حجت الاسلام حسین هوشمند، استاد فقه و مبانی حقوق اسلامی در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری شبستان در البرز در خصوص احیاء تفکر دینی در جامعه امروز گفت: پاسخ این پرسش را شهید مطهری (ره) در کتاب ده گفتارش بدین شکل می دهند که این رابطه دو سویه و دو طرفه است. یعنی هم ما بوسیله دین و با دینداری زنده می شویم و هم لازم است کسانی تفکر دینی را احیاء کنند.
هوشمند افزود: البته منظور از احیاء تفکر دینی این نیست که دین نیازمند ما باشد تا آن را احیاء کنیم و بدون کمک ما خودش ناتوان است، خیر دین زنده و کامل است و خداوند آن را برای تضمین سعادت انسان قرار داده است چه انسان ها بدان متمسک شوند و چه متمسک نشوند بلکه منظور این است که ما برای اینکه خودمان و دیگر انسان ها بتوانیم بهتر از احکام و تعالیم دین بهره مند شویم باید از طریق بیان صحیح و کامل دین و انتقال احکامش به مردم در این راه کوشش کنیم.
به گفته این محقق دانشگاه، در برخی ادعیه در مورد وجود مقدس امام زمان (عج) می خوانیم «أین محیی معالم الدین» کجاست احیاء کننده تعالیم دین یا در برخی روایات ائمه (ع) به پیروانشان توصیه می کنند «أحیوا امرنا» امر ما را زنده کنید.
وی با بیان این مطلب که احیاء تفکر دینی هم در عرصه فردی لازم است و هم در عرصه اجتماعی، تصریح کرد: منظور از این احیاء در عرصه فردی این است که هر فردی دین را با تمامی ابعاد و احکامش بشناسد و بوسیله سرلوحه قرار دادن فرامینش خود را از هر چه بیشتر از نظر روحی زنده نگاه داشته و تقویت نماید.
وی تاکید کرد: لازمه این احیاء در عرصه اجتماعی شناخت جهان و مکاتب غالبی است که در آن حاکمند، یک شناخت دقیق و واقع بینانه نسبت به تفکرات حاکم بر انسانهای موجود در این دوره و زمان و تحلیل صحیح از مکتب فکری ای که آنها را متأثر می سازد.
به گفته هوشمند، ما در عرصه ای زندگی می کنیم که با یک مکتب مادی در عرصه اجتماعی مواجهیم که مفاهیم قدسی و دینی را از عرصه حیات اجتماعی حذف کرده است، محوریت این مکتب انسان به عنوان یک توده مادی و یک توده سلولی که لازم است برای حیات چند ساله این توده هر کاری می توان انجام داد.
وی افزود: محوریت این مکتب انسانی است که در این جهان زندگی می کند و سعادت این جهانش اهمیت دارد و نمی توان و نباید سعادت و رفاه و آسایش این جهان ملموس را با مفاهیم مربوط به جهانی غیر ملموس و نادیده دست خوش تهدید و تغییر قرار داد.
این مدرس دانشگاه با بیان این مطلب کع مبانی این مکتب اصطلاحاً «این جهانی» است و به مفاهیمی چون رفاه، آزادی، امنیت و دیگر مفاهیم فقط در حدود این جهان می اندیشد،توضیح داد: این مکتب انسان محور یا اومانیسم چندان اهمیتی به عرصه فردی انسان نمی دهد اما در عرصه اجتماعی معتقدند این مفهوم قدسی و دینی نشأت گرفته از عالم غیب نباید سعادتی را که خود برای توده انسانی در نظر می گیرد تهدید و محدود نماید و چون بناست در عرصه اجتماعی بی حد و حصر عمل نماید پس جهانی می اندیشد و نیز جهانی عمل می کند.
وی با تامل به این مهم که مکتب اومانیسم، چون می خواهد به همه عرصه های حیات بشری دست اندازی کند پس جهانی می اندیشد و خود را نماینده جامعه جهانی معرفی می کند، اظهار کرد: این مکتب به دیگر کشورها بیان می کند که باید نگرانی های جامعه جهانی را برطرف کنید در حالی که نظرسنجی در سطح جهانی انجام نشده و منظورشان از نگرانی جامعه جهانی نگرانی تفکری است که خود را جهانی می داند. همانطور که دیدیم در موضوع هسته ای ایران با اینکه حدود 120 کشور غیر متعهد از برنامه هسته ای ایران حمایت کردند اما چند کشور محدود که داعیه این تفکر را دارند به نمایندگی جامعه جهانی ابراز نگرانی کرده و می کنند.
این محقق و پژوهشگر دینی تصریح کرد: این مکتب جغرافیایی را که برای خود در نظر می گیرد جهانی است و به همین دلیل مدعی است که منابع موجود در زمین و معادن و ثروت های کشورها تنها متعلق به خودشان نیست بلکه متعلق به همه بشریت است. به همین دلیل خود را محق می داند که در مورد مرزهای جغرافیایی کشورهای خاورمیانه اظهار نظر کند و همین طور که گفتند کشورهای خاورمیانه لازم است به 35 کشور تقسیم گردند تا منافع جهانی که آنها مدعی حفظ آن هستند بهتر تضمین و تأمین شود یا نخبه ها و مغزهای کشورها را معتقدند تنها مخصوص آن کشور نیستند بلکه متعلق به همه جهانند و باید از کشور خودشان به کشورهای دارای این تفکر بروند تا در خدمت این تفکر جهانی قرار گیرند.
هوشمند با برشمردن شاخص های این مکتب انسان محورانه تصریح کرد: وقتی مکتبی همه مبانی و انگیزه اش این جهانی شد بطور طبیعی قدرت ایجاد فداکاری و ایثار ندارد لذا شهروند درجه 1 و درجه 2 بوجود می آیند یکسری افرادی پیدا می شوند که برای رفاه و آزادی خود حاضرند رفاه و آزادی دیگران را محدود یا سلب کنند لذا دموکراسی که به دنبال آن هستند دموکراسی است که منافع صاحبان قدرت و سرمایه را بهم نزد جنبش 99 درصدی در مقابل 1 درصدی نتیجه این تفکر و این مبنا قرار دادن انسان است. آن وقت این 1 درصد فربه شده و دارای سرمایه و قدرت و دارای نفوذ بر دیگران به خود اجازه می دهد که خود را جامعه جهانی بنماید و هر مکتبی و هرکسی که در هر جای جهان با این تفکر و نگرش مقابله کند آنها جلویش می ایستند. اگر کسی پیدا شود بگوید اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح می کند بزرگترین دشمن آنهاست چون جغرافیان آنها را محدود می کند اگر کسی بگوید این تفکر شیطانی است و مخالف انسانیت است و صاحبان این تفکر از بزرگتری شیاطین هستند به هیچ وجه بر نمی تابند.
وی این مکتب به ظاهر جهانی را با تعارضات زیاد خواند و بیان کرد: تعارضات زیادی در این مکتب دیده می شود از طرفی خود را عهده دار بسط دموکراسی می دانند اما هیچ وقت از ملت هایی که می گویند می خواهیم برایشان دموکراسی ببرند نظر سنجی نمی کنند که چه حکومتی را می خواهید یا اصلاً به ما اجازه می دهید حکومت تان را تغییر دهیم یا خیر؟ خود را حافظ منافع انسان می دانند اما با ایجاد مقرراتی چون کاپیتولاسیون میان انسانها تفاوت قائلند و شهروندان خودشان را برتر و بالاتر از شهروندان دیگر می دانند یعنی همان شهروند درجه 1 و درجه 2.
وی ادامه داد: حکومت های دست نشانده خود را برآمده از دموکراسی عنوان می کنند اما اگر اکثریت مردم آن کشور بگویند ما این حکومت را نمی خواهیم در اینجا دموکراسی را به خاطر منافع خودشان نمی پذیرند آنگونه که در بحرین یا یمن عمل می کنند. با مبنای اومانیسم و ارزش مدار بودن انسان در این جهان ادعای حقوق بشر مطرح می کنند اما در عمل حقوق اولیه برخی انسانها را مانند حق حیات به رسمیت نمی شناسند.
حجت الاسلام هوشمند در پایان بخش اول این مصاحبه تاکید کرد: آنگونه که دیدیم آمریکا اولین آزمایش هسته ای خود را بر روی مردم مکزیک انجام و انگلیس اولین آزمایش هسته ای خود را بر روی مردم بومی بیچاره استرالیا انجام دادند و بعد در همان سال ظاهراً 1957 آمریکا نه به شکل آزمایش بلکه بصورت واقعی 250 هزار نفر از مردم ژاپن را در هیروشیما و ناکازاکی از حق حیات محروم کرد، این مکتب برپایه اندیشه انسان محوری است.
پایان پیام/
نظر شما