آمریکا می خواهد با ویکی لیکس زیر میز بزند

سعد الله زارعی درباره ی منشاء ماجرای ویکی لیکس معتقد است: کشوری می تواند این ماجرا را کلید بزند که از روند موجود در عرصه بین المللی ناراضی باشد و انتهای خط را روی مرز خودش ارزیابی کند.

اشاره: چندی است که اطلاعات ادعایی سایتی موسوم به wikileaks اذهان عمومی و مخصوصاً افکار دیپلمات ها را به خود جلب کرده است. شبستان خدمت سعدالله زارعی، عضو شورای سردبیری کیهان و تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه رفت تا ضمن واکاوی مشخصات گردانندگان این سایت، از اهداف نشر سری دوم اطلاعات ویکی لیکس و هدف غایی این عملیات بپرسد.
این گفتگوی علمی که حاوی اطلاعات جدیدی است از پیش منظرتان می گذرد؛ باشد که در کشف اهداف مبهم و شوم این سایت برای کارشناسان فنّ راهگشا باشد، ان شاء الله.

 

 

شبستان: بهتر است برای شروع روی هدف از موجودیت سایت «wikileaks» و سوابق گردانندگانش یک توضیحی بدهید و اینکه چه احساس نیازی شد، که چنین سایتی ایجاد شد؟
سایت ویکی لیکس از نظر زمان تأسیس به حدود 4 سال قبل برمی گردد. افرادی که در این سایت کار می کنند مخصوصاً سردبیر این سایت نیروهای مرتبط با دستگاه اطلاعاتی آمریکا هستند. البته اطلاع دارید که سازمان اطلاعاتی آمریکا به غیر از کارمندان رسمی یک سری سازمان های علی الظاهر و مجموعه های تحت پوشش دارند. این دست سازمان های اطلاعاتی آمریکا در قالبNGO (سازمان مردم نهاد) اداره می شوند که در واقع نهادهای اطلاعاتی نیمه خصوصی آمریکا هستند. در طول دوره های قبل این سایت یک سایت گمنامی بود. به نظر می آید حالا برای یک وظیفه ی بخصوصی به میدان آمده باشد و یک طراحی پشت این تصمیم وجود داشته است.
از نظر روش کار هم در واقع هیچ کسی به خود سایت ویکی لیکس دسترس نداشته و الآن هم دسترسی ندارد. شما امکان ندارد، بتوانید مستقیم وارد سایت ویکی لیکس شوید. بلکه این سایت اسرار خودش را به بعضی از روزنامه های خاص می فروشد و آنها به صورت گزینشی برخی از این اطلاعات را منتشر می کنند. به طور خاص باید به روزنامه های «واشنگتن پست»، «نیویورک تایمز»، «گاردین»، «لوموند» و «الِپائیس» اشاره کرد. در واقع روزنامه های مهم مربوط به 4 کشور: آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسپانیا. این ها اسناد را خریداری می کردند و بعد از گزینش منتشر می کردند.
وابستگی روزنامه هایی نظیر «نیویورک تایمز» و «واشنگتن پست» به دولت آمریکا کاملاً مشخص است و همه می دانند این روزنامه ها به هیچ وجه اسنادی که با منافع و امنیت ملی آمریکا مغایرت داشته باشد؛ منتشر نمی کنند. تاکنون هم سابقه نداشته که این کار انجام شود. همین طور روزنامه «گاردین» که مربوط به انگلیس می شود، «لوموند» فرانسوی و دست آخر هم «اِلپائیس»ِ اسپانیا. اینها کاملاً در چارچوب مقررات شناخته شده ی حاکم بر کشورهای متبوعشان عمل می کنند.
برخی مطالبی هم که منتشر شده دارای طبقه بندی ویژه هست تا جایی که هم رییس جمهور فعلی و هم رییس جمهور سابق آمریکا با صراحت اعلام کرده اند؛ انتشار این اسناد جان نظامیان آمریکایی را در خارج از مرزها به خطر می اندازد. سطح اطلاعات منتشره امنیتی آن هم برای آمریکایی ها در سطح بالایی بوده و غیرقابل باور است؛ با این وجود از مقامات آمریکایی جز اظهار تأسف از اسناد منتشر شده و جز بازداشت سردبیر 27 ساله ویکی لیکس واکنش دیگری دیده نشده است.
نکته دیگر دراین جا این است که این اسناد گستره ی بالایی را پوشش می دهد و به طور خاص در حوزه صلح و امور امنیتی تمرکز پیدا کرده است و اطلاعات بسیار خصوصی مقامات سیاسی را در بر می گیرد و همین طور بعضی از اطلاعات امنیتی- نظامی که تبعاً حفاظت از آنها جزء امور جاری در پنتاگون و CIA است. بنابراین این سئوال وجود دارد که با وجود این کنترل شدید و با وجود اینکه این اسناد بعضاً دارای اهمیت خاص و ویژه است؛ چطور این اسناد منتشر شده اند؟ و خوب هنوز هم این اسناد دارند منتشر می شوند.
شبستان: سری جدید اطلاعاتی که سایت ویکی لیکس بارگذاری کرده بیشتر مربوط به مسائل دیپلماتیک می شود. هدفشان را به لحاظ تاکتیکی و استراتژیک چگونه ارزیابی می کنید؟
ببینید به نظر می آید که برای اظهار نظر قطعی راجع به این اسناد ویکی لیکس نیاز به زمان بیشتر و دقت نظر خاصی است. منتهی یک نکته کلیدی در اینجا وجود دارد و آن نکته کلیدی این است که این اسناد مجموعاً به فضای بدبینی میان دولت های مختلف دامن می زند. لذا یک محیط نا امن سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی و حفاظتی را به وجود می آورد؛ به شکلی که کشورهای مختلف در اتهام از سوی دیگران واقع می شوند. اعراب علیه ایران، ایران علیه اعراب، روسیه علیه کشورهای دیگر، کشورهای دیگر علیه روسیه، کشورها علیه چین و چین علیه کشورها و هر کشوری با صدها مدعی مواجه است.
بنابراین کارکرد اول این اسناد گسترش میدان ناامنی در سطح بین الملل است. یک سئوال اینجا وجود دارد که این ناامنی و گسترش بدبینی کشورها نسبت به هم مخصوصاً در حوزه های خاص مثل خاورمیانه چه نتیجه و پیامدی را می تواند در برداشته باشد. مسلماً گسترش بدبینی در حوزه های استراتژیک یک نکته را تداعی می کند و آن این است که ساختارهای موجود قدرت و رژیم های امنیتی در سطح بین المللی و منطقه ای قابل اعتماد نیستند و نیاز جدی به بازیابی محیطی امنیتی در نظام بین المللی وجود دارد.
در واقع کشوری می تواند چنین ماجرایی را کلید بزند که از روند موجود در عرصه بین المللی ناراضی است و انتهای خط را روی مرز خودش ارزیابی می کند. برای اینکه بازی موجود را بهم بزند و مانع آن نتیجه شود، می آید و همه را نسبت به وضعیت موجود بدبین و حساس می کند؛ تا بعد بگوید: بیایید با هم بنشینیم و یک رژیم امنیتی- اطلاعاتی و سیستم اداره بین المللی قابل قبول را بسازیم و بر مبنای اعتماد حرکت کنیم.
در واقع این یک احتمال هست که آمریکایی ها در فضای موجود بین المللی با توجه به اینکه از روند تحولات ناخشنود هستند؛ بخواهند به قول معروف زیر میز بزنند. سازمان های اطلاعاتی آمریکا هم این نکته را به صراحت بیان کردند که در سال 2025 آمریکا به یک کشور درجه سوم در سطح بین المللی تبدیل می شود و کشورهایی نظیر ایران، برزیل، ترکیه و هند درموقعیت های ممتازی قرار می گیرند. روسیه موقعیت گذشته خود را بازیابی می کند و چین به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل می شود. در واقع این فضا نشان دهنده این نکته است که آمریکایی ها با یک بحران جدی در آینده مواجه می شوند؛ بحران حفظ قدرت در نظام بین الملل.
این فضا برای آمریکا نمی تواند مطلوب باشد. برای بر هم زدنش هم ممکن است هر کاری بکند اگر چه هزینه هم داشته باشد. چرا که طرح های بزرگ نیازمند هزینه های بزرگ است. در ماجرای 11 سپتامبر شاهد بودیم که آمریکایی ها ابتدا هزینه هایی پرداخت کردند، سازمان امنیتی- اطلاعاتی آمریکا زیر سئوال رفت و یک تشویش خاطری هم در فضای آمریکا به وجود آمد، از اقتدار دولت کاسته شد. اما در نهایت آمریکا از این ماجرا به نفع امیالش در راستای توجیهِ تغییر در فضای بین الملل نهایت استفاده را بُرد.
بنابر این نباید به صرف اینکه این اسناد آمریکایی ها را متهم می کند؛ این را دلیلی بر آمریکایی نبودن این پروژه فرض کرد. البته این مسئله نیاز به مطالعه ی جدی تر و پیگیرانه تری دارد.
شبستان: در این سری از اطلاعات ادعایی ویکی لیکس هیچ اسمی از رژیم غاصب صهیونیستی نیامده است؛ این مسئله چطور تفسیر می شود؟
در مورد اینکه از رژیم صهیونیستی حرفی زده شده یا زده نشده ادعاهای ضد و نقیضی مطرح شده است. ما تا همین الآن "نتانیاهو" با صراحت می گوید، این اسناد بی گناهی اسراییل در مسائل خاورمیانه را اثبات می کند. لذا خبرهای دیگر بیان کننده این است که اسنادی درخصوص اسراییلی ها هم در این بسته ی اطلاعاتی ویکی لیکس وجود دارد.
یک بحث جدی در اینجا این است که در این فضای بین المللی، منطقه ای و در شرایطی که یک اجماع منطقه ای علیه رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است و مقاومت هم دست بالایی پیدا کرده؛ به هم خوردن شرایط منطقه و ایجاد فضای بدبینی در منطقه مخصوصاً دامن زدن به بدبینی های ایرانی ها و اعراب، می تواند مربوط به منافع رژیم غاصب صهیونیستی باشد. پس بایستی با دقت ردپای اسراییل را در این دست اسناد دنبال کرد.

شبستان: آماری جدیداً از طرف یکی از کارشناسان غربی مطرح شده که ایران در اسناد ویکی لیکس بین کشورهای دیگر بیشترین اسناد را داشته است. با توجه به این که برخی اسناد فاش شده نسبت به سپاه و ایران در منطقه بی اعتمادی ایجاد می کند، این قضیه را چطور معنا می کنید؟
در مورد اینکه این اسناد عمدتاً در مورد ایران هست؟ این بایستی بررسی دقیق شود. اما بدون شک موارد مهمی در این اسناد وجود دارد که به نوعی به ایران مربوط می شود. بعضی از این اسناد ادعایی از کینه ورزی اعراب نسبت به ایران حکایت می کند و بعضی از این موارد ادعایی هم از برنامه ایران در خارج مرزها دارد. در واقع هر دو لبه با محوریت افزایش تنش بین ایران و کشورهای منطقه طراحی شده است و قطعاً در چارچوب پروژه ایران هراسی تعریف می شود. منتهای مراتب یک نکته کلیدی اینجا وجود دارد و آن این هست که اسناد ادعایی می تواند در یک موج رسانه ای و یک موج خاص قرار بگیرد. و این مسئله به این بستگی دارد که کشورها از لحاظ قدرت رسانه ای در چه موقعیتی باشند. اگر ما به عنوان جمهوری اسلامی در یک درجه ی خوب رسانه ای بودیم؛ می توانستیم با استفاده از همین اسناد، حقّانیتمان را اثبات کنیم.
غرب و مخصوصاً آمریکایی ها دنبال تنش شدید در منطقه و دامن زدن به بی اعتمادی بین کشورهای منطقه هستند و از طریق انتشار این اسناد چنانچه کار رسانه ای می کردیم یک اجماع کامل منطقه ای علیه طرح های واگرای آمریکا بدست می آوردیم، که اینها از طریق تفرقه ی دول اسلامی دنبال استیصال بر خاورمیانه هستند. اگر این امکان وجود داشت، انتشار این اسناد نه تنها برای ما تهدید نبود بلکه یک فرصت جدی هم به حساب می آمد. اما نگرانی دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه انتشار اسناد دو مرحله ای باشد. یک مرحله مربوط به انتشار غیر منضبط این اسناد در سطح رسانه ها باشد و گام دوم توقف انتشار اسناد و گزینش هدفمند آنها و ایجاد امواج رسانه ای علیه ایران توسط کشورهایی چون آمریکا باشد. در گام دوم با استناد به اسناد ادعایی ویکی لیکس در واقع به تشنّجات خاورمیانه دامن می زنند.
اگر خوب دقت کنید می بینید هیچ کدام از مقامات آمریکایی صحت این اسناد را زیر سئوال نبردند، فقط اظهار تأسف کردند لذا ممکن است چنین طراحی پشت پرده وجود داشته باشد. پس هیچ کدام نیامدند بگویند این اسناد دروغ است. از این جهت آمریکایی ها عمداً به گونه ای حرکت کردند که درستی این اسناد زیر سئوال نرود تا این ظرفیت باقی بماند تا بتوانند با یک موج رسانه ای اهداف خودشان را در منطقه خاورمیانه دنبال کنند.
پایان پیام/
 

کد خبر 4009

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha