به گزارش خبرگزاری شبستان از البرز، به نقل از روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد استان البرز، دکتر رسول رسولیپور، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در چهارمین نشست از سلسله نشستهای «افکار و احوال ما» که یکشنبه هر هفته، در دانشگاه خوارزمی برگزار می شود، گفت: همه چیز از شما برکت پیدا میکند، همه چیز از شما نجس و پست میشود و روزگار بسته به اراده شماست، روزِ شما نورانی و معنوی میشود وقتی خودِ شما نورانی و معنوی هستید،در روزی که سر امام حسین را بریدند عدهای به معراج رفتند و در میلاد حضرت رسول نیز عدهای به جهنم رفتند؛ بستگی به درک و دریافت ما از آن روز دارد.
به گفته رسولی پور، با طرح این سوال که شما روز را چگونه آغاز میکنید، گفت: اکثر ما روز را با مشغلههای زندگی، کار و برنامههای روزانه از جمله کلاس، امتحان، درس، کنکور و دانشگاه آغاز میکنیم.
این استاد دانشگاه با قرائت آیه 42 سوره زمر گفت: ما باید این باور را داشته باشیم که وقتی میخوابیم به نوعی میمیریم، این آیه تصریح میکند که «خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند و نیز روحى را که در موقع خوابش نمرده است قبض مىکند. پس آن نفسى را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه مىدارد و آن دیگر نفسها را تا هنگامى معین به سوى زندگى دنیا بازپس مىفرستد.»
به گفته وی، صبح لحظهای شکوهمند است که انسان، رها و آزاد میشود و به زندگی و حیات میرسد و دوباره زاده میشود.
بیداری صبح، فرصت دوباره حیات است
این استاد فلسفه در این نشست که به همت اداره فعالیتهای دینی، ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی استان البرز برگزار شد، ادامه داد: در زمان خواب چون باور دارم که میمیرم، پس تمامِ آنچه در گذشته بوده را رها میکنم و صبح را که آغاز میکنم با صفحه سفید آغاز میکنم و باید بگویم که خدایا، چقدر من خوشبخت هستم که دوباره به من فرصت حیات مجدد دادهای؛ نه آن فرصتی که آن کافر در روز قیامت از خداوند میخواهد تا دوباره برگردد و از خداوند پاسخ میشنود که دیگر بازگشتی نیست! قبل از اینکه صبح چشمها را باز کنیم این را حس کنیم و به آن توجه کنیم و خوب بخوابیم و خوب بلند شویم.
وی تصریح کرد: جهان را با خواستن یک جهان نو، یک زایش نو و یک فصل نویی در زندگی آغاز کردن چقدر متفاوت است با اینکه روزی را که ادامه روز گذشته است آغاز کنید، آنگونه بخوابید که میخواهید بمیرید و آنگونه بیدار شوید که گویا دوباره زاده شدهاید؛ یعنی زندگی جدید به شما داده شده است و خودتان را در گذشته محصور نکنید و در گذشته زندگی نکنید.
روز را به عنوان ادامه دیروز یا مقدمهای برای فردا در نظر نگیریم
رسولی پور خاطر نشان کرد: روز را به عنوان ادامهی دیروز یا مقدمهای برای فردا در نظر نگیریم؛ بلکه روز را به عنوان تمام روز، تمام حیات و تمام فرصتی که در اختیارمان هست نگاه کنیم و خودمان را از گذشته رها کنیم؛ چراکه ممکن است ناملایمات و شکستها در گذشته ما را منجمد و فریز کند و اجازه ندهد در حال وارد شویم.
وی افزود: دعوت من به مرگ در انتهای شب، بستن و ختم زمان گذشته و شروع یک زندگی فرازمانی و یا به اصطلاح زمان سرمدی است، همانی که در فلسفه گفته میشود خدا و موجودات در زمان سرمدی هستند؛ یعنی آنات، هفتهها، ماهها، سالها و قرنها در آن نقشی ندارد و یک «آن» است، خدا در یک آن خلق میکند و در همان آن میمیراند و در همان آن مبعوث میکند و رستاخیز به پا مینماید.
رسولی پور تصریح کرد: ما در همین «آن» زندگی میکنیم و از قبر برمیخیزیم، در همین «آن»، رستاخیز و محاسبه نفس ماست و به بهشت و جهنم میرویم و این بدان بستگی دارد که باور داشته باشیم که ما تابعی از زمان نیستیم و زمان یک فرض ذهنی است که خودمان درست میکنیم.
وی با بیان این نکته که زمان ماهیت دارد یا ندارد، فراماهوی، فرامقوله یا مقوله است، توضیح داد: در مباحث فلسفی بررسی میشود؛ اما دیدگاههای جدیدی که در اختر فیزیک مطرح میشود به درک فرازمانی و یا خارج شدن از زمان کمک میکند. نسبیت انیشتین کمک میکند به درک اینکه ما خودمان را محصور در فیزیکِ نیوتنی در یک زمان و یا مکان مطلق نکنیم؛ جهان ظرفی نیست که ما در آن زندگی کنیم و زمان ظرفی نیست که ما در این ظرف به سر بریم؛ بلکه اینها ساختههای ذهنی و یا نتیجهی حرکت ما است. شما اگر حرکت کنید زمان هست و وقتی که شما حرکتی داشته باشید فردا فرا میرسد و اگر حرکتی نداشته باشید فرقی بین دیروز و امروز و فردا و تفاوتی در حیات و ممات نیست.
زمان به شما بستگی دارد و شما در ظرف زمان نیستید
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی گفت: قیامت ظرف و صحرایی نیست که در گلستان و یا آتش آن برویم؛ چرا که این نگاهِ نیوتنی به عالم است که همه چیز، زمان و مکان مطلق است؛ اما زمان در نگاه نسبیتی انیشتین یا سیاه چالههای استیون هاوکینگ یک تعریف دیگری پیدا میکند. بدان مضمون که زمان به شما بستگی دارد و شما در ظرف زمان نیستید. شما نباید انتظار فردا را داشته باشید، فردا به حرکت شماست و حرکت جدید شما، فردای شما میشود. تکرار حرکت شما، در گذشته ماندن شماست.
وی افزود: طبق تعریف «مورتی» مردن یعنی خلاص شدن از همهی زمان گذشته. اینگونه مردن عین حیات است و بعد از مرگ، انسان در برزخ نمیماند. اگر شخصی فوت کرده باشد و در خوابی ببینند که شخص متوفی ناراحت است در حقیقت او در ماندگاریهای برزخ است و هنوز در تعلقات و گذشتهاش به سر میبرد.
این استاد دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: یک انسان متزلزل با فارغ شدن از عالم ماده، در برزخ دچار زجر بیشتری میشود؛ چراکه توجه و تعلق بیشتری به دنیا پیدا کرده است. در نتیجه اگر انسان تمرین کند و شب را با آرامش بخوابد برزخ او آماده میشود و در برزخ نمیماند.
روز با من آغاز میشود، شب با من پایان میگیرد و پایان دنیا، خواب من است
رسولی پور افزود: وقتی که میخوابم پروندهی زندگی من بسته میشود و صبح که برمیخیزم نه یک روز جدید، بلکه خودم را آغاز میکنم؛ روز با من آغاز میشود، شب با من پایان میگیرد و پایان دنیا، خواب من است. در حقیقت وقتی میخوابم دنیا تمام میشود و وقتی بیدار میشوم دنیا آغاز میشود.
وی یادآور شد: چقدر خوب است که مرگمان را خودمان انتخاب کنیم تا اینکه برایمان یک حادثه شود و ناگهان غافلگیر شویم. ما چند بار فرصت تجربه کردن مرگ و فرصت زندگی دوباره را داریم؛ اینها خیلی پیچیده نیست فقط عنایت و توجه لازم است و ما باید دغدغهی زندگی جدید را داشته باشیم که متأسفانه این دغدغه را نداریم. اگر دغدغهی حیات داشته باشیم، وقتی بیدار میشویم زندگی جدید را آغاز خواهیم کرد.
این استاد فلسفه گفت: ما وقتی که میخوابیم باید تصور کنیم که میمیریم. در واقع در زمانِ خواب همهی فایلهای ذهنی را ببندیم و خودمان را از همه چیز فارغ کنیم و به چیزی که ما را اذیت میکند فکر نکنیم. من شخصا نماز عشاء را زمانی که تمام فایلها از جمله کار اداری، مطالعه و غیره بسته شده است میخوانم که آخرین صحنه مواجهة من با مرگ، یک صحنه معنوی باشد.
وی یادآور شد: در زمان خواب، با این فرض بخوابید که عالم پایان مییابد و تمام تعهدات شما تا امروز خوب یا بد پایان یافته است و مانند کسی که تصادف کرده است، در آن لحظه آخر هستید و میدانید سه ثانیه بعد میخواهید از دنیا بروید و شما باید دغدغة اینکه در خواب به کجا راه پیدا میکنید را داشته باشید. ذهنتان را از امروز خالی کنید. امروز که تمام شد، جهان تمام شده است و چون شما میخواهید بمیرید به این توجه کنید که به کجا و به چه صحنهای میخواهید وارد شوید و چه چیزی را تجربه میکنید. اگر با این حال بخوابید صبح با انرژی زیادی از خواب برمیخیزید.
رسولی پور در پایان تصریح کرد: مردن یعنی فارغ شدن از زمان. این مرگ، نویدِ مرگ متصل به حیات است؛ نه آن مرگهایی که در اطرافمان رخ میدهد. شما در شبهایی که میخوابید چند بار مردن را تجربه میکنید. این مردن برای شما شیرین است و کسانی از مرگ زجر میکشند که بسته به زمان هستند. وقتی با خواب میمیرید خودتان را رها کنید، که این رهایی شب، انرژی صبح را به دنبال دارد.
پایان پیام/
نظر شما