به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری شبستان ،روز گذشته در سومین مراسم “عصر خاطره با هنر مبارزه” از جمشید حیدری کارگردان پیشکسوت سینمای دفاع مقدس و جعفر دهقان بازیگر پرکار در عرصه جنگ در نخلستان مؤسسه هنری رسانهای اوج تقدیر شد.
نورالدین عافی جانباز 8 سال دفاع مقدس و راوی کتاب “نورالدین پسر ایران”اولین سخنران این مراسم بود که ضمن تبریک ایام هفته دفاع مقدس گفت: من هم هفته دفاع مقدس را به رهبرمان و ملتمان تبریک عرض میکنم، شهدایی که 8 سال جنگیدند تا ما الان دور هم جمع شویم. اگر آن 8 سال نبود الان جای ما اینجا نبود.
وی با اشاره روزهای حضورش در جبهه های نبرد حق علیه باطل گفت: حدوداً 77 ماه در جبهه بودم که 8 بار زخمی شدم، اکثر خبرنگاران از من میپرسند که چرا زخمی میشدی و برمیگشتی، منتها من به دوستان گفتم که در جبهه چیزهایی میدیدیم که نمیتوانستیم برگردیم. من سنم کم بود و هیچ جا من را قبول نمیکردند که بعد متوسل به امام جمعه شهرمان شدیم.ابتدای ورود من به جبهه خیلی سخت بود ولی در آنجا چیزی دیدم که در هیچ جای دنیا ندیده بودم. در میان بمبباران و کمبود غذا انسانهایی بودند که جبهه را به بهشت تبدیل کرده بودند، انسانهایی که آدم دلش میخواست که همیشه با اینها باشد من همیشه گفتم که جنگ تمام شده و ما را از بهشت بیرون کردند.
او افزود: اولینبار در کردستان با گلوله، سومین بار با گلوله 46 بود سومین بار تر کش خوردم و آخرینبار در شلمچه بود که زخمی شدم. من در حال حاضر در دانشگاه علوم پزشکی کارمند هستم. بدنم جراحات زیادی دارد، من 37 بار عمل کردم و بیهوش گرفتم حدوداً بعد از جنگ به خاطر یکی از جراحات به آلمان رفتم. بعد از چاپ کتاب بود که چشمانم را عمل کردیم که هر بار چشمم را خالی میکردند از درون چشمانمم چرک خارج میشد.
وی خاطرنشان کرد: باور کنید خیلی شبها دوستانم را میبینم، موقعی که از خواب بیدار میشوم خیلی غمگین میشوم، خیلی سخت است با آن دوستان خداحافظی کردن. در عملیات والفجر 8 دومین شبی بود که در کانال خوابیده بودیم و شب در خواب دیدم که علی شهید شده است. صبح که بیدار شدم خیلی ناراحت شدم. شب شد که نماز را خواندیم و به سمت عراقیها حرکت کردیم نیروهای ما 5 نفر بود که من نزدیک اینها شدم و دستم را نزدیک اینها بردم به خاطر اینکه هر کس زودتر شهید شد شفاعت کند حدوداً 20 دقیقه بعد درگیری شروع شد، اولین درگیری طوری بود که میخوابیدم تا فقط آتش دشمن را مشاهده کنیم من زودتر از همه بلند شدم و یک چیزی دیدم که خیلی ناراحت شدم که 5 نفر نیروهایی که جلوی درب ایستاده بودند شهید شدند. هیچ جای دنیا مثل جبهه نمیشود.خداوند بهشتی که به ما نشانیاش را داده اگر در آن بهشت ائمه و پیامبران نباشند جهنم است. من 8 سال در جبهه بودم زخمی میشدم و برمیگشتم من وقتی زخمی میشدم و از بیمارستان بیرون میآمدم. وسایل پانسمان میگرفتم و با خودم به جبهه میبردم تا در آنجا زخمم را پانسمان کنم.
عافی با اشاره به روز پذیرش قطعنامه صلح بین ایران و عراق گفت: آن شبی که ما قبول قطعنامه 598 را شنیدم و آن زهری که امام از آن یاد کرد هنوز جگر مرا میسوزاند امام رحلت فرمودند و من ایشان را ندیدم. پشت گردنم ترکش خورده بود و خیلی درد میکرد قرص هم نخوردم و گفتم بگذار هرچه میشود، بشود شب خوابیدم و امام را در خواب دیدم که دستش را روی گردنم کشید و از همان روز درد گردنم خوب شد.
نورالدین عافی در خصوص اینکه چقدر از سینمای دفاع مقدس به خاطرات شما نزدیک است، گفت: من الان این فیلمها را میدیدم فکر میکنم اگر این فیلمها واقعیتر ساخته شود بهتر است. من 77 ماه در جبهه بودم و در طی این مدت فرماندهی را ندیدم که دستور بدهد. در فیلمها میبینیم که بیسیمی میآید و 100 نفر عراقی را میکشد که این اصلاً این طور نبود و عراقیها قوی بودند، ما همیشه شب عملیات میکردم چون عراقیها سلاحهای زیادی داشتند. ما اگر کمی واقعیتر جلو برویم و ایمان بچهها را به تصویر بکشم فکر میکنم خیلی تأثیرگذار است.
در ادامه این مراسم جمشید حیدری کارگردان اولین فیلم سینمایی دفاع مقدس گفت: آن روزها سالهای دلدادگی بود و درآن روزها هر کسی با حسن نیت کامل کارش را انجام میداد. فیلم مرز از زمان شروع شد که هواپیماهای دشمن را بر فراز ایران دیدیم. حالا دشمنی که دوست ندارد مردم ایران به سلایق و علایقمان برسند ما را تحت فشار قرار داده است. با دوستان صحبت کردیم و گفتیم چه کنیم، که طبیعتاً جنگ ما مثل جنگ آلمان نمیشد واقعیت این است که ما با خیلی از ابرقدرتها میجنگیدیم بعد از جنگ آثار زیادی در زمینه دفاع مقدس ساخته شد ولی آن روز ما یک نسخه از سینمای دفاع مقدس را ندیدیم.
در ادامه این مراسم علی علایی منتقد و کارشناس سینما در سخنانی با اشاره به فیلم "آژانس شیشه ای"گفت: من یکی از گلایههایی که از آژانس شیشهای دارم کمبود و حداقل نقش مردم در دفاع مقدس است. واقعاً آن حماسههایی که در شهرها اتفاق افتاد را نادیده نگیریم همانطور که نادیده نگرفتیم فیلمسازانی که در ژانر دفاع مقدس کار میکردند خوب بودند. تنها پشتوانه ساختاری آن زمان این بود که چارهای جز از استفاده از ژانر آن قصه نبود.
علایی در خصوص فیلم سینمایی “مرز” گفت: من قبلاً صحبتی در مورد مرز داشتم که آقای حیدری گفتند هنوز تصویر خاصی از جنگ نداشتیم که به تصویر بکشیم.زمانی که فیلم مرز پخش شد من 13 ساله بودم . ما عقبهای اگر در سینمای جنگ داشتیم مربوط به زمان ساموئل خاکچیان بود که تجربهاش شبیه فیلمهای جنگی شده است.
جمشید حیدری در ادامه این مراسم گفت: به نظر من بعد ازانقلاب عقاید عوض میشود. آن همدلیهایی که ما تجربه کرده بودیم فهمیدم که به همدلی احتیاج است. رزمندگان سلحشوری مثل نورالدین عافی. سینما به عنوان یک رسانهای که قرار است با مردم ارتباط کند باید از آن وجه هنریاش هم استفاده شود و گرنه ما میتوانستیم همان روایت فتح را ادامه دهیم که آنوقت هم از سینما فاصله میگرفتیم.من چهار فیلم در زمینه دفاع مقدس ساختم دفاع مقدس بعد از جنگ ساختن فیلم مشکل است، اگر تجارب ارتش و سپاه را با هنر نگارش یکی کنیم. به اکران جهانی احتیاج دارد. باید محتوای دفاع مقدس را آنقدر افزایش دهیم که به حقایق برسیم و حرفهای ما در جهان شنیده شود.بخشهای حماسی جنگ رفته رفته ظرفیت پرداختن به آن کاهش پیدا کرد و ورود دولت به حیطه تولید فیلم دفاع مقدس به جایی رسید که بچههایی که میخواستند در فیلم جنگی بازی کنند افول کردند.
در پایان حیدری با اشاره به سختی تولید فیلم در ژانر دفاع مقدس گفت: فیلم وقتی زمینه جنگ دارد مصرف نگاتیوش زیاد است، ما در تولید فیلم در آن زمان عجله داشتیم و به نظرم مخاطبان فیلم مرز هنوز رکورددار است.
در ادامه این مراسم جعفر دهقان بازیگر سینما و تلویزیون طی سخنانی از سختی کارش در یکی از فیلم های سینمایی گفت: من سر یکی از کارهایی که انجام دادم از اسب به زمین افتادم و زیرپای اسب ماندم و دو مهره کردنم دچار مشکل شد.من روز جمعه در برنامه هفت بودم که آقای گبرلو بحث سیمرغ بلورین را مطرح کردند و خیلی راحت جواب دادم و گفتم امروز که سیمرغ را گرفتم رفتم سر یک کاری که اصلاً دوست نداشتم و ارزشی نداشت. این حرکت شما جایی مصداق پیدا میکند که بازیگرانش مطرح و معروف باشند. من اگر میخواستم گوشه خانه بنشنیم، نمیتوانستم فرزندانمان را به دانشگاه بفرستم.
وی ضمن گلایه از روند تولیدات در عرصه دفاع مقدس گفت: سینمای جنگ کجا رفت، یعنی ما این ژانر را فقط در همان مقطع نیاز داشتیم؟ جنگ که تمام شد تازه وقت پرداختن به جنگ است. پای دردلهای بچههای جنگ بنشینیم و ببینیم چند آژانس شیشهای از دل آنها خارج میشود. مسئولین سینمایی همه ژانرها را مطرح میکنند جز سینمای دفاع مقدس.
دهقان در پایان گفت: من بچه محله مهرآباد جنوبی هستم و الان با اینکه در جای دیگری از تهران زندگی میکنم هنوز وقتی همسرم لیست بلندبالایی از اقلام مصرفی خانه به من میدهد برای خرید بهمهرآباد جنوبی میروم چرا که برای بچه محلهایم خیلی ارزش قائل هستم و آنها را دوست دارم.
پس از پایان این مراسم،از حیدری،عافی و دهقان با اهدای لوح یادبودی تقدیر به عمل آمد.
پایان پیام/
نظر شما