آیا عرفان در انحصار روحانیت است؟

خبرگزاری شبستان: درباره مسائل مختلف اسلامی به ویژه مسائل عرفانی و معنوی، باید بسیار محتاط و مراقب باشیم فریب فریب کاران و گمراهان را نخوریم و زلال معارف اسلامی را از سرچشمه‌های آلوده و تباه کننده دریافت نکنیم.

به گزارش خبرگزاری شبستان، یکی از انحرافات و اشتباهات اساسی و مهم که از دیرباز در حوزه مسائل عرفانی وجود داشته است این تصور است که انسان از دو بعد متضاد تشکیل شده است که لزوما با هم قابل جمع نیستند. به عبارت دیگر این دیدگاه معتقد است اقتضای توجه به آخرت و ترقی در مدارج روحی و معنوی، کنار کشیدن از دنیا و جهالت مادی است. داستان دِیرنشینی و صومعه نشینی و کنج عزلت افراد و گروه هایی در یهودیت و مسیحیت و سایر مذاهب مولود چنین فکری است.
در صدر اسلام پیروان سایر ادیان که به اسلام گرویدند به ویژه مسیحیان و کسانی که سابقه مانویّت داشتند، در دامن زدن به این تفکر نقشی بسزا داشتند. آنان تحت تاثیر ذهنیت های پیشین و رسوبات فکری و فرهنگ خاصی که از پدرشان به ارث برده بودند، آموزه های اسلامی را نیز بر حسب بینش خاص خودشان تفسیر می کردند.
آنچه اسلام به ما می آموزد این است که انسان دارای ابعاد گوناگونی است که همه آنها با یکدیگر مرتبطند و بین آنها تاثیر و تاثر وجود دارد و انسان آن گاه کامل می شود و به هدفی که از خلقت او منظور بوده است نائل می گردد که در همه امور اعم از مادی و معنوی مطرح می کند و آن را در حرکت تکاملی انسان موثر می داند مساله نیت و انگیزه است. مهم این است که انسان کارهایش اعم از مادی و معنوی را به انگیزه خداخواهی انجام می دهد یا به انگیزه خودخواهی. تزاحم بین امور مادی و معنوی و دنیوی و اخروی نیست، بلکه تزاحم بین این است که انسان خودپرست و هواپرست باشد یا خداپرست.
 

رجوع به آموزه ها و دستورات عرفانی مسلک ها و مکاتب دیگر
ساده لوحی و کج اندیشی است اگر کسی تصور کند با تمرینات جوکی ها ممکن است به حقایقی در عرفان و سیر الی الله دست یابد که با عمل به دستورات اسلام به آنها نمی رسد. اگر چنین توهمی باشد پاسخش این است که راه خدا را خداوند خود به ما بیاموزد و خداوند با ارسال پیامبران و کتاب های

آسمانی به این مهم اقدام فرموده است. در حالی که کتابی محکم و مطمئن همچون قرآن کریم در اختیار ماست، جای آن نیست که برای پیمودن راه تکامل به راه ها و ابزارهایی متوسل شویم که از جانب شیطان است و قطعا با مشورت و القائات این دشمن قسم خورده انسان تدارک دیده شده و می شود.
البته ممکن است گاهی در تعالیم و روش های این عرفان ها حقی نیز یافت شود، ولی در این قبیل مسائل ما معمولا باطل صرف نداریم یا بسیار کم داریم.
اتفاقا روش شیطان برای ایجاد انحراف های فکری این است که حق و باطل را با یکدیگر می آمیزد و از این طریق امر را بر آدمیان مشتبه می کند.
 

عرفان در انحصار روحانیت؟!
به طور خلاصه در پاسخ این سوال که چرا شناختن حق و تبیین مسائل عرفانی و معنوی باید به روحانیون اختصاص داشته باشد می گوییم:
اولا ما تعصبی نداریم که حتما کسی باید لباس روحانی و عبا و عمامه داشته باشد تا بتوان از او مسائل اسلامی و حقایق معنوی و راه صحیح رسیدن به خدا را فرا گرفت. مهم این است که تخصص و دانش لازم را برای این کار داشته باشد.
ثانیا منظور از روحانی نیز هر کسی نیست که ملبس به لباس روحانیت است، بلکه منظور اسلام شناسان و علمای متعهد و راستین مرادند.
در هر صورت تاکید می کنیم که درباره مسائل مختلف اسلامی به ویژه مسائل عرفانی و معنوی، باید بسیار محتاط بود و باید مراقب باشیم فریب فریب کاران و گمراهان را نخوریم و زلال معارف اسلامی را از سرچشمه های آلوده و تباه کننده دریافت نکنیم.
 

پرسشی درباره همه جانبه بودن سیر عرفانی
پرسشی که گاهی در این باره مطرح می شود این است که اگر انسان نتواند با تمام ابعاد به سوی خدا حرکت کند چه خواهد شد و چه باید بکند؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم: اصل این سخن یک تلقین شیطانی است. این که کسی نتواند با تمام ابعاد وجودش به خدا توجه کند، بدین معنی است که نمی تواند به تمام دستورات اسلام عمل کند! توجه به تمام ابعاد وجود خود چیزی جز عمل کردن به تمامی دستورات شرع نیست. همه جانبه گری و توجه به جمیع ابعاد وجود انسان در سیر عرفانی، در واقع تاکید بر توجه به عمل تمامی دستورات شرعی – در مقابل توجه و عمل به برخی از آنها و نادیده انگاشتن برخی دیگر- است.
آیا می توان عمدا تنها به برخی از دستورات الهی توجه کرد و برخی دیگر را نادیده گرفت و از عمل به آنها سرباز زد؟! بطلان این تفکر امری بسیار واضح و بدیهی است. از این رو است که تاکید می کنیم سوال مذکور در واقع یک القای شیطانی است.
حرکت همه جانبه در سیر عرفانی یعنی انسان به موقع همسر انتخاب کند، صاحب فرزند شود، در تربیت فرزند بکوشد، نمازش را تا جایی که می تواند در اول وقت بخواند، روزه اش را بگیرد، صله رحم و انفاق داشته باشد، اگر فرصت و توانایی دارد نوافل یومیه را بجا آورد، در دل شب برای مناجات و اقامه نافله شب برخیزد، به دعاها و اذکاری که از امامان معصوم (ع) رسیده اهمیت دهد، ذکر و توجه قلبی داشته باشد و ... .
اگر دقت کنیم، این امور چیزی جز دستورات و توصیه های مختلف شریعت مقدس اسلام نیست و عمل به مجموع این دستورات یعنی همان چیزی که آن را همه جانبه نگری در سیر الی الله می نامیم.
بنابراین معنا ندارد که بگوییم ما نمی توانیم حرکت همه جانبه به سوی خدا داشته باشیم چرا که این بدان معنی است که از عمل به بخشی از دستورات خداوند معذوریم! بلی اگر کسی در مورد دستور و تکلیف خاصی واقعا قدرت نداشته باشد معذور است چرا که قدرت شرط عمومی برای هر تکلیفی است.
*برگرفته از کتاب "در کوچه های آفتاب؛ جستاری در عرفان اسلامی" تالیف علامه محمد تقی مصباح یزدی
پایان پیام/
 

کد خبر 330618

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha