجازی و گسترش این فضاها روز به روز این نفوذ بیشتری پیدا می کند و نیز جمع شدن این قدرت رسانه ای با هنر نیز باید مورد توجه قرار گیرد که ضریب نفوذ را به صورت تصاعدی بالا می برد. طبیعتا این ظرفیتی است که جهانی سازان از آن بهره می برند.


فرآیند جهانی سازی به دین چه نگاهی دارد؟
در نگاه اول که جهانی سازی را یک پدیده جبری و فرهنگی می داند که هیچ قوه مدیریتی هم بالای دست او نبوده و به نفع هیچ ملیتی نیست و همه جوامع بشری به نحو یکسان به آن متصل می شوند اگر این باور را داشته باشیم از این منظر نباید احساس نگرانی نسبت به منزلت و جایگاه دین داشته باشیم بخاطر اینکه دین می تواند کارکرد گذشته خود را داشته باشد و حتی می تواند با استفاده از ابزارها و شرایط نوین گسنرش خود را هم بیشتر کند .
اما در نگاه دوم که عرض کردبم جهانی سازی معنا دارد و قدرت های جهانی برای این منظور می خواهد در باطن این فعالیت فرهنگ خود را در جوامع دیگر گسترش دهد .و تا این فرهنگ جهانی نشود مردم به آن ابزار، دانش ها و فرهنگ تن در نمی دهندبا این باور باید توجه کنیم که جهانی سازی به سبک غربی قهرا عرصه را برای دین و دینداری تنگ تر می کند.
در اینجا منظور ما از دین، ادیان توحیدی به خصوص دین اسلام شیعی است زیرا این تفکر با دیدگاه مادی گری و دنیاپرستی ستیز دارد و الا جهانی سازی به سبک غربی دین دارد و از این دین به نوبه خود حمایت می کند.

دین به این قرائت به دلیل که اسلام فرهنگ استکبارستیزی و اعتدال خواهی است آزادی خواهی و پیشرفت بر محورهای عالی انسانی، فرهنگ تنظیم زندگی دنیا برای بهره برداری درآخرت است این فرهنگ با مادی سازگاری ندارد و در این صورت در تعریف زندگی مطلوب و سبک های زندگی و تعریف سازو کاری که آن سبک ها و آرمان ها را محقق کند طبیعتا مخالف است، با فرآیندی که مادی سازی و دنیایگرایی را تبلیغ می کند و چون اینگونه است که جنگ به تمام معنا بین این دو جریان اتفاق می افتد و هر کدام می خواهد دیکری را منزوی کند به همین دلیل اگر جاهانی سازی به سبک غربی گسترش پیدا کند باید منتظر باشیم که دین از حوزه عمومی به حوزه خصوصی کشیده شود و از حوزه خصوصی به صورت معدودی دنبال شود.
اما اگر درپی جهانی سازی اسلامی باشیم که جامعه گرایش مهدویت بگیرد باید شاهد این باشیم که جهانی سازی مادی در سطوح مختلف نفوذ خود را از دست می دهد و ما بعد از انقلاب شاهدیم که یک محور جدید بر مبنای محور اسلام شکل گرفته که در مقابل جهانی سازی غربی است و نتوانسته آن را در خود هضم کنند و هر چه پیش می رویم شاهد گسترش و نفوذ آن در دنیا هستیم.

پایان پیام/

 

کد خبر 278267

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha