"ایمـان، عقـلانیت و تفــاهم" اصـول اسـاسی اجتهـاد شیعـی

میرباقری، با بیان اینکه مهمترین مسأله کنونی ما، قرار گرفتن دین در منزلت سرپرستی تکامل اجتماعی، آن هم در مقیاس مواجهه تمدنی و مسائل جهانی است، ایمان، عقلانیت و تفاهم را اصول اساسی اجتهاد شیعی معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار شبستان، نشست"روش شناسی اجتهاد" با حضور استاد حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مهدی میرباقری، ریاست فرهنگستان علوم اسلامی و حجت الاسلام و المسلمین صرّامی، در مؤسسه فرهنگی فهیم برگزار گردید.


استاد میرباقری در ابتدای این نشست به ارائه سرفصل های کلی بحث در چهار محور چیستی اجتهاد، ضرورت باز کاوی روش اجتهاد در شرایط کنونی، آسیب شناسی اجمالی اجتهاد و دیگر مناهج پیشنهادی نو و همچنین بررسی مبانی اجتهاد به منظور تکامل اجتهاد، پرداخت و با تعریفی اجمالی از روش شناسی اجتهاد گفت: این روش یک روش فرانگرنه و استعلائی در موضوع اجتهاد شیعی در طور تاریخ به منظور شناسایی برخی از مسائل از جمله تحولات و تکامل آن است و از این رو مهم ترین هدف این مطالعه، بالنده سازی اجتهاد به منظور پاسخگویی به نیازمندی های کنونی می باشد.

 

وی در ادامه سخنانش درباره ضرورت روش شناسی اجتهاد اظهار داشت: مهمترین مسأله کنونی ما، قرار گرفتن دین در منزلت سرپرستی تکامل اجتماعی ،آن هم در مقیاس مواجهه تمدنی و مسائل جهانی است. چیزی که فراتر از پاسخ گویی به مسائل مستحدثه حتی در مقیاس تأسیس نظامات اجتماعی است. بنابرانی به تعبیر حضرت امام (ره) نبض زمان باید در اختیار حوزه های علمیه باشد. فقه سرپرستی تکامل، فقهی است که به وسیله آن نظامات اجتماعی به منظور تحقق ولایت حقه دائماً بهینه و متکامل می گردد.


ریاست فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه از ضرورت های کنونی فقاهت شیعه، درک عمیق از مسأله حکومت و سرپرستی الاهی جامعه است که در تقابل با تجدد و نظامات برآمده از لیبرال دموکراسی قرار گرفته است و تنها راه عبور از لیبرال دموکراسی و گرفتار نشدن در دام انفعال و تحجر همین مسأله است، درباره اصل نظریه خود گفت: اجتهاد شیعی در طول تاریخ بر سه رکن اساسی استوار بوده است: ایمان (حاکمیت تعبد در عملیات اجتهاد)، عقلانیت (قاعده مندی در عملیات اجتهاد)، تفاهم (تضارب آرا و تفاهم بین الاقران) که آثار این اصول سه گانه فوق ـ به عنوان اصول اساسی حجیت ـ در جای جای اجتهاد شیعی قابل مشاهده و بیان است.

 

وی در ادامه به نمونه های آثار حاکمیت تعبد و سرسپاری به آستان وحی اشاره کرد و گفت: درک از شأن تخاطب شارع و مقیاس استضائه از کلمات، که آن را فرا عرفی و فرازمانی و اقلیمی دانسته و ضمن اعتقاد به عصمت مطلق برای کلمات، هماهنگی مطلق برای آن قائلند. و لذا همواره دنبال تقنین قواعد اجتهاد و تفاهم با وحی در این مقیاس بوده اند.

 

میرباقری با اشاره به اینکه فرایند تقنین فعل استنباط در سه مرحله تهوّر عاشقانه در گمانه، ابتهال در گزینش و استظهار عاقلانه در پردازش، صورت می گیرد، ادامه داد: بدون تردید اگر روش اجتهاد بخواهد تکامل پیدا کند و از مقیاس اجتهاد در موضوعات مبتلا به فرد به اجتهاد در مقیاس ایجاد موضوعات از نوع کل متغییر و سرپرستی حوادث اجتماعی به منظور اقامه کلمه توحید ارتقاء یابد، می بایست به صورت جدی در مبانی خود بازنگری همه جانبه نماید.

 

وی در بخش پایانی سخنان خود به دو خطر اساسی مواجهه با اجتهاد موجود اشاره کرد و گفت: انفعال و سکولار شدن اجتهاد حوزه از طریق توسعه بنائات عقلائیه، ارتکازات عرفیه، قواعد عقلیه غیر متعبد و همچنین تحجر که صرفاً دغدغه حجیت را داشته و به دنبال مستند کردن فتوا به نقل صریح هستند، دو خطر اساسی در این حوزه است.

 

صرامی در ادامه این نشست، به عنوان ناقد این نظریه، ضمن بیان نقاط مثبت نظریه به ویژه از منظر تعامل با فلسفه ها و دیدگاه‏های سکولار، اشکالات و یا سوالاتی را به منظور تبیین ابعاد بیشتر این نظریه مطرح نمود.

 

عدم برخورداری از ادبیات روشن و به کارگیری اصطلاحات مخل تفاهم همانند اصطلاح «جریان تعبد» و مقوم بودن آن نسبت به اجتهاد، غیر قابل درک بودن تعبیر سرپرستی تکامل حیات اجتماعی و ایجاد موضوعات از نوع کل، ابهام اصطلاح «فقه حکومتی، فقه ایجاد موضوعات از نوع کل است در برابر فقه فردی» و «مکانیزم تأثیر ایمان در اجتهاد» مهمترین مباحث و سوالاتی بود که از سوی وی در ادامه این نشست مطرح شد.

 

پایان پیام /

کد خبر 86480

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha