به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان به نقل از ایسنا، این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در عین حال معتقد است: مقولهای که شاید بیش از همه مقولههای ارتباطی امروز بر سر آن بحث است این است که نه تنها هر نهاد دولتی بلکه هر شرکتی به مسئله سواد رسانهای میپردازد اما اینکه آیا در این بحث به سمت رسانهشناسی میرویم یا به سمت رسانه هراسی این دو مسئله از یکدیگر متفاوت است.
نشست نقد و بررسی کتاب «تفکر و سواد رسانهای» عصر 24 مهر ماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور اساتیدی همچون هادی خانیکی، دکتر افخمی و همچنین دکتر امانی مدیرکل تألیف کتابهای درسی، امیر یزدیان از دانشجویان دکترای ارتباطات دانشگاه علامه و مترجم کتاب در زمینه سواد رسانهای و جمعی از دانشجویان این دانشکده و برخی اهالی رسانه در سالن انجمن دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
در این نشست یکی از مهمترین مسائلی که مطرح شد، این بود که کتاب «تفکر و سواد رسانهای» با مشارکت اساتید و پژوهشگران این حوزه شکل نگرفته است و اغلب اعضای تیم مولف سوابق غیررسانهای داشتهاند و همچنین نیازسنجی درستی برای آن انجام نشده است.
از سویی مطرح شده عنوان کتاب «تفکر و سواد رسانهای» درست نیست، چرا که اساسا سواد رسانهای از تفکر و انتقاد جدا نیست و محتوای کتاب تلاش دارد، مخاطب را به این سمت ببرد که رسانه خارجی بد است و هیچ نقدی به رسانههای داخلی وجود ندارد.
همچنین در نقد این کتاب مطرح شد که سیر تعیین درسها منطقی نیست و نداشتن انسجام میتواند با پراکندهسازی آموزشها، آن را کم اثر کند و به دنیای فراموشی بسپارد و همچنین هیچ یک از اهداف و توانمندیهای مدنظر یونسکو از تعریفی که برای سواد رسانهای ارائه شده است، در متن کتاب سواد رسانهای محقق نشده است؛ چرا که در این متن شیوههای تحلیل و تفسیر انتقادی پیام و ارزشهای موجود در آن مطرح نشده است.
بنا بر این گزارش، در دفاعیه این کتاب از سوی مولفان درباره وجود و الزام چنین کتابی در مدارس مطرح شد که در شرایطی که حوزه سواد رسانهای در کشور ما نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا بیش از 50 سال عقب است پس انتشار این کتاب با تمام کم و کاستیها و نواقص آن میتواند اتفاق مبارکی باشد. این کتاب برخلاف بسیاری از کتابهای درسی آموزش و پرورش حافظه محور نیست بلکه تفکر محور است و هر فصل آن بر روی یکی از سوالات پنج گانه سواد رسانهای تمرکز دارد که ایده خوبی است.
***
براساس این گزارش در ابتدای این نشست هادی خانیکی استاد ارتباطات با اشاره به اینکه تألیف و تهیه کتاب «تفکر و سواد رسانهای» در مقطع متوسطه کار درخور توجهی بود که نظرها را به خود جلب کرد، یادآور شد: اینکه چرا این کتاب منتشر شد و چگونه منتشر شد و چه نقاط قوت و ضعفی دارد، به همین اعتبار بنا بر این گذاشتیم به کمک یکدیگر یعنی یک نهاد رسانهای، یک نهاد علمی و در کنار هم یک نهاد سومی که دستگاه اجرایی و آموزشی است یعنی آموزش و پرورش کار را به نقد و بررسی بگذاریم و از نتایج آن همه بهرهمند شویم.
او سپس گفت: در این نشست به عنوان مسئولیت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگ و ارتباطات وظیفه خودم دانستم که هم از قبول دعوت تشکر کنم و هم بگویم که چه کار به موقعی انجام شده است. حال محتوا دادن به این کار به موقع را ما باید به آن جامع عمل بپوشانیم.
این استاد ارتباطات در ادامه این نشست درباره دغدغههایی که در زمینه سواد رسانهای داشته است، بیان کرد: جزء دغدغههای اصلیام این است که در ایران گفتوگو معمولا سخت انجام میگیرد یا انجام نمیگیرد و معمولا به گفته شفیعی کدکنی هر کس به درون خویش تبعید شده است. نهادهای اجرایی در درون خودشان هستند. نهادهای ارتباطی هم همینطور. در حالی که اگر این افقها بتواند به روی هم باز شود از نتایج آن همه دستگاهها میتوانند استفاده کنند و کمتر این اتفاق میافتد که کاری در بدو انجامش مورد توجه قرار بگیرد.
دکتر خانیکی با اشاره به حضور دکتر امانی مدیرکل تألیف کتابهای درسی بیان کرد: دکتر امانی مدیرکل تألیف کتابهای درسی هستند و خودشان خوشبختانه در مقاطع علمی دیگر هم فعالیت دارند و عضو انجمن مطالعات برنامهریزی درسی ایران هستند. امیدواریم خود این انجمن جزو مجموعهای باشد که در ادامه درسها به ما بپیوندند و نهادهای بیشتری دستاندرکار این مجموعه باشند.
او همچنین با اشاره به حضور دکتر افخمی در نشست نقد و بررسی کتاب «تفکر و سواد رسانهای» مطرح کرد:دکتر افخمی از چهرههای شناخته شده در حوزه ارتباطات هستند و اولین کارها را در حوزه رسانهای در دانشگاه علامه انجام دادند.
این استاد ارتباطات سپس با اشاره به جلساتی که پیرامون کتاب «تفکر و سواد رسانهای» پیش از این برگزار شده است و آنچه که از آن نشست استنباط کرده است، توضیح داد: از جلسه پیشینی که برگزار شد، آنچه که برداشت کردم این بود که دو دیدگاه در برابر هم قرار دارد؛ یک دیدگاه به متن کتاب «تفکر و سواد رسانهای» برمیگردد که در آن بعضی از مولفان معتقد بودند که منتقدان وارد بحث خود کتاب نمیشوند و صرفا به پیرامون و حواشی آن میپردازند. البته برخی دیگر هم به این اشاره کردهاند که در تهیه کتاب همه تمهیدات لازم دیده شده است و افرادی که لازم بوده است از آنها استفاده شده است. در حالی که استفاده نشدن از صاحبنظران سواد رسانهای در دانشگاهها به معنای اینکه آنها هم میتوانستند تأثیرگذار باشند، نبوده است و بعضا هم مطرح شده بود منتقدان این کار بیشتر خلت مبحث بین نظام آموزشی و حتی نقد قدرت سیاسی با نقد کتاب و یا نقد خود موضوع سواد رسانهای داشتهاند.
عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات علامه همچنین درباره دیدگاه دیگری که در ارتباط با کتاب «تفکر و سواد رسانهای» وجود داشته به تمرکز بر روی فرایندهای آن اشاره کرد و گفت: این بدان معنا نیست که کسانی که بر روی فرآیندها تمرکز پیدا میکنند، متن کتاب را نخواندهاند یا ندیدهاند بلکه معتقد هستند که دلیل آنچه به متن درسی تبدیل میشود و آموزش داده میشود و در نهایت نتایجاش دنبال میشود، تألیف کتاب یکی از حلقههای آن است. در واقع حلقههای دیگری هم وجود دارد که پیش از تألیف چگونگی مشارکت جامعه یا چگونگی مشارکت آموزش، دانشآموزان و معلمان را هم دربرمیگیرد، بنابراین هنوز زود است برای اینکه قضاوت کنیم کدام یک از دو دیدگاه را انتخاب کنیم.
وی ادامه داد: این توجه خوبی است که آموزش و پرورش به بحث سواد رسانهای داشته است و علیالقاعده برای ما ارتباطاتیها این مسئله نقاط قوتی برای آموزش و پرورش است که به هر حال یکی از مسائلی است که پیرامون ما هست و خیلی خوب و به موقع به آن توجه شده است. اگر اشتباه نکنم حدود 800 هزار نفر زیر پوشش این کتاب قرار میگیرند. به واقع از نظر ما ارتباطاتیها از مجموع تیراژ مطبوعاتی که الان وجود دارد بیشتر میشود و این خود به خود در دنیای ما که روز به روز تیراژ روزنامهها کمتر میشود، چنین تیراژ بالایی خیلی خوب است.
