کانون‌های مساجد محل تمرین تفکر فلسفی برای کودکان هستند

خبرگزاری شبستان: شیوه‌های داستان نویسی فلسفی نه تنها در مدارس و کانون‌های پرورش فکری بلکه در مساجد هم قابل اجرا است. در مسجد ما با هم می‌نشستیم و تمرین تفکر می‌کردیم.

خبرگزاری شبستان: سعید ناجی، پژوهشگر حوزه فلسفه برای کودکان و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که چند سال از فعالیت های خود را روی این موضوع متمرکز کرده است. در گفتگویی با وی ابعادی از این مسأله مورد توجه قرار گرفته است که اکنون از نظر شما می گذرد:
 

بحث فلسفه برای کودکان به چه معناست، مشهور است فلسفه دانشی سنگین و سخت است و ترکیب آن با کودکان، به نظر جمع نقیضین به نظر می رسد؟!
در مفهوم فلسفه برای کودکان که در واقع از دو کلمه فلسفه و کودکان تشکیل شده است، فلسفه به عنوان تفکر غیرسطحی یا به عبارت دیگر تفکر عمیق است که بیشتر به تفکر عمیق فلسفی اطلاق می شود، چون در میان علوم مختلف، بیشتر فلسفه است که تفکر عمیق را ترویج می دهد اما کودکان به افراد زیر 18 سال اطلاق می شود و به طور کلی فلسفه برای کودکان به این معناست که ما به دانش آموزان در سنین مدارس یاد بدهیم که تفکر خوبی انجام دهند یعنی بتوانند داوری و قضاوت و تصمیم‌های خوبی و قدرت تمییز بین خوب و بد داشته باشند. به عبارت دیگر آنها باید یاد بگیرند که در مورد مشکلاتی که دارند خودشان فکر کنند و برای مشکلاتشان راه حل پیدا کنند و تا آنجایی که می توانند از لحاظ فکری مستقل فکر کنند و وابسته به دیگران نباشند.
تأکید می‌کنم «تا آنجا که می توانند»، یعنی به عبارت دیگر می بینید که کودکان و خردسالان امروزی حتی وقتی که می خواهند بند کفش‌‌شان را ببندند از پدر و مادرشان کمک می گیرند، چون خودشان بلد نیستند، ولی اگر کودکان بتوانند تفکر را خوب و درست یاد بگیرند مشکلات زندگی را خودشان حل می کنند یا تمرین می‌کنند وقتی که وارد جامعه شدند مشکلات را خودشان حل کنند. وابسته به بزرگ‌ترها نباشند و استقلال فکری داشته باشند، پس فلسفه در این معنا به معنای تفکر عمیق فلسفی است که به زندگی افراد غنا می بخشد یعنی افراد وقتی که به زندگی نگاه می کنند معنای عمیق‌تری از آن را درک می کنند.
 

با توجه به اینکه چندین سال است که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و بنیاد حکمت اسلامی صدرا گروه فلسفه برای کودکان تشکیل شده، مطالعات و تحقیقات و نتایج کارهای تحقیقاتی چقدر وارد نظام آموزشی ما شده است؟
نظام آموزشی ما از تحقیقاتی که انجام شده الگوبرداری کرده است، اما البته اعلام استقلال کردند و درسی بنام «پژوهش و تفکر» در دوره ششم ابتدایی راه انداختند، اما حقیقت این است که این کار، کار ناقصی است و به نظر اکثر اندیشمندان کشور این باعث می شود که آبروی این برنامه هم برود، با شکستی که پیش روی خود دارد. از این جهت که افرادی این کتاب را با عجله در مدت سه ماه را طراحی کردند و بدون اینکه مربیان را آموزش بدهند و کتابچه های دقیقی برای کودکان درست کنند. بدون اینکه آشنایی اولیه به والدین، کودکان و معلمان بدهند و در مدت سه ماه این برنامه را طراحی و اجرا کردند و از این طریق این برنامه را در آموزش و پرورش وارد کردند که قرار است امسال در مقطع هفتم و سال‌های بعد وارد مقاطع بالاتر هم شود.
این چنین این مباحث را وارد نظام آموزش و پرورش کردند اما نتیجه لازم را نخواهد داشت و به نظرم این کار را خراب کردند. وارد کردن این طرح در مدت سه ماه به نظام آموزشی نتیجه ای ندارد؛ نه معلمان توانایی تدریس خواهند داشت و نه دانش آموزان می دانند ماجرا چیست و نه مدیر، رئیس آموزش و پرورش می دانند که کار چیست و ... .
 

کتاب «لیلا» که تألیف و اقتباس کردید کمی سنگین است. مثلا همان داستان اول اصطلاحاتی دارد که برای کودکان سنگین است. دیالوگ‌های چند نفره که احتمالا کودکان شخصیت‌ها را گم می کنند و نامفهوم است و در یک داستان چند برداشت و نتیجه گرفته می شود بهتر بود یک نتیجه و داستان کوتاه و ساده ای باشد؟!
همان طور که گفتم کودکان طبق تعریف یونسکو به افراد زیر 18 سال اطلاق می شود و این کتاب باید در دوره نظری ما تدریس شود یعنی دانش آموزان اول، دوم و سوم نظری باید این کتاب را بخوانند. البته اینکه شخصیت‌ها زیادند و شاید خواننده با مشکل مواجه شود به خاطر این است که اصل این کتاب به صورت داستان های سلسله وار است که از اول ابتدایی شروع می شود و همین افراد حضور دارند. این شخصیت‌ها در داستان‌های قبلی بیشتر پرورانده شدند و وقتی که به «لیلا» می رسد اشخاص معرفی شدند اما ما چون جلدهای ابتدایی را ترجمه و اقتباس نکردیم که در حال انجام است، شخصیت‌ها ناشناخته هستند.
 

برای دانش آموزان دوره ابتدایی و یا حتی قبل از آن چه منابعی در دسترس است و برای کودکان در این سنین چه کارهایی انجام شده است؟
اکنون برای دانش‌آموزان دوره ابتدایی، کتاب‌هایی آماده شده که به خاطر کمبود کاغذ و ... در انتظار چاپ هستند. یک سری از کتاب‌های دیگر ترجمه شدند که پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی قبلا آنها را منتشر کرده است. یک سری داستان‌های فکری است که برخی از آنها مربوط به این دوره است یا یک سری از نویسندگان ما اقدام به تألیف کتاب هایی از این قبیل کردند که حتی برای کودکان قبل از ورود به مدرسه هم مفید است. یکی از افرادی که در این زمینه کار کرده، دکتر «خسرونژاد» از دانشگاه شیراز است که داستان‌هایی برای این سنین نوشته است. اکنون این موضوع روز به روز بیشتر در ایران در حال ترویج است به این دلیل که فرهنگ ما به ویژه فرهنگ فلسفی ما شامل داستان‌های بسیار زیادی است از جمله مثنوی و دیگر آثار ما پر از این داستان ها است. در کارگاهی که به زودی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می شود شیوه‌های داستان نویسی در حوزه فلسفه برای کودکان تدریس می‌شود تا از داستان های ایرانی برای کودکان ایرانی استفاده شود.
 

آیا می توان این دوره را برای کودکان کانون های فرهنگی هنری مساجد و ... هم برگزار کرد؟
بله! حدود سه ـ چهار سال پیش دوره ای را در مسجد شهران اجرا کردیم و نتایج بسیار خوبی هم گرفتیم. این برنامه نه تنها در مدارس و کانون های پرورش فکری بلکه در مساجد هم قابل اجراست. در مسجد ما با هم می نشستیم و داستان ها را با هم می خواندیم و تمرین می کردیم. مثلا همان داستان جوجه اردک زشت را با هم می خواندیم و تمرین تفکر می کردیم لذا این دوره ها را می توان برای کودکان مسجدی هم اجرا کرد.
 

اجرای درست این دوره ها به چه چیزهایی نیاز دارد و یا به اصطلاح چه آسیب هایی دوره های آموزشی فلسفه برای کودکان را تهدید می کند؟
لازم است برای انجام این کار مربیان آموزش دیده باشند. مربیان یا علاقه مندانی که می خواهند مربی شوند باید دوره دیده باشند اگر دوره آموزشی را طی نکرده باشند در کلاس نه تنها نتیجه نمی گیرند بلکه نتیجه منفی می گیرند و بچه ها سردرگم می شوند. یعنی به عبارت دیگر هر کدام از کودکان برداشت خود از داستان را دارند و شاید برداشت شود که نظرهای مختلفی در یک مسأله اخلاقی وجود دارد یعنی نتوانیم نظرها را به وحدت برسانیم. اکنون این امر اتفاق می افتد و می گویند این نسبی گرایی است، اگر مربیان توانایی لازم را نداشته باشند به جای هشت مرحله از حلقه کندوکاو، دو مرحله را انجام می دهند و بنابراین به نتیجه مطلوب نمی رسند و کودکان نظرهای مختلفی را بیان می کنند و نظم کلاس از دست مربی خارج می شود.
بنابراین لازم است که مربیان دوره لازم را ببینند تا بتوانند کلاس موفقی داشته باشند. آن وقت است که بچه ها می توانند قضاوت‌های اخلاقی خوبی داشته باشند و دیدگاه هایشان بتدریج عمق بیشتری پیدا می کند.
 

تجربه شخصی شما از برگزاری کلاس در مسجد شهران چه بود؟
وقتی این دوره ها را برگزار کردیم دیدیم در زمینه های مختلف بر روی کودکان تأثیر گذاشت و هوششان بالا رفت و قضاوت‌های اخلاقی شان درست شد. درس‌شان قوی تر شد و در زمینه های عملی زندگی قوی تر شدند و توانستند تصمیم‌های دقیق تری بگیرند و در زندگی عملی قوی تر شوند. می توان به آنها مراجعه و با آنها صحبت کرد تا مشخص شود این کلاس‌ها چقدر در زندگیشان مؤثر بوده و بر آنها تأثیر گذاشته است.

پایان پیام/


 

کد خبر 296422

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha