توحید صادقوند، یکی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس پیرامون خاطرات ماه مبارک رمضان اسرا به خبرنگار شبستان گفت: بنده در سن 18 سالگی در سال 62 به اسارت رژیم بعثی عراق درآمدم و بعد از هفت سال اسارت در سن 26 سالگی سال 69 به میهن اسلامی بازگشتم.
وی اظهار کرد: در ماه مبارک رمضان سال 66 که یکی از رزمندگان در حال خواندن دعای ربنای معروف افطار در قنوت نماز مغربش بود یکی از سربازان عراقی که در حال رد شدن بود با شنیدن این دعا به وی گفت این قنوت را برای ما میخوانی و منظور شما از کافر در این دعا ،ما عراقیها هستیم.
آویزان شدن از پنکه سقفی به جرم قرائت دعای افطار
صادقوند در ادامه تصریح کرد: سربازان عراقی این رزمنده ایرانی را به دلیل خواندن این دعا در قنوت نمازش از پنکه سقفی اردوگاه تا سحر آویزان کردند و به قدری وی را شکنجه دادند که از هوش رفت و بعد از سحر در حالی که از لحاظ جسمی وضیعت خوبی نداشت به داخل اتاق انتقالش دادند.
این آزاده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: زمانی که ما به عنوان اسرای مفقود در عراق بودیم روزی سه وعده صبح، ظهر و شب مورد شکنجههای سخت سربازان عراقی قرار میگرفتیم ولی از وقتی که سازمان صلیب سرخ آمد و اسامی ما را ثبتنام کرد دیگر برخورد و تنبیههای نظامی را در دستور کار خود قرار دادند و با بهانههای واهی و بنیاسراییلی مانند همان دعای قنوت ما را مورد شکنجه قرار میدادند.
پهن کردن «سفره وحدت» وقت افطار برای حفظ روحیه اسرا
صادقوند تصریح کرد: عراقی ها ساعت 17 ما را به آسایشگاه میبردند و قرار بود ساعت 15 هشت نفر هشت نفر برای گرفتن غذای افطاری به آشپزخانه مراجعه کنیم. پس از گرفتن افطاری چون ما وسایل گرمکننده برای غذای خود نداشتیم و تا افطار هم زمان زیادی باقی می ماند، غذاهای خود را در هشت تخته پتو میپیچیدیم تا افطار به زور گرم بماند و در زمان افطار به دلیل حفظ روحیه اسرا و تضعیف روحیه عراقیها، سفرهای به نام سفره وحدت پهن میکردیم و در کنار یکدیگر و با خواندن دعا، روزه خود را افطار میکردیم.
وی یادآور شد: برای برنامههای سحر نیز یک ساعت قبل از سحر از هر آسایشگاهی 10 نفر برای آوردن سحری جمعا یکصد نفر به آشپزخانه میرفتیم و مانند افطار به انجام اعمال ماه مبارک رمضان و خوردن سحری مشغول میشدیم.
تظاهر به مسلمانی با بخشش اسرا در روز عید فطر
صادقوند با اشاره به یکی از شکنجههای خود توسط رژیم بعثی عراق در ماه مبارک رمضان افزود: در ماه مبارک رمضان سال 66 به دلیل یک مسئله کوچک بنده را به مدت یک هفته از هشت صبح تا 18 غروب در دمای 50 درجه آفتاب سوزان ایستاده نگاه داشتند و اجازه نشستن به من ندادند تا اینکه بعد از یک هفته با تظاهر به اینکه ما مسلمان هستیم و در آستانه فرا رسیدن عید فطر قرار داریم من را بخشیدند و به آسایشگاه برگرداندند.
صادقوند با اشاره به درمان بیماری اسرای ایرانی تصریح کرد: خوشبختانه پزشکان درمانگاه ما در اردوگاه پزشکان اسیر ایرانی بودند، اما با وجود این ما با محدودیت دارویی مواجه بودیم و برای هر دردی که مراجعه میکردیم فقط یک قرص مسکن میدادند و در مواقع حاد بودن بیماری، بیماران با حفاظت شدید به بیمارستان نظامی شهر انتقال داده میشدند و مداوایی هم که صورت میگرفت در حد یک رسیدگی مختصر بود و بهبودی کامل حاصل نمیشد، اینها گوشهای از مشکلات ما در اسارتگاه رژیم بعثی عراق بود.
پیام شهدا سرلوحه کار جوانان قرار گیرد
این آزاده دفاع مقدس با خطاب به جوانان و با تأکید بر تهاجم فرهنگی غرب اظهار کرد: تبلیغات منفی و تهاجم فرهنگی غرب در جامعه ما رسوخ پیدا کرده و پیامدها و اثرات سوء آن نیز در جامعه محسوس است. وظیفه جوانان انقلاب اسلامی و نسل جدید این است که با بهرهگیری از پیام شهدا و تقویت اعتقادات دینی به مقابله با آنها پرداخته و یاد و نام شهدا و مقاومتهای آزادگان را زنده نگه دارند.
عکس شهدا را می بینیم، عکس شهدا عمل می کنیم!
وی با بیان اینکه در دوران هشت سال دفاع مقدس جوانان این مرز و بوم بیشتر به فکر شهادت بودند، خاطرنشان کرد: ولی هماکنون بیشتر جوانان به فکر ماهواره و اینترنت هستند. آنها باید بدانند که شهدایی مانند «عباس دوران» چه افتخاراتی آفریدند و چگونه کنفرانس بغداد را با هواپیمای جنگی خود درنوردیدند.
پایان پیام/
نظر شما