علما در سیر انقلاب اسلامی پرچم دار نهضت بودند

خبرگزاری شبستان: مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: علما و روحانیون در سیر شکل گیری انقلاب اسلامی دوشادوش مردم با تکیه بر آموزه های دینی پرچم دار نهضت و انقلاب بودند.

گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: بهمن ماه سال 1357 برای مردم ایران سالروز تاریخی به یادماندنی بود، زمانی که مردم به رهبری امام خمینی(ره) انقلابی را به ثمر رساندند که نویدبخش آزادی ملتی مسلمان و الگوبخش سایر ممالک اسلامی بود.


اما یکی از مسایلی که در سیر تکوین انقلاب اسلامی حایز اهمیت است، جایگاه و نقش بی بدیل علما و روحانیون است، در این راستا با حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:


یکی از اصلی ترین علل توفیق انقلاب اسلامی ایران در برهه ای که دین به حاشیه رانده شده بود، آگاه سازی توده های مردم از اقشار مختلف بود، به بیان دیگر مردم به تدریج از سال 1342 تا 1356 با اندیشه حکومت دینی آشنا شدند، اما برای بسیاری سوال است که در این میان روند آگاه سازی دقیقا از سوی کدام طیف شکل گرفت و چه روش هایی برای بیان مبانی دین لحاظ شد چراکه با شروع حکومت پهلوی بنا بر اجبار حکومتی بسیاری از آموزه های دینی در خفا بیان می شد.

اگر قرار باشد که نگاهی تبارشناسانه نسبت به جایگاه علما در طول تاریخ داشته باشیم می توانیم برای این مولفه سبقه ای حتی تا زمان معصوم(علیه السلام) در نظر بگیریم. توصیه های ائمه در مقاطع مختلف از سوی بسیاری از علما برای مردم بیان می شد و یا بعضا اهل بیت مردم را به عالمان ارجاع می دادند مانند زراره یا محمد بن مسلم که از اصحاب بودند و چنین نقشی را ایفا می کردند که این ورند در سایر بلاد کشورهای اسلامی نیز در آن دوران نمود داشت.

 

اما همچنان که دوران سپری می شد و زمان غیبت نزدیک می شد اهل بیت(علیهم السلام) با این پیش فرض که زمان غیبت نزدیک است بنایی را گذاشتند تا در زمان غیبت امام معصوم مردم بتوانند به علما مراجعه و مباحث را از آنان دریافت کنند لذا عملا در زمان های بعد از امام هشتم افراد مختلفی در شهرهای مختلف کشورهای اسلامی بودند که به نیابت از ائمه نمایندگی داشتند تا به سوالات مردم پاسخ گویند.

این فرآیند تا زمان امام حسن عسگری(ع) ادامه داشت اما در زمان آن امام همام شرایط بسیار سختی حاکم بود، ضمن آنکه بعد از آن در زمان حضرت مهدی(ع) با توجه به اینکه قرار بر غیبت ایشان به علت مهیا نبودن جامعه اسلامی لحاظ شده بود لذا چهار نایب خاص مشخص شد که رابط میان مردم و امام بودند و پس از آن بعد از فوت این چهار مرجع غیبت کبری آغاز شد.

در این زمان بنایی که اهل بیت(علیهم السلام) گذاشته بودند در زمان فقدان معصوم ادامه یافت و علما از قرن چهار هجری که عملا غیبت کبری آغاز شد مردم را راهنمایی و ارشاد می کردند .

 

آیا در روایات نیز چنین مساله ای بیان شده است که مردم به علما و بعضا راویان حدیث مراجعه کنند؟

 

بله، اصلا در روایت داریم اگر چیزهایی پیش می آید و دسترسی به امام معصوم ندارید به راوایان حدیث ما مراجعه کنید که می دانند نظر ما چیست. همچنین بعد از مدتی با توجه به اینکه صرفا حفظ حدیث دیگر مد نظر نبود کم کم فرآیند اجتهاد شکل گرفت.


تلقی علما از شرایط و آنچه که به مردم منتقل می کردند درشرایط نبود حضور امام معصوم چه بود؟


تلقی که علما معمولا بیان می کردند از سوی بیانات معصومین(علیهم السلام) بود، مثلا در بعد سیاسی و حکومتی تعامل نکردن با حاکمان ظالم، جلوگیری از رشد ظلم در جامعه، لذا علما توافقی با چنین حاکمانی در جامعه اسلامی نداشتند مگر زمانی که مصلحت اقتضا می کرد، چنانچه در دوره قاجار چنین تعاملی شکل گرفت، یعنی اگر حاکمی مشروعیت نداشت اما شیعه بود با او تعامل شد.
نتیجه این تعال هم این شد که کشور ایران بزرگترین مرکز شیعه شد و آموزه های شعی در آن گسترانیده شد. بنابراین بعد از گسترش تشیع طبیعتا دامنه نفوذ و عمل علما افزایش یافت و اگر در ادوار قبل مجبور به تقیه بودند دیگر چنین مساله ای در دوره های بعد وجود نداشت.
لذا این فرآیند سبب شد تا از دویست تا سیصد سال قبل تاثیر عالمان در جامعه شیعی بیشتر شود لذا مردم از یک طرف آنان را انسان های مقید به دین و از سوی دیگر فردی می دانستند که حرفشان حرف معصوم است و هدف شان نیز توسعه مذهب شیعی است لذا از علما حمایت کردند و در نهایت این بذری که در زمان امام معصوم پاشیده شد تبدیل به نهال باوردی شده و در تاریخ ایران نمود گسترده ای داشت چنانچه در نهضت مشروطه مردم به دنبال علما بودند هرچند که فضا در آن دوران کمی انحراف یافته بود اما کماکان توده های مردم دنباله رو علما بودند تا زمانی که انقلاب با رهبری مدبرانه امام خمینی(ره) به پیروزی رسید و بحث حاکمیت فقیه به نیابت از امام معصوم شکل گرفت.
 

بنابراین به فاصله 10 قرن گذشته بعد از آغاز غبیت کبری در واقع شیعه به اهتمام علما توسعه یافت.

 

بله، امروز نیز همچنان شیعه در نقاط مختلف جهان اسلام نافذ است مثلا در عراق آیت الله سیستانی، در لبنان سید حسن نصرالله و در ایران نیز مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که رهبری مسلمین جهان را نیز بر عهده دارند. لذا این آرمان و حضور روحانیت و علما در جامعه اسلامی سبب شد تا این قشر طیفی اثرگذار در جامعه اسلامی باشند.
اگر در سال های گذشته روحانیت پناه مردم بودند به علت آن بود که علما را برای حل گرفتاری خود امین می دانستند، علما به زبان مردم سخن می گفتند.

 

امروز در شرایطی که بیش از سی سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران می گذرد، روحانیون چگونه می توانند آرمان های جامعه اسلام و انقلاب را برای نسل جوان بیان کنند؟


اساسا منطقی که روحانیت به واسطه آن توسعه یافت همان ارتباط دینی و سخن از دین و شریعت برای مردم بود، همزبانی با مردم و در عین حال سطح زندگی مساوی با مردم.
امروز اما روحانیون باید به این منطق همچون گذشته وفادار باشند و یادشان باشد که اقتدار شیعه در گرو دین است و در گرو روشنفکری نیست، لذا اگر مبانی پیشینی حفظ شود و همچون امام راحل این تعامل بین مردم و علما حفظ شود که این روند خود به خود بیش از گذشته در دل و جان جامعه و قشر جوان ریشه می دواند.

امام خمینی(ره) در هر شرایطی خدا را مد نظر قرار می داد و در هر برهه ای اعم از تحریم اقتصادی، سیاسی از یاد خدا و رسیدگی به مردم غافل نشد.
لذا میبنیم که چه قبل از رحلت امام خمینی(ره) و چه بعد از آن مردم چگونه رفتار کردند، امروز نیز علما با توجه به نقش اثرگذار خود در انقلاب اسلامی باید همچنان تعاملی دو سویه را با مردم داشته باشند.
پایان پیام/


 

کد خبر 339146

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha