شادی در فرهنگ اهل بیت به چه معناست؟

یک استاد حوزه علمیه گفت: بشاشت در فرهنگ اهل بیت آن جاست که به واسطه این بشاشت و از درون آن مودت به اهل بیت برخیزد یعنی من نگاه کنم به اعمال و رفتارم و ببینم که اعمال و رفتار من متناسب با رفتار اهل بیت است؟

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه؛ خبرگزاری شبستان آنچه در ادامه می آید بخش دوم گفتگوی ما با آیت الله «حسن عالمی»، عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد سطوح عالی حوزه در روزهای دهه کرامت درباره جوهره معنای  شادمانی از نگاه معصومین علیه السلام است.

 

 

در بخش پیشین گفتگو  به پیشینه مناسبتی دهه کرامت و همچنین در ریشه یابی نامگذاری این ده روز به عنوان دهه کرامت به رویای آیت الله مرعشی نجفی اشاراتی داشتید. حال می توان از ارتباط این دهه با عامه سخن گفت. چرا جشن مومنانه در این جا موضوعیت پیدا می کند؟

این که چرا ما در این دهه باید خوشحال و بشاش باشبم به خاطر یاد اهل بیت عصمت و طهارت است، یاد و نام بزرگان و شخصیت های اهل بیت پیغمبر (ص) است. در حقیقت ما با شادمانی و خوشحالی مان در ایام ولادت حضرات معصومین و خاندان اهل بیت، همراهی و  پیروی مان را از این خاندان نور و طهارت نشان می دهیم و خود را جزیی از ادامه دهندگان راه این خاندان می دانیم.

اساسا شادمان شدن در این حوزه به چه معناست؟

خیلی مهم است که ما اصل شادمانی را به درستی بشناسیم و به همان مقصد و مقصودی توجه نشان دهیم که اهل بیت در این خصوص به آن توجه می کردند. خب روایت شریفه ای از حضرت امیر علیه السلام نقل شده که فرمودند: البشاشه مخ الموده / بشاشت و شادمانی، مغز و جوهره مودت و دوستی است. حال با همین بیان شریف از امیرالمومنین روشن می شود که وقتی می گوییم ما هم در مواعید و روزهای شادمانی اهل بیت باید شاد و خوشحال باشیم و در روزهای غم و انده آنان غم زده باشیم به خاطر است که با این شادمانی، مودت و دوستی خودمان را با اهل بیت عصمت و طهارت نشان دهیم.

اگر بخواهیم بشاشت را در فرهنگ اهل بیت (ع) معنا کنیم چه نکاتی قابل توجه خواهد بود.

برخی تصور می کنند بشاشت یعنی خندیدن و خوشگذارنی، لطیفه گفتن و بذله گویی اما اصل بشاشت در فرهنگ اهل بیت معنا و مفهوم دیگری دارد. بشاشت در فرهنگ اهل بیت آن جاست که به واسطه این بشاشت و از درون آن مودت به اهل بیت برخیزد یعنی من نگاه کنم به اعمال و رفتارم و ببینم که اعمال و رفتار من متناسب با رفتار اهل بیت است بنابراین خوشحال می شوم .

روایت دیگری از امیرالمومنین (ع) وارد شده است که حضرت فرمود: البشاشه حباله الموده، بشاشت حباله مودت است. حباله اگر به لغت مراجعه کنید به معنای ریسمان است. حضرت می فرماید: بشاشت و گشاده گرویی، ریسمان مودت است. همچنان که وقتی ریسمانی باشد آن ریسمان دو سر دارد که دو سوی ریسمان را به هم وصل می کند وقتی شما بک سوی مودت را چسبیده باشید به آن سوی ریسمان که همان بشاشت است خواهید رسید. حضرت در ادامه همین روایت می فرماید: و الاحتمال قبر العیوب. همان طور که بشاشت، ریسمان مودت است تحمل کردن و تحمل داشتن هم قبر عیوب است. همان طور که قبر، جنازه ای را پنهان می کند بردباری و تحمل کردن همدیگر باعث می شود که عیوب آدمی ظاهر نشوند. در واقع حضرت، مسلمانان را به تحمل همدیگر دعوت می کنند چون اگر ما زود به همدیگر عصبانی شویم و چهره ترش کنیم بشاشت از دست می رود و وقتی بشاشت از دست رفت مودت هم از میان برمی خیزد و دوستی ها پایدار نمی ماند.

