تعلیم و تربیت ما در پرداخت به آموزه‌های دینی نگاه موردی دارد

خبرگزاری شبستان: حیاتی‌ترین عامل در شخصیت سازی، تعلیم و تربیت است که نه تنها سبک زندگی بلکه شخصیت دانش آموز را می‌سازد؛ اما آموزه‌های دینی در سیستم تعلیم و تربیت ما به سمت فروعات و مسائل موردی میل دارد.

 خبرگزاری شبستان: بی تردید تعلیم و تربیت با سبک زندگی ارتباطی مستقیم دارد . می توان آن را از مبانی اصلی و اثرگذار در تدوین و ارائه سبک صحیح زندگی دانست از این رو در گفتگو با حجت الاسلام محمدجواد زارعان، رییس موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و استاد حوزه و دانشگاه در این زمینه گفتگویی انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد:

 

چه ارتباطی میان تعلیم و تربیت از سنین کودکی با اصلاح سبک زندگی وجود دارد؟
شاید بتوان گفت تعلیم و تربیت بنیادی ترین فعالیتی است که مسئولان نسبت به جامعه دارند، هر چند نباید نقش مهم پدر و مادر را هم در این زمینه نادیده گرفت؛ به این معنا که تربیت یعنی مجموعه ارزش های صحیح و مطلوب را بر اساس مبانی دینی و عقلی و تجربه های خود تشخیص داده و به این نتیجه برسیم که به لیست ارزشمند و مطلوبی دست پیدا کرده ایم و آن را به آموزندگان، متربیان و نسل آینده منتقل کنیم و بر اساس آن افراد را بسازیم و بار بیاوریم و شخصیت آنها را شکل دهیم. اینجا این انسان تازه ساخته شده و مسائل امنیتی، اقتصادی، شغل آینده و مساله قضا و قضاوت بر بنیان همین مطلب ساخته می شود. در این راستا نهادهای اجتماعی تعلیم و تربیت مهمترین وظیفه را بر عهده دارند؛ این نهادها، باورها و ملکاتی را در ذهن متعلم باید بسازند که متناسب با سن خود آنها را باور کند.
 

مناسب ترین سن برای این آموزش و اجرای برنامه تربیتی چه دوره ای است؟
مناسب ترین و راحت ترین زمان برای آغاز این کار تربیتی، از همان طفولیت است، زمانی که هیچ نشانی فرد نپذیرفته است. البته نباید از این نکته غافل بود که ممکن است کسی در شناختن ارزش ها، دچار خطا و اشتباه شده باشد اما منظور در اینجا آن مبانی کلی و سلسله ارزش های مثبت است؛ بنابراین نقش پذیری هنوز در دوران نوزادی و طفولیت اتفاق نیفتاده و این برهه بهترین فرصت است لذا دوران کودکی و نوجوانی دوران حساسی است که این حساسیت در دوران نوجوانی با بحران نیز بیشتر می شود.

اگر بتوانیم تمام ابعاد وجودی فرد را ترسیم و پس از آن برنامه ریزی و پیاده کنیم، آن وقت می توان گفت نسبت به تعلیم و تربیت اقدام کرده ایم و باید مننتظر نتایج مناسب آن باشیم. اینکه مشاهده می کنیم در خروجی متوسطه با مشکلاتی روبه رو هستیم که خلاف انتظار است، به این دلیل است که نگاه ما به تعلیم و تربیت فراگیر نبوده یا اگر فراگیر بوده، کامل به آن نپرداخته ایم.
حیاتی ترین عامل در شخصیت سازی، تعلیم و تربیت است که نه تنها سبک زندگی بلکه شخصیت دانش آموز را می سازد؛ این عامل فرآیند مثبتی است که برای ماندگاری باید استمرار پیدا کرده و دائم بر آن نظارت باشد.
 

نوع آموزه های دینی در سیستم تعلیم و تربیت به چه صورت باید باشد که مخاطب کودک و نوجوان را با خود همراه کرده و او را دچار دلزدگی نکند؟
آموزه های دینی در این زمینه دو نگاه دارد؛ نخست نگاهی که آموزه های دینی به صورت کلان و بستری برای تمام ابعاد شخصیت ما دارد، مانند اعتقاد به خدا که در همه ابعاد زندگی انسان از جمله مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاثیر دارد و اصل فراگیر آموزه های دینی است و دوم آن دسته از آموزه هایی که بخشی از زندگی ما را تشکیل می دهد همچون نماز خواندن که یکی از فروع دین ما است اما به گونه ای نیست که مثلا در کارهای اقتصادی فراگیر شود.
متاسفانه، آموزه های دینی در سیستم تعلیم و تربیت ما به سمت فروعات و مسائل موردی میل دارد تا مسائل کلی که برای ساخت شخصیت افراد زمینه سازی می کند. بنابراین همزمان با تاکید بر مسائل موردی و ظواهر و فعالیت های کاربردی دین، باید اصول و بنیادهای دین را در افراد شکل دهیم و دانش آموز به گونه ای بار بیاید که هنگام خروج از مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان میزان باور او به همین میزان افزایش یابد و نسبت به دوران دیگر زندگی او تفاوت داشته باشد. لذا باید بیش از اصرار بر ظواهر، اصرار بر بنیادهای باطنی دین شود. آموزه های دینی ما تفکیک شده و قسمی از بخش های دروس ما قرار گرفته و در جای خود تا حدودی درست است اما برای اینکه دلگرمی به وجود بیاورد باید تمام تعالیم دین در تمام ساعات تعلیم، اصل قرار گیرد؛ این به آن معنا نیست که معلم بگوید چه کار کنید و نکنید. بنابراین برای ایجاد دلگرمی و جلوگیری از دلزدگی آموزه های دین در تعلیم و تربیت دانش آموزان باید اولا کار الگوپردازی از طریق معلمان صالح باشد، اگر متدین ترین معلم ما مهربان ترین باشد، همیشه این خاطره برای افراد تداعی می شود و وقتی صحبت از دین شد، دین برای او یعنی اخلاق، مهربانی، رافت، مهربانی و ... اما خلاف این رویکرد، آسیب پنهان در وجود بچه ها به وجود می آورد و به طور مثال هر گاه حرف از دین پیش می آید او به یاد معلمی می افتد که توصیه به نماز می کرد اما هیچ گاه حال مرا نپرسید و مرا درک نکرد و بداخلاق بود. از سوی دیگر برنامه های دینی باید در بهترین برنامه ها و شیرین ترین آنها باشد و خود دانش آموزان مسوولیت امور فرهنگی را با نظارت مسوولان به عهده گرفته و مستقیم شرکت کنند. البته این مسائل منشوری را می طلبد تا به آن به صورت دقیق و صحیح پرداخته شود.
 

گاه مشاهده می شود که دانش آموزان هنگام ورود به دانشگاه به نوعی در اندیشه های دینی خود دچار تزلزل و وادادگی شده و به سوی اندیشه های سکولار ترغیب می شوند و با بالا رفتن سطح سواد، به این مساله دامن می زنند، چه راهبردهایی در نظام تعلیم و تربیت به ویژه در دوران دبستان و دبیرستان باید در نظر گرفت که با چنین چالش هایی روبه رو نشویم؟
پرداختن به این آسیب به عنوان دغدغه ارزشمند است اما به جهت اعلان آمار ممکن است دچار افراط و تفریط شده باشیم.
به همان مقدار که آسیب در دانشگاه است در جوانان متدین هم هست که کمتر به آن پرداخته می شود اما این موضوع نباید مورد سوء استفاده قرار گرفته و فضای دانشگاهی را بحرانی جلوه دهد.
اما با فرض این مساله باید دانست دوران دبستان و دبیرستان یک مقطع تاثیرپذیر است اما مقطع بالاتر دوران انتقاد و زیر سوال بردن و سوال پیش آوردن است و نوع تعامل باید با یکدیگر متفاوت باشد؛ به تعبیر دیگر در دوران کودکی شاید شبهه در ذهن افراد به وجود نیاید، اما در دوران دبیرستان و دانشگاه شبهه زایی و سوال، جزو مقتضیات سن آنها است. اما در این گونه مواقع باید دو کار انجام دهیم تا نسل جوان ما دچار آسیب نشود؛ نخست آنکه در مقدمات کار محکم کاری کرد، طوری شخصیت سازی کنیم که فرد در باورهای اولیه محکم شده باشد و در بحرانی ترین شرایط باور به خدا داشته باشد؛ هر چند برخی از ظواهر شرعی را رعایت نکند. اگر این باور محکم باشد در بحرانی ترین شرایط هم بر اعتقاد خود می ماند. دوم آنکه تعلیم و تربیت امری مستمر است. نمی توانیم بگوییم بچه را در دوران دبستان و دبیرستان تربیت کردیم و در دانشگاه برای خود مردی شده، خانمی شده و مستقل است و باید به درس و مطالعه اش بپردازد و دیگر نیازی به نظارت ندارد. نظارت باید ادامه پیدا کند. اگر می بینیم گاه در دانشگاه اتفاقاتی می افتد که ناخوشایند است، این موضوع معلول یکی از همین علل است که روزی گمان کردیم با کمی پرداختن به مسائل دینی و فرهنگی حجت تمام شده و فرد واکسینه شده است.
پایان پیام/

کد خبر 294772

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha