آیین چهار شنبه سوری در کردستان

خبرگزاری شبستان: در گذشته سنندجی‌ها در چهارشنبه سوری آتش نمی‌افروختند و این رسم بعدها در این شهر باب شد.

خبرگزاری شبستان // کردستان
این رسم در سنندج "چوارشه‌مه کوله" و در منطقه مُکری "قوله چوارشه‌مه" نامیده می‌شود که به دلیل تنوع و تکثر تیره‌ها و طایفه‌های کُرد در کردستان، شیوه‌ انجام یک رسم یا آیین در مناطق مختلف آن، گوناگون است.


از مهم‌ترین و رایج‌ترین رسم‌های مربوط به چهارشنبه سوری در کردستان، بیرون رفتن مردم از خانه‌ است که در این روز اگر هوا مساعد باشد مردم دسته دسته، روانه‌ی دشت و صحرا می‌شوند.


در روستاها زنان با خود قیچی‌ای همراه می‌برند تا چند تار مو از سر بچه‌های خود قیچی کرده و دور بیاندازند تا با این کار غم‌ها و ناراحتی‌های سال کهنه دور انداخته شده و وارد سال جدید نشود.
 

هم‌چنین رسم بر این بوده است که هنگام برگشتن تعدادی سنگریزه (معمولاً چهار عدد) جمع کرده و در حال حرکت، آنها را از روی شانه‌های خود به پشت سر پرتاب می کنند و در برخی دیگر از روستاها،‌ گروهی از مردم پیش از طلوع آفتاب به کنار جوی‌های آبِ روان،‌ یا رودخانه‌ها و چشمه‌ها رفته و به آب زلال نگاه می‌کنند.


در گذشته سنندجی‌ها در چهارشنبه سوری آتش نمی‌افروختند و این رسم بعدها در این شهر باب شد. اما در بسیاری از مناطق کردستان،‌ جوانان و کودکان، بوته‌های خار و هیزم را جمع‌آوری نموده و در پشت‌بام یا حیاط و کوچه، روی هم انباشته و پس از تاریکی هوا، آنها را آتش زده و از روی آن می‌پریدند.


در بیجار و روستاهای آن، مردم کمی اسپند نیز در آتش ریخته و پابه‌پای سوختن اسپند،‌ مقداری پیاز، چند جفت جوراب کهنه و ظروف شکسته را از خانه بیرون می‌اندازند.


در سنندج نیز یک جاروی کهنه که در زبان کُردی «گزگه کوته‌ره» خوانده می‌شود را آتش زده و داخل کوزه‌ای سفالی و شکسته می‌اندازند و مقداری اسپند در آن می‌ریزند؛ سپس یک‌یک افراد خانواده از روی آن می‌پرند. پس از سوختن جارو و خاموش شدن آن، کوزه را به جلوی درب حیاط برده و به زمین انداخته تا بشکند.


فالگوش نیز از دیگر رسم‌های چهارشنبه سوری در کُردستان است. پا‌به‌پای تاریک شدن هوا، دخترها و پسرها، به آرامی و به طوری که دیگران متوجه هدف آنها نشوند به درب خانه‌‌ی همسایه‌ها رفته و به سخنان آنها گوش می‌دهند.


اگر در میان گفته‌ها، جملات و کلماتی شنیده شد که دال بر تأیید نیت آنها باشد، آن را به فال نیک گرفته و اگر نبود فال بد آمده است. این کار تا سه بار در سه خانه‌ انجام می‌گیرد تا آن فرد نتیجه فال خود را قطعی بداند.


در سنندج، فالگوش بیشتر برای بیماران انجام می‌شود. یکی از آشنایان بیمار به در خانه‌ی همسایه‌ها رفته و اگر کلمه‌ یا جمله‌ای که دلالت بر بهبودی و شفای بیمار باشد را به فال نیک می‌گیرد.


آب و نگاه کردن یا پاشیدن آن بر یکدیگر از رسم‌های باستانی نوروز می‌باشد که مردم این دیار کوزه‌ای سفالی و تازه را که تا آن موقع آبی درون آن نریخته‌اند را با خود به کنار چشمه برده و پس از آن‌که کوزه را پرآب نمودند، سه بار از روی آن می‌پرند؛ سپس ناخن‌ها و چند تار موی سر را قیچی کرده و در آب چشمه یا رودخانه می‌ریزند.


پس از انجام این امور، زنان اندکی سرمه به چشم کشیده و کوزه‌های پُر آب را به روستا برده تا از آن به افرادی که در روستا مانده‌اند بدهند. از دیگر رسم‌ها در این صبحِ زود، عوض کردن بعضی از لباس‌ها در کنار چشمه و شستن دست و صورت در آن است. در تعویض لباس‌ها معمولاً رسم بر این است که باید یک تکه از لباس‌های جدید قرمز رنگ باشد.


در سنندج تا چند سال پیش خانم‌های شهر به دباغ‌خانه می‌رفتند و مقداری از آب بدبوی آن را به دست و صورت و گردن خود می‌مالیدند. آنها حتی مقداری از آب را به خانه آورده و در گوشه و کنار اتاق‌ها و راهروها می‌ریختند. اعتقاد بر این بوده که کثیفی و پلیدی جز با کثیفی و پلیدی پاک نخواهد شد و بدین ترتیب از ورود ناراحتی‌ها،‌ پلیدی‌ها و ناخوشی‌ها به سال جدید جلوگیری می کردند.


نویسنده: امیر صادقی، کارشناس ارشد مردم‌شناسی
 

پایان پیام/

کد خبر 353857

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha