شفاعت برای عفو عقوبت است نه برائت از گناه

خبرگزاری شبستان: اگرچه خداوند حکم به عقوبت فرد عاصی داده اما این عقوبت را مشروط به آن کرده که اگر فردی گناه کرد و شامل شفاعت شفیعان نشد، مورد عقوبت و عذاب قرار می گیرد و این با عدل الهی ناسازگار نیست.

خبرگزاری شبستان: خطا و لغزش ممکن است در زندگی هر انسانی دامنگیر او شده و عقوبت الهی را به دنبال خود داشته باشد. پروردگار حکیم از آنجا که دارای رحمت عام و خاص است انسان خطاکار و عاصی را د ر هیچ شرایطی نامید و مایوس نکرده و همواره دری از رحمت واسعه خود را به روی او گشاده است. شفاعت یکی از همین ابواب رحمت است که پیرامون آن با حجت السلام والمسلمین حبیب عباسی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس شبکه جهانی ولایت به گفتگو نشسته ایم:

 

برای ورود به بحث در ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی شفاعت را تبیین کنید.
شفاعت در لغت طلب از غیر است. کسی از غیر خدا طلبی می کند و از کلمه شفع به معنای جفت و همراه گرفته شده است. شفاعت در اصطلاح هم به معنای طلب کردن از دیگری و درخواست از او برای واسطه شدن میان او و پروردگار برای برطرف شدن گناه و آمرزش است.
 

اقسام شفاعت در دنیا، برزخ و آخرت را تشریح بفرمایید؟
متکلمان شیعه و اهل سنت شفاعت را به دو قسم دنیوی و اخروی تقسیم کرده اند و شفاعت برزخ نیز ذیل شفاعت قیامت قرار می گیرد. در شفاعت دنیوی ما از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) درخواست می کنیم واسطه ای شوند در نزد خداوند متعال تا گناهانمان را ببخشد و بیامرزد. اما در شفاعت اخروی سه قول برای آن از سوی عالمان شیعه و سنی مطرح شده است: تعریف نخست که طرفداران بسیاری هم دارد، درخواست شفاعت برای بخش گناهان کبیره است؛ این قول طرفدارانی همچون سید مرتضی، شیخ طوسی و شیخ صدوق در میان عالمان شیعه و طرفدارانی در میان اشاعره مانند ابوالحسن اشعری و فخر رازی دارد که قائل به این معنا هستند.
نوع دوم شفاعت به غیر از گناه و بخشش آن اختصاص دارد. در این قسم، شفاعت موجب ترفیع درجات مومن می شود یعنی شفاعت تنها برای رفع عقاب و عذاب نیست بلکه افراد مومنی که در قیامت، بهشتی هستند، برای بالا رفتن درجه و مقام خود طلب شفاعت می کنند. در این دیددگاه که معتزله قائل به آن هستند، شفاعت هرگز شامل فرد گناه کار نمی شود و گناهکاران برای آمرزش مورد شفاعت قرار نمی گیرند و تنها با توبه و انابه باید طلب بخشش از پرودگار داشته باشند.
اما در قسم سوم، بسیاری از شیعه و سنی جمع میان این دو قول را پذیرفته اند یعنی شفاعت را هم شامل حال مرتکبین گناهان کبیره می دانند و هم برای ترفیع درجات مومنان در بهشت. در میان شیعه خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلّی، علامه طباطبایی و آیت الله مکارم شیرازی این قول را قبول دارند و در میان اهل سنت سعد الدین تفتازانی این نظر را پذیرفته است.
 

میان عدل الهی با شفاعت چه رابطه ای وجود دارد؟ به عبارت دیگر آیا گذشت از خطاهای یک فرد بواسطه شفاعت با عدل الهی سازگار است؟

این اشکال و شبهه ای است که همواره در بحث شفاعت مطرح شده خدایی که عادل است چرا خطای انسان گناهکار را با شفاعت نادیده گرفته و حکمی که خودش داده بود (عقاب در برابر انجام گناه ) را نقض می کند، آیا این مستلزم ظلم نیست؟
در پاسخ به این شبهه باید گفت معنای رفع عقاب، نقض حکم نخست که به عنوان عقوبت است، نیست بلکه شفاعت مجرم را از مصداق عقوبت خارج می کند. یعنی همان خدایی که عقابت را برای مجرم پیش بینی کرده آن را منوط به عدم شفاعت کرده است. به عبارت دیگر اگرچه خداوند حکم به عقوبت فرد عاصی داده است اما این عقوبت را مشروط به آن کرده که به طور مثال اگر فردی گناه کرد و شامل شفاعت شفیعان نشد، مورد عقوبت و عذاب قرار می گیرد و این با عدل اهلی ناسازگار نیست. از سوی دیگر طبق حکم دیگر الهی وقتی فردی گناه مرتکب می شود اما توبه می کند و دیگر به آن گناه بازنمی گردد، مانند کسی است که اصلا آن گناه را انجام نداده و پاک است.
 

شفاعت کنندگان چه کسانی هستند و ما برای طلب شفاعت به چه کسانی باید استمساک کنیم؟
شفیع کبری، پیامبر اکرم (ص) است و در درجه بعدی امامان معصوم (ع)، اولیا و انبیا و پیامبران پیشین، در درجه بعد شهدا و صلحاء و گاهی پدر و مادر. این افراد بسته به نوع درجات خود افراد مختلف با تعداد گوناگون را می توانند شفاعت کنند یعنی محدوده آنها متفاوت است.
 

اینکه میفرمایید پیامبر (ص) شفیع کبری است، یعنی چه؟
یعنی پیامبر خاتم (ص) به دلیل دارا بودن بالاترین درجات می تواند هم امت های پیشین و پیروان دیگر ادیان و هم امت اسلامی را شفاعت کند و در این زمینه شفاعت ایشان گستردگی خاصی دارد.
 

آیا دایره شفاعت منحصر به شیعیان می شود یا پیروان دیگر ادیان و انسان های دیگر را هم دربر می گیرد؟
در ادیان و مذاهب دیگر هم افراد مستضعف وجود دارد. مستضعف به این معنا که آن دین حقه و حقیقت اسلام به آنها نرسیده تا ایمان بیاورند. بنابراین ممکن است این افراد نیز مشمول شفاعت قرار گیرند و در قیامت اصل ایمان آنها تصحیح می شود. البته به شرطی که این افراد مطابق با اعتقادات مبنایی مذهب و آیین خود در زندگی رفتار کرده باشند. اما گاه برخی افراد در عین اینکه آگاه به دین حق هستند اما از روی عناد با خدا مرتکب گناه و عصیان می شوند یا قیامت و اصول دین را انکار می کنند.
 

شفاعت شونده چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا مشمول این رحمت الهی قرار گیرد؟
نزد شیعه افراد شفاعت شونده شرایطی دارند که نخستین آن راضی بودن خدا از دین فرد است. یعنی از نظر اعتقادی مبنای درست و صحیحی داشته و معتقد به توحید و معاد و عدل و امامت و قیامت باشد. خداوند در آیه 28 سوره انبیاء می فرماید: "یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیتِهِ مُشْفِقُونَ... او اعمال امروز و آینده و اعمال گذشته آنها را می‌داند؛ و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی‌کنند؛ و از ترس او بیمناکند."
دوم اینکه از گناه خود پشیمان باشد. در روایتی از امام موسی ابن جعفر (ع) بیان شده است: لا یُخلِّد الله فی النار الّا اهل اکفر و الجحود و اهل الضلال و الشُّرک. خدا کسی را در آتش جهنم مخلد و جاودان نگه نمی دارد مگر اهل کفر و انکار و ضلالت و شرک. ( توحید شیخ صدوق ص 407) سوم اهل نماز و انفاق و خضوع و بندگی در برابر خدا باشد. کسی که در برابر خدا سر ناسازگاری دارد و به اصطلاح گردن کلفتی می کند، نمی تواند مشمول شفاعت شود.
و پنجم اهل ظلم و ستم نباشد. خدا در آیه 18 سوره غافر می فرماید:" وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ کاظِمینَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ حَمیمٍ وَ لا شَفیعٍ یُطاعُ ... و درباره آن روز نزدیک به آنان اخطار کن، آن گاه که قلب ها به حنجره ها می رسد در حالی که اندوه خود را فرو می خورند، برای ظالمان نه دوستی صمیمی خواهد بود و نه شفاعت کننده ای که از او فرمان برند."
پایان پیام/
 

 


 

کد خبر 282448

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha