به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، مهرنیا درباره ویژگی خاطرات امیر وارسته گفت: آقای وارسته یکی از خلبانانی است که زمان زیادی را در جنگ حضور داشته، در نهایت به اسارات دشمن در میآید. وی تا نزدیکهای 65 وقتی اسیر شد دارای شغل بالا (معاون عملیاتی پایگاه تبریز) بوده است.
وی ادامه داد: آقای وارسته از اولین دقایق بعد از بمباران عراق در 31 شهریور در مهرآباد و شروع جنگ برای تعقیب هواپیماها پرواز میکند، وی در بیشتررویدادهای مهم پروازی (پوشش هوایی، عملیات پشتیبانی از نیروهای خودی در جبهه جنگ، عملیات بمباران در خاک عراق )شرکت فعال دارد، در اخرین عملیاتش مجبور به ترک هواپیما می شود.زمان اسارت نیز با درجه سرهنگ دومی که در ارتش داشته ، جزو بالاترین خلبانی است که در جنگ تحمیلی به اسارت عراقیها درمیآید.
مهرنیا درباره ویژگیهای امیرآراسته اظهار داشت: ما در زمینه معرفی اسطورها غفلت داشتهایم ، ما حتی در بین خلبانان افراد زیادی داریم که در زمان جنگ بغیر از وظایفی که بر عهده شان گذاشته شده کارهای خارق العاده انجام دادهاند، بعنوان مثال امیر وارسته بخاطر جایگاه شغلیش، مشمول یک عرفی است که به خاطر خطرات، عملیات برون مرزی انجام ندهد، ولی وقتی ایشان میبیند عملیات یک مقدار خطرناک است خودش لیدر پرواز شده، که اتفاقا در یکی از آخرین پروازهایش هواپیمایش منهدم و بعد از ایجکت به اسارت نیروهای دشمن در می آید.
این پژوهشگر حوزه ادبیات دفاع مقدس درباره نگارش خاطرات نیز گفت: آقای وارسته خودش به صورت خودجوش یادداشتها و دست نوشتهها داشتند که به نوعی جزو خاطرات خود نوشت به حساب می آمد. من این خاطرات را از ایشان گرفتم و به حالت تدوین و تصحیح در بازههای زمانی در قالب تدوینگری و بازنویس کتاب انجام دادم. در تدوین آثار نیز تلاش بسیار دارم که رویدادها مستند و با اصل واقعیت هماهنگ باشد اما بعلت ذهن پویایی که آقای وارسته داشتند کمتر پیش آمده که به تصحیح خاطراتش اقدام کنم.
مهرنیا درباره بخشهای کتاب گفت: کتاب از دوران کودکی و پایان دبیرستان و در ادامه بخش آموزش نظامی در ایران و خارج از کشور که بعنوان یکی خلبان عملیاتی است شروع شده ، اعم کتاب به رویدادهای انقلاب و جنگ و دوران اسارت را شامل شده است. در اسارت هم وی یک شخصیتی فعال است. امیر وارسته ضمن اینکه اسیر است مشاهداتی زیادی دارد و با خونگرمی منحصر به فردش ضمن ارتباط با دیگر اسرا در همه کارها حضور داشته اطلاعات خوبی از همه بخشهای اردوگاه بازگو کرده است.
وی در ادامه افزود: اولین کتابی که قرار بود خاطرات یک خلبان را به صورت منفرد کار کنم، خاطرات آقای غلامحسینی در (مهمان صخرهها) بود. تا اینکه کتاب کوچه نقاشها به دستم رسید و از کتاب و قلم خانم صبوری مورد پسندم واقع شد، لذا تصمیم گرفتم با توجه به جذابیت آن اثر(مهمان صخرهها) گردآوری و تدوین کار را به خانم صبوری بسپارم. من در اصل هر کدام از دوستانی که برای کتاب ستارههای نبرد هوایی خاطراتشان را گردآوری میکردم احساس میکردم اطلاعاتشان به درد کتاب مستقلی میخورد و خود راوی نیز ذهن تازهای دارد، تشویق و اقدام به چاپ اثر میکردم، که کتاب خاطرات امیر وارسته نیز از این دست می باشد.
مهرنیا در پایان افزود: در حوزه هنری با آقای سرهنگی صحبتی که داشتیم قرار شد خاطرات خلبانی که ایجکت کردند را بنویسیم، که خاطرات آقای غلامحسینی در (مهمان صخرهها) ، آقای وارسته و همچنین خاطرات خلبان یدالله عبدوست که در دست نگارش دارم در زمره این آثار قرار دارند.
نظر شما