به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان در تبریز، عصر جدید به پایان رسید و منتقد و مخالف را یک شب جمعه به احیاء واداشت و همین برای موفقیتش کافی است. به فروغی عزیز و انقلابی, احسان علیخانی و سیدبشیر که بیشتر از همه داوران, خودش را در مقام پاسخگویی برای عصر جدید می دانست, تبریک می گویم. فینال عصر جدید نشان داد مهارت به تنهایی کافی نیست و در کنار فرم باید محتوا داشته باشی.
فاطمه عبادی در بیانی غیر فلسفی و شاید بدون اینکه خود بداند و بخواهد, هنر برای هنر را به سخره گرفت و ثابت کرد محتوا بر فرم غلبه دارد و شکل خوب در کنار محتوای فطری است که هنر را ماندگار می کند.
نتیجه فینال نشان داد که رمز قبول در دلهای مردم نه تکیه بر قومیت ها، بلکه حرف هایی از جنس انسانیت است. پوپولیسم شاید در کوتاه مدت جواب دهد اما در استمرار, ماندنی نیست. شاید پنجم شدن دختران نینجا, حتی بعد از سعید مرموز که همه می دانستند بازی و سرگرمی است, پیامی روشن بود که نباید خیلی خودت را به در و دیوار بزنی و کافی است کار خودت را بکنی و خودت باشی.
فینال عصر جدید نشان داد برای موفقیت باید حرف جدید داشته باشی. اکثر فینالیستها همان قالبهای قبلی را با کمی تنوع بیشتر و کیفیت بالاتر ارائه دادند اما حرف همان بود. کار عبادی تفاوتش در تنوع بود که هر بار, داستانی جدید و مفهومی نو ارائه داد که تکرار قالب را به حاشیه برد.
عصر جدید هم به پایان رسید و تاریخ مصرف فلسفه سرایی هایی از این دست نیز تا دو سه روز بیشتر نیست. پس این مطلب را هم جدی نگیرید. کل آنچه اتفاق افتاد یک مسابقه بیش نبود و فلسفه بافی هم نیاز ندارد. یادمان باشد فقط نیمه پر لیوان را دیدیم که این برنامه, یک توفیق در جذب مخاطب برای رسانه ملی بود که خیلی ها زخم خورده آن هستند و از چپ و راست می زنندش.
یادمان باشد استعداد فقط مساوی با خوانندگی و ازبرکردن عدد پی و شمشیربازی و ... نیست و راه, فقط اینجا نیست. گرچه دنیای مدرن دنیای دیده شدن است و عصر جدید دقیقا روی این ویژگی مدرنیسم ایستاده است اما انسان فطری دنبال دیده شدن نیست. بزرگترین تحول های تاریخ را آنهایی أفریده اند که هیچگاه دنبال دیده شدن نبوده اند.
مسعود زین العابدین
نظر شما