خبرگزاری شبستان :"ابزارهایی که امروز غرب برای القا این سلطه استفاده می کند عمدتا از طریق رسانه ها و هنر است. خبرگزاری ها امروز ابزاری هستند که به آرمان ها و الگوها در جوامع تحت سلطه سمت و سو می دهند؛ سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و همه و همه ابزارهایی هستند برای القا و ترویج و تشویق مخصوصا جوانان این عصر و روزگار؛" این جملات بخشی از سخنان غلامحسین خدری، رییس حوزه ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر گروه فلسفه، کلام و عرفان اسلامی است که پیرامون سبک زندگی که غرب با استفاده از ابزارهای مختلف به دنیا القا می کند، بیان کرده است و مشروح آن از نظرتان می گذرد:
سبک زندگی تجویزی غرب چه ویژگی هایی دارد و می کوشد چه آموزه هایی را به بشر امروز القا کند؟
امروز و در واقع بعد از جنگ دوم جهانی، جبهه غرب به لحاظ سیطره نظامی و پس از آن اقتصادی، داعیه امور فرهنگی انسان برتر یا فردی که شرایط بالاتری دارد، نسبت به فرهنگ ها و اقوام دیگر را پیدا کرد و به تدریج مبادی این سلطه فرهنگی در قالب های متفاوت به جهان القا شده است.
در حقیقت مدت مدیدی است (حدود نیم قرن) غرب این داعیه و سلطه فرهنگی را با خود یدک می کشد. اما ابن که جوهره این ادعای سلطه فرهنگی چطور در قالب سبک زندگی خود را متبلور می کند، نگرش انسانی است که در فضای مدرن و بریده از آسمان درصدد سلطه بر عالم طبیعت است؛ این جوهره در واقع اندیشه های سلطه فرهنگی غرب است که شیوه ها و شکل زندگی انسان غربی، گونه های متفاوت و متکثر از این نگاه را در بر می گیرد از نوع لباس پوشیدن، غذا خوردن، راه رفتن و لذات زندگی تا در تمامی شئونات زندگی فردی و جمعی، کاملا بر این اصل استوار است.
چه ابزارهایی برای عرضه و نهادینه سازی این سبک مورد استفاده قرار می گیرد؟
ابزارهایی که امروز غرب برای القا این سلطه استفاده می کند عمدتا از طریق رسانه ها و هنر است. خبرگزاری ها امروز ابزاری هستند که به آرمان ها و الگوها در جوامع تحت سلطه سمت و سو می دهند؛ سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و همه و همه ابزارهایی هستند برای القا و ترویج و تشویق مخصوصا جوانان این عصر و روزگار؛ بنابراین آن سیطره نظامی و اقتصادی در قالب فرهنگی نیز با استفاده از رسانه ها و ایجاد الگو و شاخص سعی در القاء چنین تفکر و سبک زندگی دارند.
در این زمینه غرب تا چه اندازه از سناریوی دروغ پردازی به ویژه در خبرگزاری ها و پایگاه های اطلاع رسانی استفاده یا بهتر است بگوییم سوء استفاده می کند؟
متاسفانه امروز در غرب سیاست ماکیاولی بر رسانه ها حاکم است. اینها ابزاری در خدمت فرهنگ غرب هستند و این ابزارها طبیعتا می توانند مشروعیت ببخشند به هر آنچه که بتواند آنها را به این هدف نائل کند. در این راستا رسانه ها برای این هدف نقش مخربی دارند و افرادی را که همسو با اهداف و سمت و سوی غرب نیستند، آماج ترورهای شخصیتی و روانی قرار می دهند. از سوی دیگر مذاهب توخالی و فارغ از هر گونه معنویت و پایه و اساسی را با جلوه های ویژه و طرح اندازی در قالب های هنری به دنیا عرضه کرده و درصدد الگوپردازی در این زمینه هستند.
سیاست ماکیاولی مبنی بر این است که هدف، وسیله را توجیه می کند. بر این اساس غرب در زمینه معرفی برای زندگی امروز، ابزار او خبرگزاری ها و هنر به معنای عام است. اینها ابزار هستند برای رسیدن و ترور فرهنگ ها و پایین نشان دادن توانمندی های دیگر فرهنگ ها و ناکارایی آنها.
بنابراین ما در یک جالش واقعی هستیم که غرب امروز در مواجهه با فرهنگ های دیگر دارد و این منحصر به جامعه ایران نیست و آنها مدت ها است دنبال این اهداف هستند.
هدف اصلی از القای چنین نگاهی بر مردم جهان چیست؟
غرب تلاش می کند از این رهگذر این سیطره و سلطه سیاسی خود را در جوامع تثبیت کند و راه رسیدن به این سلطه از طریق فرهنگ ها است و اگر بتواند فرهنگ غالب را جا بیندازد و سبک زندگی غربی را الگو برای انسان امروزی معرفی کنند، پشت سر آن سیطره نظام های سیاسی و اقتصادی غرب محقق می شود.
چطور می توان جوامع به خصوص جامعه ایرانی را در برابر این اهداف غرب واکسینه کرد؟
واقعیت این است این مساله تنها متوجه ما نیست؛ امروز هر جامعه ای که فرهنگ همسو با غرب ندارد، در تیررس این هدف است. اما راه برون رفت از این موضوع بازگشت به هویت و اصالت هر جامعه به سبق و سابقه خود است؛ برای مثال جامعه ما، گذشته فرهنگی عمیق داشته و داریم؛ باید دید در گذشته چه بودیم الان چه هستیم و در واقع داشته های خود را مورد واکاوی قرار دهیم. اما معنای بازخوانی گذشته این نیست که در گذشته بمانیم و از گذشته و به وضعیت فعل نرسیم بلکه باید از گذشته خمیرمایه گرفته و با جریان های امروز مواجه شویم. امروز چالش های متفاوت و متعددی پیش روی ماست که باید با شناخت واقعی از دنیای امروز و مسائل فرهنگی آن، راه برون رفت از سلطه فرهنگی غرب را یافت. باید دانست هر جامعه ای فرهنگ، آداب و رسوم و اندیشه ها و تفکرات خاص خود را دارد و بازخوانی اینها می تواند در این راستا کارگشا باشد. شناخت وضعیت موجود همراه با هویت فردی و جمعی می تواند بستری را برای مواجهه با این چالش فراهم کند؛ بستری که نباید از آن غافل بود.
پایان پیام/
نظر شما