«مجتبی هادوی»
براستی چرا زندانیان فتنه سال 88 و خانواده های آنان مکرراً به آقای هاشمی نامه می نویسند؟ چرا مدام افکار عمومی باید بشنوند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظامشان، مصلحت اندیش کودتاچیان شود؟ و چرا هزار چرای دیگر؟
هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار دیروز امام و رهبری علاوه بر اینکه خود سابقه ی نامه نگاری سرگشاده به رهبر مستضعفین عالَم، حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای دامَّت برکاته را دارد؛ بارها نیز هدف نامه های سرگشاده ی مهدی کروبی و محسن کدیور قرار گرفته است. لیکن چنانچه صفحات تاریخ نگار ایران معاصر شرح می دهد طیّ دریافت این نامه های رسانه ای هیچ پاسخی به اهانت های پیاپی این افراد نداده است.
بعد از این ماجراها روزها می گذرد تا نوبت به آن می رسد که خانواده های زندانیان فتنه 88 حضوراً سراغِ رئیس مجلس خبرگان رهبری بروند و گلایه کنند که نظام اسلامی به نا حق، فرزندان ما را به دارالنّدامه برده است. و رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری در آن جلسه قول می دهد که با وجود شرایط خاصش این خواسته ی خانواده های فتنه گران را به اطلاع رهبری برساند تا شاید راهی باشد برای فرار از عدالت.
پس شد آنچه شد، رهبر فرزانه ی حکیم تن به بی عدالتی نمی دهد و این خبر چون آبی بر آتش خانواده های جملگی زندانیان فتنه ی 88 می نشیند؛ لذا باز هاشمی رفسنجانی مخاطب نامه ی سرگشاده ی دیگری می شود و خانواده های فتنه گران سال 88 به وی می نویسند که: "مراتب سپاس خود را از ملاقات قبلی که موجب دلگرمی ما و از سوی دیگر حرص و کینه بیشتر نا اهلان و نامحرمان نوخواسته خشونت طلب شد، اعلام می داریم. همان گونه که در جلسه حضوری خدمتتان عرض کردیم ما سعی می کنیم توقعات و انتظاراتمان را از رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس مجلس خبرگان رهبری با توجه به شرایط موجود تطبیق داده و تعدیل کنیم. اما در عین حال موقعیت های استراتژیک سیاسی حضرتعالی، هم چنان امتیازات برجسته ای را که می توان با اتکاء به آن از حقوق ما حمایت و پشتیبانی کرد به رخمان می کشد." و سپس با عرض تشکر قلبی اینطور ادامه می دهند: "جناب آقای هاشمی؛ ما بسیار سپاسگزاریم که شما در آن ملاقات حضوری مانند پدری دلسوز به درددل فرزندان خدمتگزاران و رزمندگان و مدیران خدوم دیروز، که اینک جسمشان رنجه بندگران ستم است؛ گوش سپردید و نیز برای مصائبی که بر خانواده های دانشجویان و روزنامه نگاران متعهد دربند می گذرد افسوس خوردید و از به بند کشیدن وکلای متعهد و آزاده مسلمان ابراز حیرت و تأسف نمودید و برای همه ما از درگاه خداوند متعال صبر و امید و استقامت طلب کردید.".
آنچه از این سطور کم پیداست اینکه: اولاً گویی از نظر نویسندگان نامه تنها مرجع احقاق حق در نظام جمهوری اسلامی، جناب آقای هاشمی است. ثانیاً که به نظر می آید اینان خود را مدافعان نظام می دانند و نظام اسلامی را مخرب جمهوری اسلام! و ثالثاً که سخت به جایگاه هاشمی رفسنجانی دل بسته اند. با تمام این تفاسیر از این مسائل می گذریم تا اینکه می رسیم به روز 12 آذر 1389.
روز 12/9/1389 سایت روزنامه ی ایران از ارسال نامه ای توسط 16تن از زندانیان پس از انتخابات به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری خبر می دهد. خبری که مقوّم این تفسیر است که هاشمی به پدر معنوی جنلاح فتنه گران ایران تبدیل شده است؛ هر چند هنوز هم خیلی ها هستند که نمی خواهند این تفسیر صحیح از آب درآید. با این وجود محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، محمد داوری، داوود سلیمانی، عیسی سحرخیز، عبدالله مؤمنی، محسن میر دامادی، محمد نوری زاد و سید ضیاء نبوی کسانی اند که اسمشان در نامه ی اخیر دیده می شود. سایت روزنامه ایران افزوده است: این 16 زندانی فتنه 88 خود را "مصلحان جمهوری اسلامی" و دارای "سوابق پر افتخار در پیشگاه باری تعالی" معرفی کرده و گفته اند که "بارها مورد تأیید ملت شریف ایران قرار گرفته اند"!
و جالب اینکه این متهمان که بعضاً نسبت به اتهامشان مجرم هم شناخته شده اند، رونوشتی از این نامه را به آیت الله صادق آملی لاریجانی، و علی لاریجانی هم ارسال می کنند و در پایانِ نامه، از هاشمی رفسنجانی می خواهند تعریف "جرم سیاسی" را در مجمع تشخیص مصلحت نظام پیگیری و به سرانجام برساند.
اما سئوال این است که آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم دو نهاد مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام اگر قصد ندارند به توهین های مکرر به نهادهای انقلابی چون قوه قضائیه و ... و حتی ولایت فقیه پاسخ دهند، و چنانچه از آبروی خویش نزد خداوند تبارک و تعالی، رهبر انقلاب و نیز امت نمی هراسند حداقل به آبروی مردمی که باعث حضورشان در مجلس خبرگان شده اند و نیز علمایی که ایشان را به عنوان رئیس آن مجلس محترم منتخب نموده اند؛ احترام بگذارند. چنانچه قرار نیست با مجرمان فتنه 88 و خانواده هایشان که خواب را از چشم متدینین امت ربودند بدلیل اینکه این مجرمان خود را خدوم انقلاب، قهرمانان ملی، مصلحان جمهوری اسلامی و ... می دانند برخوردی کنند حداقل برای دور زدن قانون و تبرای آنان از خیانت به اسلام تلاش ننمایند. و در آخر چنانچه می پسندند که پدر معنوی مشتی اصلاح طلب آمریکایی و فتنه گر هشتاد و هشتی باشند، باز باکی نیست ولی حداقل دل مؤمنین را دریابند که خون می شود از دوری آقای هاشمی و امام خامنه ای.
براستی چرا زندانیان فتنه سال 88 و خانواده های آنان مکرراً به آقای هاشمی نامه می نویسند؟ چرا مدام افکار عمومی باید بشنوند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظامشان، مصلحت اندیش کودتاچیان شود؟ و چرا هزار چرای دیگر؟
کد خبر 2862
نظر شما