خبرگزاری شبستان: شانزدهم مهرماه روز کودک نام گرفته است. با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب بر ضرورت نهادینه سازی تفکر فلسفی از سنین کودکی در جامعه در نوشتار ذیل گوشه ای از نگاه ایشان به این موضوع بررسی می شود:
"توسعه سیاسى و توسعه فرهنگى یعنى چه؟ توسعه فرهنگى و سیاسى این است که انسان ها در جامعه احساس کنند که مىتوانند درست بیندیشند، درست بفهمند و درست فرا بگیرند. اگر کشورى بتواند خود را به اینجا برساند، توطئهها و گمراهگری ها در آن اثر نمىکند. این چیز خوبى است، اما این با جنجال و غوغا و هاى و هوى و روزنامه بازى و امثال اینها درست نمىشود؛ بهدست معلّم درست مىشود. توسعه سیاسى و توسعه فرهنگى را معلّم پایهگذارى مىکند. شما هستید که در داخل مدارس خودتان، این کودک را از هفت سالگى تحویل مىگیرید و در هجده، نوزده سالگى تحویل دانشگاه مىدهید. اساسىترین و مهمترین دوران عمر این کودک، با شما معلّمان است. باید کشور و جامعه روى این مسأله حساب کنند. معلّم، یعنى آن کسىکه مىتواند خصوصیّات اخلاقى خوب را در بچه پرورش دهد؛ معلومات خوب را به کودک بیاموزد؛ فکر کردن را به کودک بیاموزد؛ استقلال رأى را به کودک بیاموزد". (بیانات 1378/02/15)
بسط فلسفه با ادبیات جذّاب
یکى از رشتههاى تألیف و کار فلسفى، نوشتن فلسفه براى کودکان است. کتاب هاى فلسفى متعدّدى براى کودکان نوشتهاند و ذهن آنان را از اوّل با مبانى فلسفىاى که امروز مورد پسند لیبرال دمکراسى است، آشنا مىکنند. یقیناً در نظام شوروى سابق و دیگر نظام هاى مارکسیستى اگر دستگاه فلسفه براى کودکان و جوانان بود، چیزى بود که مثلاً به فلسفه علمى «مارکس» منتهى شود. ما از این کار غفلت داریم. من به دوستانى که در بنیاد ملاّصدرا مشغول کار هستند، سفارش کردم، گفتم بنشینید براى جوانان و کودکان کتاب بنویسید. این کارى است که قم مىتواند بر آن همّت بگمارد. بنابراین از جمله کارهاى بسیار لازم، بسط فلسفه است؛ البته با مبانى مستحکم و ادبیات خوب و جذّاب. (بیانات در تاریخ 29/10/1382)
آموزش فلسفه از دوره دبستان
اگر آموزش و پرورش در یک کشور ارتقاء پیدا بکند و اصلاح شود، در اقتصاد، سلامت و بهداشت، محیط زیست، مرگ و میر، بارورى، زیبایى و هنر، رفتارهاى گوناگون مردم در سطح جامعه با یکدیگر، و فراتر از همهى اینها، در دین، فلسفه و اخلاق تأثیر خواهد گذاشت. امروز در دنیا به زبان کودکى به کودکان فلسفه مىآموزند؛ یعنى چیزى که از نظر بعضى از طراحان کشور ما بىمعنى است؛ فکر مىکنند فلسفه مخصوص آدم هاى ریش و سبیلدار و کسانى است که یک سنى از آنها گذشته باشد. نگاه مدرن به مسائل حیات، امروز پیشروان علمى دنیا را به اینجا رسانده که باید فلسفه را از دوره دبستان به کودکان تعلیم داد؛ البته با زبان کودکى. (بیانات 1385/02/12)
ذهن کودک را به تفکر کردن عادت دهید
امروز در کشورهاى پیشرفته مادى دنیا، یکى از کارهاى اساسى و یک رشته مهم، تدریس فلسفه براى کودکان است. خیلیها در جامعهى ما اصلاً تصور نمیکنند که براى کودک هم فلسفه لازم است. برخى تصور می کنند فلسفه به معناى یک چیزِ قلمبه سلمبهاى است که یک عدهاى در سنین بالا به آن توجه می کنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادن فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفه کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنى کودک از اول کودکى عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزى؛ این خیلى مهم است.
نکته بعد، خودباورى است. ما باید کودک را از آغاز داراى اعتمادبهنفس و باور به هویت خود بار بیاوریم. البته این مخصوص کودکان دبستانى نیست؛ در دبیرستان هم همین هست، در دانشگاه هم همین هست. در کشور ما متأسفانه فرهنگ کاملا منحرفى از گذشته پایهگذارى شده، که هنوز آثارش از بین نرفته - با این همه تبلیغاتى که ماها از اول انقلاب تا امروز داشتیم - و آن، نگاه نیازمندانه به سمت غرب، بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود در مقابل او است؛ که متأسفانه این فرهنگ ریشهکن نشده و وجود دارد؛ این به دلیل نبود خودباورى است. اینکه شما ملاحظه می کنید فلان مارکِ جنس خارجى پول بیشترى طلب می کند، اما طرفدار بیشترى هم در بین یک طبقهاى دارد، در حالى که جنس مشابه داخلى گاهى کیفیتش بهتر از آن است، به خاطر همین نگاه است؛ این یک بیمارى است، این یک آفت است. اگر چنانچه گفته شود که فلان متخصص، دورههاى تخصص را در داخل گذرانده است، به خارج نرفته است، در وهله اول یک نگاه منفى نسبت به او وجود خواهد داشت. بله، اگر چنانچه این متخصص داخلى که در داخل تحصیل کرده، با کارهاى برجسته خود توانست این باور را به هم بزند - که در این سال هاى اخیر، فراوان هم اتفاق افتاده - آن مطلب دیگرى است؛ اما مادامى که بگویند این تحصیلکرده خارج است، این تحصیلکرده داخل است، نگاه به او برتر خواهد بود. اینها عیب است.(بیانات 20/7/1391)
برگرفته از پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای
پایان پیام/
نظر شما