به گزارش خبرگزاری شبستان : متن زیر در خصوص شناخت صحیح راه کسب عرفان برگرفته از کتاب "در کوچه های عرفان؛ جستاری در عرفان اسلامی" اثر علامه محمد تقی مصباح یزدی مرور می شود:
استفاده از عقل و نقل برای شناخت راه
گرایش عرفانی و گرایش به قرب الهی در انسان، گرایش فطری است. از همین جا می توان این ضابطه کلی را به دست داد که راه رسیدن به عرفان و قرب الهی نیز نمی تواند برخلاف فطرت انسانی باشد. از این رو اگر در مسلکی به عنوان راه سیر و سلوک و عرفان عملی دستورالعمل ها و برنامه هایی ارائه شود که با فطرت انسانی موافق نباشد، این امر نشانه بطلان آن راه یا آن مسلک خواهد بود. این قاعده در مورد اصل اسلام نیز صدق می کند و خدای متعال در قرآن کریم به این حقیقت اشاره فرموده است؛ آن جا که می فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ َ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ؛ روی خود را متوجه آئین خالص پروردگار کن این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده دگرگونی در آفرینش خدا نیست این است دین و آئین محکم و استوار ولی اکثر مردم نمیدانند. ( آیه 30 سوره روم )
یکی از نشانه های ادیان باطل نیز همین است که مشتمل بر آموزه ها و قوانینی هستند که با فطرت انسانی سازگار نیستند.
مراد از راه نقلی آن است که از کسانی که این مسیر را پیموده و به مقصود نائل شده اند، استفاده کنیم. البته این راه در صورتی از هر جهت قابل اعتماد است که از جانب قرآن و پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) ارائه شده باشد. دیگران برای ما مشکوک هستند که آیا به حقیقت عرفان و مقام های عالی آن رسیده اند یا امر بر آنها مشتبه شده، فریب خورده و اشتباه می کنند و شبحی برای آنان مجسم شده و آن را حقیقت پنداشته اند و یا کسانی که از روی علم و عمد دروغ می گویند و ادعایشان از اساس کذب است.
نسبت به راه نقلی دیگر ادیان هم در اصل دین و هم در روش هایی که انبیاء ارائه داده اند تحریف هایی رخ داده و اختلاف هایی به وجود آمده است. از این رو در طول تاریخ پیوسته یکی از کارها و برنامه های مهم انبیا تصحیح تحریف ها و انحراف های گذشته بوده است تا این که آخرین پیامبر گرامی، حضرت رسول اکرم (ص) کتابی تضین شده و غیر قابل تحریف برای بشر آورد.
بیان همه مطالبی که مد نظر خدای متعال و پیامبر (ص) بود در حجم محدود قرآن کریم و دوران کوتاه رسالت آن حضرت (ص) میسر نبود. از همین رو پیامبر اسلام (ص) تفصیل و تبیین مطالب را به عهده ائمه اطهار و امامان معصوم (ع) گذاشتند.
بنابراین آنچه بشر برای رسیدن به سعادت در دو جهان به آن نیازمند است اساسش در قرآن کریم وجود دارد و تفاصیلش در سنت پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است.
و اما مراد از راه عقلی این است که به کمک عقل و تحلیل های عقلی، علائم و امارات کلی راه حق را بشناسیم و محک هایی به دست آوریم که به وسیله آنها راه صحیح را از باطل تشخیص دهیم.
در این جا ممکن است این سوال و اشکال به ذهن خطور کند که سخن در عرفان است که امری قلبی و شهودی است و عقل سر و کارش با مفاهیم و تفکر و استدلال است و معرفت عقلی و استدلالی در مقابل معرفت قلبی و شهودی است، آن گاه چگونه می خواهیم در شناخت راه عرفان از عقل استفاده کنیم؟
پاسخ این است که باید توجه کرد استفاده از عقل در این جا برای شناختن راه است نه برای پیمودن آن. به دیگر سخن شناخت ویژگی های عرفان و راهی که برای رسیدن به آن باید پیمود، یا باید از راه نقل حاصل شود و یا از راه عقل؛ چرا که اگر این شناخت نیز خود بخواهد از راه عرفان حاصل شود دور و تسلسل لازم می آید یعنی برای شناخت عرفان ابتدا باید یک مسیر عرفانی داشته باشیم.
البته کسانی که مدعی عرفان هستند و فرقه های مختلف سیر و سلوک و تصوف و عرفان را به وجود آورده اند اعتمادشان به روش نقلی است یعنی می گویند فلان بزرگی دستور انجام چنین کارهایی را داده تا به فلان مقام برسید. همان گونه که متذکر شدیم این راه در صورتی ارزش و اعتبار دارد که مطلب از شخصی معتبر و قابل اعتماد نقل شده باشد. بدیهی است که در چنین امر مهمی غیر از حضرات معصومین (ع) به سخن هیچ کسی نمی توان اعتماد کرد.
در همین زمینه بسیاری از فرقه های متصوفه مدعی اند که مطالبشان را از ائمه معصومین (ع) گرفته اند. به دور از هر گونه تعصبی باید بگوییم حقیقت این است که سلسله هایی که چنین ادعاهایی را دارند، حرف ها و مستنداتشان به گونه ای نیست که برای افراد منصف یقین آور باشد و انسان بتواند به آنها اعتماد کند. از این رو به این گونه نقل ها نمی توان اعتماد کرد به خصوص این که اولا بین طلق و راه هایی که نقل می کنند اختلافات فاحشی وجود دارد و ثانیا نسبت به همه ناقلان اعتماد و اطمینان وجود ندارد.
پایان پیام/
نظر شما