به گزارش خبرنگارکتاب شبستان، عزاداری برای درگذشتگان بر سر مزار آنان صورت میگیرد و این عمل به معنای زندگی دوباره بخشیدن به شخص درگذشته است اما شیعیان ایران که در روز عاشورا برای امام حسین (ع) عزاداری برپای داشتهاند به مزار او دسترسی نداشتهاند و شاید به این دلیل معمول بوده و هست که دستههای عزاداری عاشورا طوری انضباط یابند که در ساعت مقرر شهادت امام (ظهر عاشورا) به گورستانی برسند و به یاد و احترام مزار امام سوگواری میکنند و شاید به همین دلیل برای اجرای تعزیه نیز مکانهایی را به صورت نمادین «مقدس» میدارند و در آنجا (نمادی از قبر امام) شرح شهادت وی را بازسازی میکنند. سرانجام در روند تکاملی درام ایرانی در طی قرنها قبر به سکو و جای (صحنه) نمایش مذهبی تعزیه بدل شد و این سکو در اجرای تعزیههای زمان نیز همچنان کاربرد دارد چنانکه شاهد استفاده سکو در نمایش سیاهبازی (تخته حوضی) هستیم که آن نیز متاثر از این سنت است.
کتاب " نمایشهای ایرانی " جلد دوم کتاب تعزیه نوشته صادق عاشورپور مشتمل بر 66 صفحه توسط انتشارات سوره مهر چاپ و روانه بازار کتاب شده است. این کتاب مشتمل بر 14 پاره است که در آن به مباحثی همچون فن پیدایش تعزیه، سوگ سیاوش، پیدایش تکیه و اجرای تعزیه در آن، علمای شیعه و دستهگردانی و تعزیه، سبب حضور نداشتن زن در تعزیه، فاصلهگذاری در تعزیه، تعزیه سیار، تعزیه زنانه، یادداشتهایی از ایرانیان درباره تعزیه، تکیههای اعیان و رجال، نویسندگان تعزیهنامهها، نمادها و نشانهها در تعزیه، علل گزینش 10 روز اول محرم برای نبرد و تعزیه از نگاه سیاحان فرهنگی اشاره شده است.
در قسمتی از کتاب " نمایشهای ایرانی " میخوانیم: کنت دوگوبینو، سیاح فرانسوی در سفرنامه خود تحت عنوان "سه سال در میان ایرانیان" بخش پنج آن یعنی بخشی که از خصوصیات اخلاقی و روابط اجتماعی مردم ایران سخن به میان آورده و از نمایشهای ایرانی که دیده گزارش میکند، درباره تعزیه این گونه میگوید: اما هر لذتی که دیدن این گونه نمایشها در مقایسه با تئاترهای مذهبی به دست میدهد، هیچ است. این علاقه شدید در همه افراد و ملت وجود دارد و کلیه مردان و زنان و کودکان در این زمینه یک نوع جذابیت احساس میکنند و وقتی جایی نمایش برپا میشود همه اهل شهر به سوی آن میشتابند. در هر محله و هر میدان نوعی سایهبان کم و بیش وجود دارد که برای این منظور احداث شده است. شخصیتهای اصلی نمایش زیر این سایهبانها قرار میگیرند ولی بازی در وسط میدان جلوی چشم تماشاچیان انجام میگیرد. زنان در یک گوشه و مردان در گوشه دیگر میدان جمع میشوند ولی زیاد از هم جدا نیستند. داستان نمایش همیشه ماجرای غمانگیزی است که از زندگی ایرانیان اقتباس شده است، مثل داستان قتل عام برمکیان به دست خلفای عباسی.
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: بیشتر تعزیههای زنانه مربوط به وقایعی بود که جنبه زنانه و تفریحی داشت مثل عروسی «بلقیس و سلیمان» یا «یوسف و زلیخا» یا «عروسی رفتن حضرت فاطمه (س)» که این نمایش اخیر خیلی هوادار داشت و گاه میشد که خانمها از شهرهای دوردست به زحمت زیاد به تهران میآمدند تا این نمایش را که تمام نمایشگران آن زنان بودند، تماشا کنند. در همین نمایش که «عروس قریش» نام داشت، زنان کافر و غیرمسلمان قریش یک عروسی باشکوه راه میانداختند و برای اینکه جاه و جلال خود را به حضرت فاطمه (س) نشان بدهند، آن حضرت را هم به عروسی دعوت میکردند. طرز لباس و آرایش زنان قریش خیلی خندهدار بود. آنها چارقدهای شله قرمز سر میکردند، شلیقههای کوتاه و تنگ آبی رنگ پا میکردند. از دم سگ و گربه حمایل به گردن میانداختند. یک پا گیوه و یک پا چارق داشتند. بعضی از زنهای قریش به جای لباس پالان الاغ به دوش میکشیدند و سوار بر الاغهای بدون پالان میشدند. خواجهها افسار الاغها را میگرفتند و این خانمها را وارد صحنه میکردند.
گفتنی است، جلد دوم تعزیه با نام " نمایشهای ایرانی " نوشته صادق عاشورپور در شمارگان 2500 نسخه با قیمت 10700 تومان از سوی انتشارات سوره مهر چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما