خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: با شروع سال تحصیلی، عموما ذهنها معطوف به دانشآموزانی میشود که کیف به دست به سوی مدارس حرکت می کنند و وارد پایه جدید می شوند. اما سال تحصیلی با ورود دانشجویان، طلاب و بسیاری دیگر از دانشپژوهان به دانشگاه، حوزه های علمیه و سایر مراکز آموزش عالی همراه است، دانش آموزان دیروز که امروز در قامتی متفاوت در کسب علم و دانش می کوشند و به دنبال رسیدن به جایگاه خود در جامعه اسلامی هستند، اما سوال آن است که این افراد چه قدر و چگونه می توانند با فکر و منش علمی شان، به یکی از مهمترین و اصلی ترین مباحث مطرح شده در این روزها یعنی بیانیه گام دوم انقلاب که از سوی مقام م معظم رهبری مطرح شده تحقق ببخشند؟ اساسا دانشگاه و به ویژه حوزه انقلابی چه ویژگی هایی دارد؟ چه راهکارهایی برای تحقق هر چه بیشتر بیانیه گام دوم در نهادهای علمی وجود دارد؟
این مباحثی است که با حجت الاسلام «سید طاها موسوی هشترودی»، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم مطرح کرده ایم و در ادامه حاصل نظرات وی را در این باره می خوانید:
با توجه به آغاز سال تحصیلی حوزهها، دانشگاهها و سایر مراکز علمی در سطح کشور، به نظرتان در راستای پیشبرد اهداف کوتاهمدت و بلندمدت نظام به ویژه تحقق بیانیه گام دوم انقلاب، یک حوزه انقلابی باید چه رویکردی داشته باشد؟
اساسا همان طور که یکی از مطالبات مقام معظم رهبری از حوزه های علمیه سراسر کشور تربیت طلاب انقلابی است، بنابراین وظیفه ذاتی حوزه های علمیه نیز تربیت طلابی است که علاوه بر حفظ و نگهداری انقلاب عظیم اسلامی، بتوانند همواره برای انقلاب در درون انسان ها و تغییر و تحول در ساختارهای انحرافی جامعه، تاثیرگذار باشند.
باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که از مهمترین ثمرات حوزه های علمیه پانصد ساله شیعه، انقلاب اسلامی ایران است، سزاوار است که حوزه ها به گونهای برنامه ریزی کنند که در جذب افرادی که برای آموزش علوم دینی حضور می یابند دقت شده و بهترین برنامه ریزی نرم افزاری و سخت افزاری را داشته باشند تا خروجی هایشان بزرگانی نظیر آیت الله شهید بهشتی، استاد شهید مطهری، امام خمینی(ره) و ... باشند.
این روال یعنی نخبهپروری در طول پنج قرن فعالیت حوزههای علمیه تشیع نمود داشته و به نوعی سیره علمی و عملی اصحاب علوم دینی در حوزه ها محسوب می شود، اما امروز چرا بعضا با برخی دیدگاه های متناقض حتی در این محیطهای علمی با محوریت دین مواجهیم و افراد بعضا نگاه سکولار دارند؟
جای تاسف دارد که عدهای حتی درون حوزههای علمیه شیعی تحت تاثیر تفکرات و اندیشههای سکولار قرار گرفتند، ذیل این تفکرات است که عده ای تلاش میکنند حوزههای علمیه، روحانیت و مرجعیت را که نقش بسیار مهمی در هدایت جامعه دارند در قالبی فرمایشی نشان دهند؛ به بیان دیگر رفتارها، حرکات و سکناتی را برای طلبه ترسیم و طلبهای تربیت کنند که در آینده، کاری به کار سیاست و مردم نداشته باشد و اگر تحولات، ظلم، تعدی و تجاوز از سوی افراد خودی و غیرخودی رخ داد، بگویند ما فقط به آخرت آنها کار داریم چون علومی که به ما مربوط می شود در حیطه مسایل آخرت و سعادت دینی مردم است.
چرا این قالب فکری نه تنها در مواردی در حوزهها، بلکه در دانشگاه نیز رسوخ کرده است؟
امروز در جامعه از سوی اندیشمندان غربی و جانفداهای داخلی در حوزه و دانشگاه این تفکرات رواج یافته و می خواهند اندیشه ای را ایجاد کنند و بگویند روحانیت شیعه به دلیل ورود به مسایل سیاسی قداست خود را از دست داده است، در حالی که این تفکر شدیدا با آیات قرآن تعارض دارد و روایات ما مخالف آنها است.
آیا چنین رویکردی در گذشته هم وجود داشت که تفکر نفوذی بتواند عدهای را این چنین به کام خود بکشاند؟
بله، برای مثال زمان امام صادق(ع) عدهای خود را به اهل بیت(ع) میرسانند و در جوارشان بودند در حالی که از دستگاه بنی العباس، حقوق می گرفتند.
ما همین جریان را در دوران حکومت قبل از انقلاب نیز شاهد بودیم که عده ای آخوند درباری بودند، امام(ره) می فرمود: خطر آنها برای اسلام از خطر ساواکیها بیشتر است، در نتیجه این آخوندهای درباری به عنوان مزدوران حکومت، حرفهای ظلمبرانگیز و ظلم ایجاد کن را در جامعه مطرح و مردم را از صحنه دور می کردند. اما طلبه و حوزه انقلابی، نقطه مقابل این رویکرد است. در این مقطع تاکید میکنم که منظور از حوزه انقلابی این نیست که طرفداری از اندیشه خاصی داشته باشیم و اگر بودیم انقلابی هستیم. معیار انقلابی بودن حضور و طرفداری از جناحهای سیاسی نیست.
حوزههای علمیه با توجه به آنچه که تا اینجا اشاره داشتید، در تحقق بیانیه گام دوم چه قدر میتوانند نقشآفرین باشند؟
مسلما از مطالب مهم بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی همان طور که در گام اول هم اشاره شد، حوزه و روحانیت بودند و اینکه این نهاد جلودار حرکت های انقلابی بوده، هستند و خواهند بود. نمی توانیم تصور کنیم که گام چهل ساله دوم انقلاب با کمرنگ شدن نقش و جایگاه روحانیت در سیستم مدیریتی جامعه اسلامی طی شود چراکه این نهاد نقش اساسی در اداره جامعه دارد.
از سوی دیگر ذکر این نکته از اهمیت فوقالعاده ای برخودار است، که برای تربیت استادان و طلاب انقلابی نیازی نیست که بیاییم و حوزه مجزا ایجاد کرده و متون درسی را به صورت مجزا ارایه و اساتید مشخصی را برای تدریس بیاوریم و بگوییم هر طلبه ای از این مدرسه خارج شد انقلابی و دیگران انقلابی نیستند!
برخی تصور می کنند که با تغییر متون سنتی حوزه ها و درس های علوم دینی و یا استفاده از اساتید تندرو، می توانند از انقلاب دفاع کنند. در حالی که چنین نیست. معتقدم حوزه های علمیه باید به صورت یکپارچه نوع آموزش های خود را انقلابی کند. نگاه ها باید ژرف باشد. باید کارشناسی شود و مثلا حوزه علمیه اعلام کند که می خواهد طلابی را برای مسایل قضایی یا سایر نیازهای جامعه اسلامی تربیت کند، این کاربردی سازی و تربیت نیرو در راستای خدمت به انقلاب است.
نظر شما