خانیکی در بخش دیگری از گفتوگویش با بیان اینکه آموزش و پرورش به مسئله نو و مهمی توجه کرده است، در عین حال اظهار کرد: مهم نتایج و سازوکار تفکر و سواد رسانهای است که باید به آن توجه کرد. در ابتدا از آموزش و پرورش تشکر میکنیم که به مخاطب توجه کرده است، چرا که یکی از مسائل اصلی در این زمینه توجه به مخاطب است. چرا که اساس مسئله سواد رسانهای این است که از مجموع مولفههای ارتباطی،باید مخاطب را جدی گرفت. حال اینکه موفق است یا نه باید کارشناسان کار بگویند اما از سویی نگران این هستم که توجه به سواد رسانهای در ایران دچار عوامزدگی بشود و یا اینکه دچار عوامزدگی شده است بنابراین مسئلهای که شاید بیش از همه مقولههای ارتباطای امروز بر سر آن بحث است، این است که آیا این بحث سواد رسانهای به سمت رسانهشناسی میرود یا به سمت رسانههراسی و هر یک از این دو مسئله با یکدیگر متفاوت هستند.
استاد خانیکی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به اینکه برگزاری چنین نشستهایی در پیرامون تألیف کتاب «تفکر و سواد رسانهای» اقدامی درست است، یادآور شد: در این خصوص، اینکه ما برای اولین بار یک انجمن علمی، یک نهاد رسانهای و یک نهاد سیاستگذار و برنامهریز در کنار هم قرار گرفتهاند به فال نیک میگیریم. امیدواریم در ادامه نتایج خوبی داشته باشد و همه از آن بهرهمند شوند.
دفاع از الزام وجود کتاب «تفکر و سواد رسانهای» برای دانشآموزان
محمود امانی طهرانی نیز در این نشست در دفاع از کتاب «تفکر و سواد رسانهای» بیان کرد: در پایه دهم و یازدهم سه درس هست که مدارس براساس تصمیم خود از میان آنها دو درس را انتخاب میکنند و در طول این دو سال به دانشآموزان ارایه میدهند. این سه درس شامل تفکر و سواد رسانهای، هنر و کارگاه کارآفرینی است و در واقع هنوز آماری نداریم که میزان توزیع این درسها در مدارس کشور چگونه بوده است.
او در خصوص انتقاداتی که به نحوه انتخاب تیم مولف این کتاب شده بود، اظهار کرد: گروه ما سابقه خوبی در مورد تالیف کتابهای میان رشتهای داشت اما گاهی کارهای جدید تحت تاثیر جو قرار میگیرند. آموزش و پرورش به موضوعات به چشم امواج سیاسی نگاه نمیکند، این کتاب هم سیاسی نیست. در شروع کار برای انتخاب مدیر با شناختی که از گروه تفکر و سبک زندگی داشتم حس کردم به دلیل داشتن تجربه تولید کتاب مسالهمحور و احاطه به موضوعات بینرشتهای مناسبترین انتخاب برای پیش بردن کار هستند و از خانم دکتر دانشور خواستم که مدیریت کار را عهدهدار شوند. ما برای مشورت به سراغ بسیاری از متخصصان ارتباطات که نظریهپرداز و صاحب کتاب بودند رفتیم و با آنها مصاحبه کردیم و بر همین اساس به جمعبندی رسیدیم.
مدیرکل تألیف کتابهای درسی در دفاعیه این کتاب و الزام آن در مدارس مطرح کرد: در شرایطی که حوزه سواد رسانهای در کشور ما نسبت به بسیاری از کشورهای دنیا بیش از 50 سال عقب است، پس انتشار این کتاب با تمام کم و کاستیها و نواقص آن میتواند اتفاق مبارکی باشد. این کتاب برخلاف بسیاری از کتابهای درسی آموزش و پرورش حافظه محور نیست بلکه تفکر محور است و هر فصل آن بر روی یکی از سوالات پنج گانه سواد رسانهای تمرکز دارد که ایده خوبی است.
این کتاب تمسخر رسانه است
در بخش دیگری از این نشست دکتر افخمی از دیگر اساتید حاضر در این نشست به نقد کتاب «تفکر و سواد رسانهای» پرداخت و نکاتی را یادآور شد که در نوع خود قابل تأمل است.
دکتر افخمی در این نشست مطرح کرد: این کتاب را به عنوان مبنا کتاب خیلی خوبی میبینم، به شرط آن که 30، 40 جلد آن به دستم برسد و به عنوان تکس آن را سر کلاس تدریس کنم و وقتی میگویند ادب از که آموختی بگویم از بیادبان. یک جاهایی از این کتاب را که خطاست به بچهها یاد بدهم.
او ادامه داد: تدوین یک کتاب درسی خیلی سخت است و اصلا کار آسانی نیست اما مسئلهای که وجود دارد تأمل و درنگ که در دنیای کنونی به عنوان یک متد جدید مطرح است کمتر در این کتاب دیده میشود، در حالی که خوداندیشی است که میتواند مفهوم تفکر را در کتب درسی بیاورد بنابراین تفکر این کتاب ضعیف است.
این استاد ارتباطات با اعتقاد بر اینکه این کتاب یک تمسخر رسانه است نه تفکر و سواد رسانهای مطرح کرد: رسانهها به دید تمسخر در این کتاب دیده میشوند. جای تأسف است که ما بومیسازی را در دانشگاهها شعار میدهیم. اسلامی شدن را در دانشگاهها شعار میدهیم اما پنج بخش این کتاب همه ترجمه از سیلور برت است.
دکتر افخمی با اشاره به اینکه با نوشتن کتاب «سواد رسانهای» در شرایط فعلی در کشور مخالف است، مطرح کرد: بارها مطرح کردم که ما نمیتوانیم این کتاب را بنویسیم. در شرایطی که ما نمیدانیم تیراژ فلان روزنامه چند نسخه است پول فلان روزنامه را مدیرمسئول از کجا درمیآورد، وقتی نمیدانیم اقتصاد رسانهها چه است چه چیزی را میخواهیم به عنوان سواد رسانهای یاد بدهیم؟! در حالی که یک بُعد اصلی سواد رسانهای این است که این محتوا چگونه تولید میشود؟ چگونه و توسط چه کسی تولید میشود؟ بنابراین سواد رسانهای را باید از رسانههای خودمان شروع کنیم. بچههای ما قرار نیست بروند آمریکا و بدانند والاستریت ژورنال چه مینویسد یا شبکه فاکس نیوز چکار میکند. درست است که هزینه رسانههای برونمرزی بالای سرمان است اما این یک پدیده است پس مابقی چه؟
این استاد ارتباطات با طرح این پرسش که برگزاری نمایشگاه مطبوعات چه معنی دارد؟ مطرح کرد: مطبوعات روی دکهها قرار میگیرد. دکه مطبوعات بزرگترین نمایشگاه مطبوعات است. فرق دکه مطبوعات و نمایشگاه مطبوعات این است که در دکه مطبوعات مخاطب با پول و با نیت خرید، روزنامه را میبیند و ورق میزند اما در نمایشگاه مطبوعات فقط روزنامه را می بینند و رد میشوند. محصولی به نام روزنامه که دیگر نمایشگاه لازم ندارد مثل اینکه ما برای تلویزیون نمایشگاه بگذاریم. تلویزیونی که در خانه آن را نگاه میکنیم و خاموش و روشن میکنیم. بنابراین ما در توزیع دانش از این نظر مشکل نداریم. اما نمیخواهیم بگوییم این روزنامه با ما چه میکند. در حالی که برای اینکه بفهمیم باید بدانیم پشت صحنه آن چه میگذرد. پولش را از کجا درمیآورد، چه میزان تیراژ دارد و چه تیپ تفکری در آن روزنامه است و همه این موارد همان بحث تفکر و سواد رسانهای است.
او در ادامه یادآور شد: اگر میخواهیم به دانشآموزان سواد رسانهای یاد بدهیم، پیشنهادم این است که سواد رسانهای را در طول آموزش و پرورش نگاه کنیم چرا که فلسفه سواد رسانهای بچههای زیر 16 سال هستند نه افراد بالای 16 سال.
دکتر افخمی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کتبی که در زمینه مهارتهای ارتباطی در سایر کشورهای دنیا تألیف و به دانشآموزان ارائه میشود، یادآور شد: آمریکاییها از سال 1980 درسی به نام «مهارتهای اجتماعی» را در مدارسشان اجباری کردند. ما در نهجالبلاغه بخشی داریم که در آن حضرت علی (ع) میفرمایند، باید حقت را بگیری. چطور میتوانیم حقمان را بگیریم. باید بتوانیم سوال کنیم و حرف بزنیم. در این خصوص یکی از مشکلاتی که در سواد عمومیمان وجود دارد این است که نمیتوانیم صحبت کنیم و به خوبی از حق خودمان دفاع کنیم و در سواد رسانهای این نکات را به دانشآموزان یاد نمیدهیم. در حالی که در بسیاری از کشورها مهارتهای گوش دادن و مهارتهای حرف زدن ارائه میشود. بنابراین ما باید قبل از اینکه به مهارت سواد رسانهای برسیم باید مهارتهای ارتباطی را بفهمیم، چیزی که در مدارس ما آموزش داده نمیشود.
او با اعتقاد بر اینکه رسانه و ارتباطات باید از پایههای اول ابتدایی دوره تحصیلی شروع شود و روند رو به رشدی داشته باشد، گفت: من از سال 54 با ارتباطات و رسانهها سروکار دارم، اما این کتاب «تفکر و سواد رسانهای» را به سختی درک میکنم. حداقل 30، 40 درصد کتاب قابل بازنویسی است. این کتاب نیازمند پیشنیاز است و پیشنیاز آن باید در ارتباطات انسانی بیان شود.
این استاد ارتباطات سپس با یادآوری اینکه شکل کار «تفکر و سواد رسانهای» همان شکل کاری است که سیلور برت ارائه داده است، مطرح کرد: انتظار داشتم تصاویری که استفاده میشود، بوی ایران داشته باشد. شمایل رسانهها هراسی را در این کتاب میبینیم که اصلا به نفع ما نیست.
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه نحوه استفاده از زبان یکی از موارد مورد توجه سواد رسانهای است، گفت: در این کتاب اصطلاحات و واژههایی استفاده شده که من هم نمیفهمم منظور از آنها چیست با یک ترکیبات عجیبی برخورد میکنیم مثل «پیام همبرگری»، «مهندسان پیام» اینها به چه معناست؟ یک اصطلاح «تومور مصرف» در این کتاب هست که تن آدم را میلرزاند.
افخمی در پایان سخنان خود از نقد و بررسی کتاب «تفکر و سواد رسانهای» مطرح کرد: اگر نمیخواهیم سواد رسانهای داشته باشیم؛ نداشته باشیم اما اگر بد شروع کنیم و این دیوار کجا جلو برود مشکل پیدا خواهیم کرد. مطمئنم کسانی که این کتاب را میخوانند در صنعت رسانه وارد نخواهند شد. چون این کتاب حالتی دارد که مخاطب آن را از خود دور میکند. در حالی که صنعت رسانه نقاط خوب و مثبتی هم دارد. سواد رسانهای به معنای رسانههراسی نیست، پی این موضوع را اشتباه نریزید چون با خواندن این کتاب هیچ دانشآموزی نیست که متمایل شود به سمت صنعت رسانه برود.
آموزش سواد رسانهای نیازمند زمینهای است که ما نداریم
از دیگرحاضران این نشست دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مترجم کتابهایی در حوزه سواد رسانهای بود که مخالفت خود را با انتشار یک کتاب درسی با عنوان سواد رسانهای مطرح کرد.
امیر یزدیان یادآور شد: آموزش سواد رسانهای نیازمند زمینهای است که ما نداریم، نیازمند وجود سیستم آموزشی نوین و امکانات سختافزاری و نرمافزاری است که اکثر مدارس ما فاقد آن هستند. نیازمند معلمانی است که تسهیلگری آموزشی بدانند و در این حوزه آموزش دیده باشند که ما این مورد را هم نداریم. از طرف دیگر نکته اصلی در سواد رسانهای مخاطب و نیازهای اوست. چگونه یک کتاب واحد بدون نیازسنجی از دانشآموزان و به صورت یکسان برای دانشآموزان تهرانی و مناطق دورافتاده منتشر شده است؟
او همچنین به این موضوع اشاره کرد که آموزش و پرورش هر کشوری متاثر از ایدئولوژی دولت حاکم است، در صورتی که اساس سواد رسانهای بر نقد ایدئولوژی حاکم استوار است و به همین دلیل در کشورهای دیگر، نهادهای مختلف، آموزش این موضوع را برعهده دارند.
این دانشجو در پایان با انتقاد از ضعف این کتاب در ارایه تعریفهای روشن از مفاهیم همچون ارتباط، پیام، رسانه و مساله خودشناسی دانشآموزان اضافه کرد: باید جلوی تولید آنچه دانشآموز را به موش آزمایشگاهی تبدیل میکند، گرفت برای همین است که ما با نگاه بدبینانه به نقد این کتاب میپردازیم.
نظر شما