همچنان که مستحضر هستید چند روز بعد ولات باسعادت امام رضا علیه السلام در پیش است. فرصت گرانقدری است که از زبان شما سخنی از امام رضا متناسب با همین بحث بشاشت و گشاده رویی بشنویم.

حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام سخن بسیار بسیار ارزنده ای در این باره دارند و می فرمایند: اصْحَبِ السُّلْطَانَ بِالْحَذَرِ وَ الصَّدِیقَ بِالتَّوَاضُعِ وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعَامَّةَ بِالْبِشْر. حضرت می فرماید وقتی با سلطان و پادشاه همنشینی حذر کن و هشیار باش وقتی با دوستان می نشینی تواضع و فروتنی داشته باش وقتی با دشمن می نشینی به حالت پرهیز و احتیاط  رفتار کن و در آخر می فرماید: و العامه بالبشر / با مردم گشاده روش باش و این همان معنای بشاشت و بُشر است.

البته در روایت شریفه ای از پیامبر اکرم هم داریم که راس العقل بعد الایمان بالله التودد الناس / اصل و جوهره عقل بعد از ایمان به خداوند، بده بستان و معامله محبت با مردم است.  البته که مقدمه محبت همان بشاشت است. روایت شریفه ای را حضرت عبدالعظیم حسنی از امام جواد علیه السلام نقل می کنند که حضرت به نقل از امیرالمومنین می فرماید شما نمی توانید به همه مردم کمک مالی کنید و به این واسطه آن ها را از خود راضی و خرسند کنید اما می توانید با چهره گشاده با مردم روبرو شوید. حضرت ما را به حسن اللقاء دعوت می کنند و این همان معنای بشاشت است.

سخن بسیار زیبایی هم در این باره از حضرت علی علیه السلام داریم که شادی مومن در چهره اش و غم او در قلبش است. این سخن به چه معناست؟

بله امام معصوم فرمودند: المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه. شادمانی مومن در چهره اش همیشه آشکار است اما حزن و اندوهش در قلب او پنهان شده است. این که مومن بشر و بشاشت چهره اش را آشکار می کند معلوم است به خاطر این است که می خواهد این بشاشت و شادمانی را با مومنان به اشتراک بگذارد و فضای مودت را میان مومنان برقرار کند اما این که مومن غم و حزن خود را در قلبش پنهان می کند به خاطر آن است که می داند اگر غم خود را آشکار کند چه بسا شادمانی دیگران آسیب بخورد. در واقع مومن از جان گذشتگی می کند و اجازه نمی دهد که شادی های دیگران آسیب بخورد.

در روایتی از امام صادق علیه السلام هم داریم: سه چیز است که اگر خداوند به انسان ها بدهد یعنی انسان ها قابلیت این ویژگی ها را در خود به وجود آورده باشند بهشت بر آن ها واجب می شود. الانفاق من اقتار / یعنی انسان انفاق انجام دهد به میزان توانایی که دارد یا حتی ممکن است خود به آن نیاز دارد اما از همان هم انفاق می کند. البشر بجمیع العالم / چهره گشاده نه فقط با خانواده و وابستگان که با جمیع عالم. مومن با هر کسی روبرو می شود در حقیقت با بشاشت روبرو می شود و سوم: الانصاف من نفسه / یعنی در رفتارهای خود متصف به صفت انصاف باشد.

در پایان عرایضم سخنی از پیامبر اکرم (ع) نقل می کنم. کسی آمد محضر پیامبر و عرض کرد آقا جان توصیه ای به من داشته باشید. از جمله چیزهایی که حضرت به ان شخص توصیه کرد فرمود: الق اخاک بوجه المنبسط / برادر مومنت را با چهره گشاده ملاقات کن. در هر حال آنچه ام در روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام داریم تاکید به بشاشت به عنوان مقدمه مودت میان مسلمانان است.

 

 

کد خبر 942500

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha