تبریک سال نو با عکس امام به سروان رژیم پهلوی/برای مبارزه فامیلی ام را تغییر دادم

خبرگزاری شبستان - رشت، از دیرباز تاکنون مساجد محل اجتماع و تصمیم گیری های مهم اجتماع شمرده می شد. در صدر اسلام و در دوران حضرت محمد رسوال الله و ائمه اطهار ( علیه السلام )مساجد نقش ارزنده ای در تغییر و تحول جامعه و انعکاس و انتقال مفاهیم دینی داشته است.

شکل گیری انقلاب اسلامی نیز با هدایت معمار کبیر انقلاب جمعی از مبارزین انقلاب با حضور در مساجد شکل گرفت.

حجت اسلام ابوطالب حجازی کمساری، یکی از مبارزین انقلابی متولد 1321 در اطراف شهرستان شفت است که فعالیت های  بسیار چشم گیر و پررنگی برای شکل گیری انقلاب داشت. با او هم صحبت شدم و او با اشتیاق از دوران انقلاب گفت.

طلاب جوان مرید امام بودند

حجت الاسلام ابوطالب حجازی، ریس ستاد اقامه نماز گیلان با بیان اینکه انقلاب ما یک انقلاب مذهبی است گفت: بر خلاف دیگر انقلاب ها، در رأس انقلاب ملت ایران روحانیت قرار داشت. هر کدام در آن دوران، سال های تقریبا 1338 تا 1340 و ... در حد توان خود برای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش و کوشش می کردند.

وی به گزیده ای از خاطرات دوران قبل از انقلاب و شکل گیری انقلاب اسلامی پرداخت و خاطرنشان کرد: در سال 1340حضرت آیت الله بروجردی مرجع تقلید جهان از دنیا رفت و مراجعی به عنوان جایگزین مطرح شدند، معمار کبیر انقلاب یکی از این گزینه ها بود.

ریس ستاد اقامه نماز گیلان تصریح کرد: طلاب جوان در آن دوران مرید امام بوده و از نظر ویژگی های مبارزه با طاغوت، امام (رحمة الله علیه ) از دیگر مراجع جلوتر بوده و در این راستا پیشقدم شدند.

حجت الاسلام حجازی ادامه داد: تقریبا 20 ساله بودم که بعد از آیت الله بروجردی و آیت الله عظمی سید عبدالله هادی شیرازی مقلد امام(رحمة الله علیه ) شدم.

این مبارز انقلابی به ماه محرم و صفر در آن دوران اشاره و خاطرنشان کرد: در دوران قبل از انقلاب و در راستای شکل گیری انقلاب طلاب به استان ها و شهرها اعزام می شدند که سخنرانی کنند و برای تبلیغ  اندیشه امام و مبارزه با رژیم پای منبر می رفتند و من نیز در کاشان، شیراز، آبادان، بروجرد، لرستان، داراب شیراز و گیلان سخنرانی های علیه رژیم پهلوی و پیروی از عقاید امام داشتم.

رئیس ستاد اقامه نماز گیلان با بیان اینکه در سال 1337 طلبه شدم گفت: در سال 1339 به قم رفتم بعد از ایام تحصیل در ماه های صفر، محرم و رمضان طلاب از قم به دیگر استان ها مهاجرت کرده و به ترویج دین و انقلاب پرداختیم.

مسجد کاسه فروشان نخستین تجمع معترضین رژیم پهلوی در رشت

حجت الاسلام حجازی خاطر نشان کرد: مدرسه مهدویه محل تجمع و تصمیم گیری روحانیون و مبارزین انقلابی بود این مدرسه در جنب مسجد کاسه فروشان قرار دارد.

این مبارز انقلابی افزود: در آن دوران مسجد کاسه فروشان نخستین مکان تجمع مبارزین انقلابی بود و آیت الله ضیابری امام جماعت و رئیس مدرسه مهدویه بود و اکنون نیز این مدرسه وجود دارد، آن زمان این مکان مانند مدرسه فیضه در قم ارزش داشت. اعلامیه ها و نوار سخنرانی های امام و همچنین تصمیم گیری های نهایی انقلاب در گیلان در این مکان صورت می گرفت. 15 نفر در راستای مبارزه با رژیم فعال بوده و در تصمیم گیری ها در مدرسه مهدویه تجمع می کردیم. 

 وی به مساجد فعال گیلان پرداخت و اضافه کرد: مسجد چینی چیان که آیت الله احسانبخش امامت آن را بر عهده داشت از مساجد فعال انقلابی بود و در رمضان سال 1357 نیز آیت الله احسانبخش در مسجد سوخته تکیه معروف به مسجد حجته واقع در خیابان مطهری منبر رفت و علیه رژیم طاغوت سخنرانی کرد.

 حجت الاسلام حجازی گفت: مسجد دباغیان، مسجد آقاپیر پورعلی و مساجد ماسال و ... از جمله مساجدی بود که منبر می رفتم و علیه رژیم شاه سخنرانی می کردم.

فامیلی ایم را برای ادامه فعالیت تغییر دادم

وی به دیگر خاطرات شیرین شکل گیری انقلاب پرداخت و اذعان کرد: در سال 1357 بود که جمعی از دوستان تصمیم گرفتیم برای سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی، مجلسی در مسجد کاسه فروشان برگزار کنیم که در آن مراسم ماموران ریختند و مراسم را بر هم زدند.

این مبارز انقلابی ادامه داد: در سال 1342 در بروجرد به منبر رفتم حین سخنرانی ماموران ساواک مرا دستگیر کرده و از بروجرد به خرم آباد، سازمان امنیت در قلعه فلک افلاک بردند و از من تعهد گرفتند که به هیچ وجه در لرستان سخنرانی نکنم.

وی خاطرنشان کرد: بعد از آن به استان فارس رفته و در داراب شیراز سخنرانی کردم بعد از 4 روز سخنرانی در مساجد داراب، ماموران رژیم مرا گرفته و به زندان بردند و گفتند اسمت در لیست ممنوع المنبرهاست. 

حجت الاسلام حجازی با بیان اینکه بعد از تعهد دادن در سازمان امنیت حق هیچ سخنرانی را نداشتم به قم برگشتم اذعان کرد: بعد از مدتی به آبادان رفتم برای ادامه فعالیت های انقلابی با توجه به ممنوع المنبر بودنم، این بار فامیلی ام را عوض کردم و با کمساری که پسوندم بود فعالیت ضد رژیم پهلوی را آغاز کردم.

این مبارز انقلابی که با یاد آوری خاطرات شیرینش لبخندی برلب دارد ادامه می دهد: گفتن همه خاطراتم فرصت می خواهد که متاسفانه کمبود زمان مجالش را نمی دهد.

در آن زمان یک روزی مختص به دعای علیحضرت و شاه(دعا برای سلامتی شاه و بدور بودن بلا ) بود، در آن روز بایستی همه در آن مجلس جمع شده و برای شاه دعا می کردند اگر من در رشت بودم بایستی در آن مجلس شرکت می کردم بدین سبب با جمعی از دوستان تصمیم گرفتیم در آن روز نیایش در رشت نباشیم و به سمت اصفهان مهاجرت کنیم.

در یکی از کوچه های اصفهان ماموران ساواک جلوی ما را گرفتند و خطاب به من که در آن جمع تنها کسی بودم که لباس روحانیت بر تن داشتم گفتند باید در دعای علیحضرت شرکت کرده و سخنرانی کنم من در جوابشان گفتم من طلبه جوان بوده و در آن مراسم نمی توانم سخنرانی کنم اگر خطایی کنم مقصر شما هستید بدین سبب ماموران دیگر ادامه ندادند و ما را رها کردندو ما آن روز تا غروب در یکی از مهمانسراهای اصفهان مستقر شدیم و بیرون نیامدیم تا مبادا در مراسم دعای شاه شرکت کنیم.

ارسال کارت پستال تبریک سال نو به افسری که توهین کرده بود

رئیس ستاد اقامه نماز گیلان با اشاره به اینکه منبر رفتن و سخنرانی در آن دوران با خطرات بسیاری همراه بود و هر لحظه ممکن بود به کام مرگ برویم افزود: رژیم در اوایل شکل گیری انقلاب دست به کشتار فراوان زد تا از پیروزی انقلاب جلوگیری کند.

در آن زمان، آیت الله ضیابری اطلاعیه جهت پخش عمومی داشت که مامواران حفاظتی و شهربانی در رشت اجازه نمی دادند این اطلاعیه پخش شود و با تماس های مکرر با آیت الله احسانبخش و آیت االله ضیابری در صدد منع پخش آن اطلاعیه بودند. در مسجد دباغیان واقع در پل عراق، من اطلاعیه را بدور از چشم ماموران رژیم خواندم و این اطلاعیه در اسناد ساواک ثبت شده است.

وی با بیان خاطره ایی دیگر گفت: در قم عکاسی به اسم رکس یا همان هما، عکس امام را در قالب کارت پستال عید نوروز کشیده  بود و عکس خود را نیز ضمیمه این کارت پستال کرده  و برای سروان زندی در خرم آباد که مورد بی احترامیش قرار گرفته بودم فرستادم که وی با دیدن این عکس پیغام داد که دست از سر ما بر دار الان یکی این تصویر را ببیند می گوید با شما همدست هستم.  

رئیس ستاد اقامه نماز گیلان افزود: در زمان طاغوت به عنوان مخالف رژیم با شماره ایی شناخته شده بودم و به همه ادارات تذکر دادند که اگر روحانیون شناسایی شده به ادارات مراجعه کنند مورد بی احترامی قرار گیرند در صورتی که بی احترامی و قبول نکردن سفارشات ما خود زمینه ایی شد تا مردم بیش از پیش به روحانیون اعتماد کرده و بر علیه رژیم پهلوی قیام کنند.

این مبارز انقلابی به روزهای اوایل انقلاب اشاره کرد و افزود: در روزهای اوایل پیروزی انقلاب و باز گشت امام به ایران تقریبا 10 بهمن بود که دو اتوبوس از روحانیون گیلان به سمت تهران حرکت کردند. وقتی به تهران رسیدیم خبر رسید رشت شلوغ شده و ماموران به مردم حمله ور شدند  بدین ترتیب من به دستور آیت الله احسانبخش به گیلان برای ایجاد آرامش و برقراری امنیت برگشتم  تا قوت قلبی برای مردم باشم.

11 بهمن بود که به همراه عده ای از مردم و جوانان شهرستان رشت از مسجد کاسه فروشان تا خیابان سام (خیابان سردار جنگل ) محیط را برای ورود امام پاکسازی کردیم تا آن زمان درختان بریده و لاستیک های سوخته در شهر وجود نداشته باشد. در ۱۱ بهمن ۱۳۵۷برای استقبال از ورود معمار کبیر انقلاب 70 نفر از گیلان به سمت تهران حرکت کردند.

وی به طلبه های فعال انقلابی در رشت پرداخت و گفت: آقایان سید محمد مودب‌ پور، آقاسید اصغر احدی، سیداحمد خیرخواه، محمد رضا شفیعی، نصیری، میرمحمود فاضلی، علینقی محسنی، شهید حسن عسکری، خیرالله نصیحتگو، محمدجواد جواد‌زاده، ایوب رجبی، غلامحسین عطایی و محمدتقی حمیدی بودند. البته آقای حمیدی وضعیت متفاوتی نسبت به بقیه داشت، چون شهربانی چندین بار وی را بازداشت کرده بود، به نحوی شکنجه شده بود که بعدا شنیدم اختلال مغزی پیدا کرد. اما نقش وی و آقای جواد‌زاده و رجبی به نسبت دیگران بیشتر بود و اعلامیه‌های امام را به صورت ماهرانه‌ ای در سطح شهر توزیع می‌ کردند.