مسجد از صدر اسلام تا عصر انقلاب

خبرگزاری شبستان: در دوران انقلاب نیروهاى فعال در مساجد به طور مستقیم در متن انقلاب شرکت کردند به گونه اى که از آن پس مساجد نقش پایگاه ارتباطى مردم را عهده دار شدند.

 

خبرگزاری شبستان: مساجد در طول تاریخ جایگاه مهمی در دوران های مختلف داشته اند بخشی از جایگاه مساجد ادوار مختلف به شرح زیر است :
1 - جایگاه مساجد در صدر اسلام .
2 - جایگاه مساجد تا قبل از انقلاب اسلامى .
3 - جایگاه مساجد در عصر انقلاب اسلامى .

 

صدر اسلام

در صدر اسلام امور عبادى، سیاسى و قضایى در مسجد انجام مى شد. مسجد مرکز فراگیرى علوم، حل و فصل خصومات، توجه به محرومان ، اعلام بسیج عمومى ، آشنایى با اوضاع سیاسى و اجتماعى و تصمیم گیرى و وعظ و خطابه بود. مساجد این دوره ساده و به دور از تجملات با کارکردى بسیار و داراى جایگاهى محورى در جامعه اسلامى بودند.

پیامبر عظیم الشأن اسلام صلى الله علیه و آله در زمان حیات خویش ، 9 مسجد بنا کردند؛ اولین آنها مساجد قبا است که آیه :
لمسجد اسس عل التقوى من اول یوم احق ان تقوم فیه .

در شأن آن نازل شد و در بناى آن شخص رسول اکرم صلى الله علیه و آله و امیر المؤ منین على علیه السلام و اصحاب شرکت داشتند، چنان که نقل شده ابن ابى اوفى در سوگوارى براى همسرش مى گفت :
او شب ها سنگ براى ساخت مسجد قبا جمع مى کرد و ما روز چنین مى کردیم .

 

درباره سادگى و دورى از تجملات مساجد این دوره، یکى از مستشرقین مى نویسد:
مسجد ساده اى که پیامبر در مدینه بنا کرد سر مشقى بود که در قرن اول اسلام براى ساختمان مسجدهاى عمومى به کار مى رفت ، مسجد فضاى بازى بود که اطراف آن را دیوارهاى خشتى احاطه کرده بود، بعدها پیامبر دستور داد با اتکا به بناى مجاور، طاق مسطح بسازند تا همه فضاى باز را بپوشاند و از آفتاب جلوگیرى کند، سقف از تنه هاى نخل بود که بر آن برگ خرما و گل مى ریختند، پیامبر صلى الله علیه و آله یک تنه خرما را که به زمین استوار شده بود، تکیه گاه خود کرد که پهلوى آن مى ایستاد و براى جماعت خطبه مى خواند؛ بعدها منبر سه پله اى از چوب سدر مى ساختند، بلال حبشى بالاى بام آن مى رفت و با صداى گرم خود اذان مى گفت و مردم را به نماز فرا مى خواند.

 

از این توصیف وضع مسجد را به صورتى بسیار ساده ، صحنى براى نماز و سقفى براى محافظت نمازگزاران که منبرى براى خطابه داشت ، مى توان شناخت.
مساجد این عصر همه زیر لواى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود؛ مسجد ضرار که در خلاف جهت گیرى اسلام قرار گرفت و به قصد تفرقه و نفاق بنا شد، تخریب و به آتش کشیده شد.

 

عصر فتوحات

فتوحات و کشور گشایى هاى مسلمین ، آنها را با تمدن و فرهنگ کشورها آشنا کرد. به چنگ آوردن کاخ ها و ابنیه ، آنها را به سوى زندگى اشرافى و تجملى سوق داد، مخصوصا در زمان خلفاى بنى امیه دلبستگى به زر و زیور دنیا فزونى گرفت و بالطبع مساجد از جایگاه اصلى و مهم خود، در قالب کانون هدایت و رهبرى جامعه در ابعاد سیاسى و اجتماعى ، کم فروغ شد و به جاى آن کاخ ها و دارالحکومه ها سر برافراشت .

البته اهمیت و نقش مساجد و توجه مسلمین به آنها، مانع از آن بود که منجر به محو این جایگاه عظیم شود، از طرف دیگر حکام نالایق مى توانستند از این کانون در جهت اهداف شخصى و دنیوى خود استفاده کنند، مضافا، آشنا شدن مسلمین با فرهنگ و هنر و تمدن کشورهاى مفتوحه ، آنان را به سوى توجه به هنر و معمارى مساجد سوق مى داد، این عوامل دست به دست هم داد و هنر و معمارى در مساجد، سادگى و بى آلایشى آن را با کارکردى عظیم از مساجد گرفت و اهتمام مسلمین صرف تزئین و سنگ و کاشى مناره و محراب مساجد شد.

 

نخستین مسجد که در نواحى مفتوح ، بنا شد مسجدى بود که عتبة بن غزوان در بصره بنیان کرد که از گل و خشت ساخته شده و طاقش از علف پوشانده شده بود، مسجد کوفه را که به شیوه ساده بنا شده بود، زیاد بن ابیه حاکم معاویه از نو به شیوه ساسانى ستون نهاد و در آفریقا و مصر نیز در ابتدا مساجد ساده بنا شد، اما بعدها عمرو عاص منبرى که پادشاه مسیحى به او ارمغان داده بود، در مسجد مصر قرار داد. در ایران نیز سعد بن ابى وقاص ، ایوان شاهنشاهى ایران را محل عبادت قرار داد؛ در دمشق ولید اول کلیساى قدیس یوحنا را از نو ساخت و آن را مسجد نامید. در حمص ساختمانى بود که هم به صورت مسجد و هم کلیسا از آن استفاده مى شد.

در این دوره ، حاکمانى که با القاب خلیفه و امیر مؤ منان اداره مسلمین را بر عهده داشتند، کم کم از مکارم اخلاق اسلامى دور و بیگانه شدند و با سرمستى از فتوحات ، که هدایا و غنایمى فراوان براى آنها به ارمغان آورد به خوشگذرانى و تجمل گرایى روى آوردند و به آراستن مظاهر حکومت خود مشغول شدند.

 

از دید آنها مساجد، جایگاه معارف و علوم سرنوشت ساز انسان نبود تا با هوشیارى و بیدارى و بینش عمیق ، نقش خود را ایفا کنند، افتخارات با ترازوى معمارى و هنر مساجد، ارزیابى مى شد؛ مساجد آراسته به معمارى ، نشانه اقتدار و شوکت حکام به شمار رفت ، در تاریخ مى خوانیم :
معاویه بدعتى ناپسند نهاد و مقصوره را به مساجد افزود که به سبب آن ملامت بسیار شد، مقصوره مکانى در داخل مسجد بود که اطراف آن حصارى بود و به خلیفه اختصاص داشت ، مقصوره براى حفظ جان خلیفه ساخته شد.

عبدالملک مى خواست مسجدى بسازد که رونق آن از کلیسا بیشتر باشد، به این لحاظ به آراستن آن کوشید. ابن ابى عامر از خلفاى اموى اندلس (400 - 366 ه ق ) در سال 387 ه ق کلیساى سنتیاگو را که زیارتگران از اقطار اروپا به آنجا مى آمدند، ویران کرد و آنگاه در حالى که گروه فراوان اسیران مسیحى درها و ناقوس هاى کلیسا را پیشاپیش او حمل مى کردند، مظفرانه به قرطبه بازگشت ، درهایى که از کلیساى سنتیاگو آورده بود، به مسجد بزرگ پایتخت نصب شد و ناقوسها را در بناهاى اسلامى به جاى چراغ ، به کار بردند و مسیحیان را به همان حال که زنجیره اى به پاى داشتند، به تعمیر مسجد گرفتند.

 

از نکاتى که در این دوره شایان توجه است ، توافق بین حکام (حتى با غیر مسلمانان ) است که اسم آنان در خطبه هاى نماز جمعه به عظمت یاد مى شود.

 

در دوره عثمان بر مساحت مسجد النبى صلى الله علیه و آله افزوده شد. در این دوره مسجد را سفید کارى کردند و سنگ هاى منقوش در عمارت آن به کار بردند و به جز از طرفى شرقى ، از جهات دیگر، آن را توسعه دادند و ستون هاى سنگى در آن کار گذاشتند و سقف آن را با چوب ساج پوشانیدند، محرابى هم براى مسجد ترتیب دادند، لکن برخى گفته اند اولین محراب را در اسلام ، مروان بنا کرد و برخى دیگر این ابتکار را به عمر بن عبدالعزیز نسبت داده اند که در زمان خلافت ولید دست به بناى محراب زده است ، ولید به پادشاه روم پیغام داد که من مى خواهم مسجد پیامبر خودمان را تعمیر کنم و تو مرا در این کار یارى کن ، پادشاه روم ، گروهى با هشتاد هزار مثقال طلا براى این منظور به مدینه فرستاد. همچنین عمر بن عبدالعزیز در چهار گوشه مسجد چهار مناره ساخت و محرابى نیز براى مسجد بنا کرد.، جامع دمشقى ، معروف به مسجد بنى امیه ، با شکوهترین مساجد دنیا و از حیث زیبایى و دلگشایى بى نظیر بود که ولید بن عبدالملک بن مروان آن را ساخت ؛ وى از امپراتور روم در قسطنطنیه در خواست کرد که صنعت گران آنجا را براى او بفرستند، که در نتیجه ، دوازده هزار صنعتگر از روم به دمشق آمدند و بناى مسجد را بر عهده گرفتند.

 

ولید، این مسجد را با صفحه هاى طلاى معروف به نسیفأ و موزائیک، که با رنگ هاى گوناگون غریب و زیبا تزئین کرد. گذشته از این مساجد، سایر مساجد، مساجد اصلى و جامع به حساب مى آمدند، از سوى دیگر مساجد دیگر نیز بودند که به همت مردم ساخته مى شد؛ در مجموع ، مساجد در جنبه عبادى و علمى فعال بودند و عمدتا فرقى بین مدرسه و مسجد در این دوره نمى توان قائل شد. مساجد، مرکز علمى به روى طالبان علم گشوده بود و بین فراگیرى علوم و علوم دینى تمایز و تفاوتى نبود، همه دانشمندان پرورش یافتگان مساجد بودند. آموزش ، همراه و همزاد با پرورش و تربیت اسلامى بود.

 

قبل از انقلاب اسلامى

حاکمان نالایق که هستى خود را در تفرقه میان مسلمین و ناآگاهى آنها و بیگانگى از فرهنگ اسلامى مى دیدند، به انحاى گوناگون سعى کردند هویت واقعى مساجد را محو سازند و آنها را جایگاه عبادتى که حرف از دنیا و سیاست و مشکلات جامعه با آن منافات دارد، مطرح کردند؛ در قرون اخیر با پیشرفت علم ، صنعت و بدبینى به کلیسا و دستگاه پاپ ، روشن فکران غربزده نیز به یارى حاکمان نالایق شتافتند و بدون در نظر گرفتن تفاوت کلیسا و مسجد و دستگاه پاپ با عالمان دینى ، جنگى ظالمانه علیه دین آغاز کردند و با تقسیم علوم به جدید و قدیم ، تمام مساعى خود را براى منزوى کردن علوم اسلامى به کار گرفتند؛ در این میان انزواى مسجد و کاهش نقش آن در جامعه ، نیاز به تبیین دارد؛ در عین حال مساجد پایگاه و جایگاه نهضت هاى مقدس بسیارى در دو قرن اخیر بوده و صفحات سفیدى در تاریخ گشوده است.

 

رژیم گذشته نیز چون اسلاف خویش با توجه به اهمیت مساجد، سال ها تلاش کرد تا این مراکز مهم سیاسى - عقیدتى را همچون سایر ارزش هاى اسلامى از درون مسخ و بى محتوا کند و مساجد را جز براى مجالس فاتحه خوانى و تجمع مشتى بیکار تن پرور نزد مردم ، نشان ندهد و در نهایت مردم را از مسجد گریزان کند، از جمله شیوه هاى این رژیم انتخاب مهره هاى دست نشانده و مزدور تحت نام هیئت امنأ براى مساجد بود که در برابر حرکت هاى مردمى موضع مى گرفتند.

 

در انقلاب اسلامى

نیروهاى فعال در مساجد به طور مستقیم در متن انقلاب شرکت جستند، به گونه اى که از آن پس ، مساجد نقش پایگاه ارتباطى مردم را به عهده داشتند و در وضعى که نهضت اسلامى فاقد هر گونه تشکیلات منطبق با معیارهاى معمولى بود، مساجد توانستند این نارسایى مهم را جبران کنند و به انسجام نیروهاى مردمى بپردازند، مساجد محتواى اصیل خود را که همان عامل تشکل و انسجام امت مسلمان و همچنین تربیت کادرهاى اصیل اسلامى بود، باز یافتند؛ تاریخ به آتش کشیدن مساجد کشور از جمله مسجد جامع کرمان را که توسط عوامل مزدور و رژیم منحوس پهلوى در زمان اوج گیرى انقلاب ، انجام گرفت ، هرگز فراموش نخواهد کرد، امت مسلمان ایران در آن روزها بخوبى به این مهم واقف بود که مساجد، میراث گران بهاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است و باید با همه وجود در برابر آن احساس مسئولیت کرد.

 

پس از انقلاب اسلامى نیز بسیارى از برنامه هاى انقلاب ، مانند رفراندوم ، شوراهاى محلى ، کانون هاى بسیج اقتصادى و دیگر ضرورت هاى زمان در مساجد تشکیل شد، در آغاز جنگ تحمیلى ، مساجد اصلى ترین پایگاه نیروهاى پیشرو و انقلاب به گرد آورى جوانان و سازماندهى تشکیل نیروهاى رزمى و مردمى همت گماشت و همه روزه شمار بسیارى از نیروهاى جنگى را به میدان نبرد گسیل مى کرد.

 

امام جماعت مساجد در محله هاى گوناگون ، جوانان پر شور و مؤ من رزمنده را پیرامون خود جمع مى کرد و بسیارى از نوجوانان کشورمان حساس ترین دوران زندگى خود را در مساجد گذراندند. با صدور فرمان امام خمینى قدس سره براى تشکیل ارتش بیست میلیونى نیز تنها جایى که ظرفیت و قابلیت جذب و آموزش و سازماندهى نیروهاى بسیج را دارا بود، مساجد محله ها بودند که توانستند در مدتى کوتاه جوانان غیور را در چارچوب تشکیلات مردمى بسیج گرد آورند.

برگرفته از: کتاب جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامى

 

پایان پیام/

 

کد خبر 340283

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha