دیدارهایی که حال دل آدم را خوب می کند/ اینجا خدا، جانشین عزیزان خانواده است

همیشه برایم سئوال بوده چرا دیدار با خانواده شهدا حال دل آدم را عوض می کند؛ هنگام نگارش این گزارش به دلم می افتد شاید رازش در حدیث نبوی باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، عصر سه شنبه(۱۷ تیر) که آسمان «به پاس یک دل ابری دو چشم بارانی» هوا را دلپذیرتر کرده؛ چه روز خوبی، ۱۵ ذیقعده و چه رزق نیکویی، دیدار با خانواده شهید؛ چه درمان به موقعی، برای خوب شدن حالِ دلِ خرابِ دنیا زده؛ چه طرح خوبی، سه شنبه های تکریم؛ دوباره حال دلمان عوض می شود؛ اصلاً دیدار با خانواده شهدا از آن دیدارهایی است که حال دلت را خوب می کند.

 

 

همیشه برایم سئوال بوده چرا دیدار با خانواده شهدا حال دل آدم را عوض می کند؛ هنگام نگارش این گزارش به دلم می افتد شاید رازش در حدیث نبوی باشد که فرمود« خداوند می­ فرماید من جانشین شهید در میان خانواده اش هستم و هرکس خانواده شهیدی را خشنود کند مرا خشنود کرده و هرکس که خانواده شهیدی را برنجاند مرا آزرده است»

 

 

به اتفاق چند نفر از مسئولین راهی منزل شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده می شویم. خانه شان در آن کوچه، نشان شده است، کاشی تمثال شهید سپهبدحاج قاسم سلیمانی و شهید غلامرضا لنگری زاده، درب ورودی منزل نصب شده است.

 

خانواده شهید از قبل منتظرمان بودند و با گشاده رویی به استقبال آمدند؛ مونس و محمودرضا هم؛ لبخندهای کودکانه و معصومانه شان انگار تزریق انرژی مضاعفی است به همه سلول های تنت؛ داخل خانه می شویم؛ فضایی که حالا دیگر اسمش را زینبیه گذاشتند و همه در و دیوارش را متناسب این اسم آراستند و قبل از کرونا، بساط روضه خوانی اش همیشه برقرار بود.

 

ابتدا مسئولین فتح باب سخن می کنند:

 

محمدرضا علیزاده در خطاب به خانواده شهید گفت: ما به شما و خانواده شهدا نیاز داریم که دعای شما بدرقه راه ما باشد تا آنچنان که شایسته نظام جمهوری اسلامی و اهداف شهدا به ویژه شهدای حرم است؛ گام هایی برای بالندگی نظام برداریم.

 

 

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان افزود: طرح سه شنبه های تکریم، طرحی مؤثر در راستای تکریم خانواده شهدا است و اولین دیدار با شما انجام می شود و این طرح ۱۴ هفته ادامه دارد برای اینکه یادمان نرود شهدا چه کردند.

 

وی افزود: شهید لنگری زاده شخصیتی مردمی داشت و علاقه مند به شهادت بود که بالاخره به آرزوی دیرینه خود رسید.

 

 

حجت الاسلام مصطفی گرجی، مدیرستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد استان کرمان هم در سخنانی با بیان اینکه رسالت آدم ها به تناسب ظرفیت ها و قابلیت های آنان است؛ اظهار داشت: عضو خانواده شهدا شدن ظرفیت و قابلیت می خواهد که بالتبع رسالتی بر دوش شما هم هست.

 

 

وی افزود: خاک پای شما را سرمه چشم می کنیم و در کانون های مساجد برای ارج نهادن به فرهنگ ایثار و شهادت و تکریم خانواده های شهدا، یک فرهنگی تحت عنوان «سه شنبه های تکریم» ایجاد شده تا محضر خانواده های شهدا برسیم و این دیدارها  روشنایی دل و ذهن و زبان ما از برکت خون شهید و دعای شما هم خواهد بود.

 

حجت الاسلام گرجی با اشاره به آغاز طرح سه شنبه های تکریم همزمان با ولادت باسعادت حضرت معصومه از تهران و از هفته جاری در استان ها؛ گفت: در کرمان این طرح با دیدار خانواده شهید مدافع حرم آغاز شد.

 

 

احمد گروهی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران هم در سخنانی با تصریح به اینکه غیرت شهید لنگری زاده، او را به سوریه کشاند؛ گفت: او یک نیروی تخصصی فنی بود که همه آموزش های نظامی را فراگرفته و مایه تعجب دیگران بود.

 

وی افزود: شهید لنگری زاده قبل از شهادت، جای قبرش را به همسرش نشان می دهد و پس از شهادت با اینکه بنیاد شهید احتمال نمی داد بتواند در آنجا قبری حفر کند اما با برداشتن سطح زمین با قبر آماده مواجه شدند!

 

 

دیدار که با اهدای قرآن نفیس، لوح تقدیر و هدیه ای به رسم یادبود و در نهایت انداختن عکس یادگاری و خداحافظی مسئولین تمام می شود؛ سراغ مادر شهید می روم و با گشت و گذاری در اتاق های مجاور، باب گفتگو را هم باز می کنیم.

 

 

زهرا باقری، می گوید: چند روز بعد از شهادت غلامرضا، به ما زنگ زدند و گفتند حاج قاسم در خانه شما است. ما بیرون شهر بودیم و فوری خودمان را رساندیم. وقتی آمدم حاج قاسم خودش را جلوی پای من انداخت، همین جا، در آستانه در، چادرم را گرفت و گفت: همه رفقایم رفتند، دعا کن من هم شهید بشوم.

 

وقتی مادر شهید لنگری زاده این حرف ها را می گوید، لرزش صدا و بغض گلویش را به خوبی حس می کنی و در نهایت اشکی که از رفتن حاج قاسم بر چهره اش می نشیند... ادامه می دهد: حاج قاسم یک ساعتی خانه ما بود و از غلامرضا کلی تعریف کرد.

 

 

کارت عروسی شهید توجهم را جلب می کند؛ آن را در کنار دیگر اشیاء به یادگار مانده از شهید در طاقچه اتاق گذاشته اند؛ مادر شهید می گوید: به جرات قسم می خورم در عروسی اش هیچ گناهی انجام نشد.

 

سپس مادر شهید انگشتری را نشان می دهد که یادگاری حاج قاسم به غلامرضا به پاس مجاهدت هایش بوده و حالا برای خانواده به یادگار مانده است؛ یادگاری از دو شهید... امان از این داغ های بر دل نشسته.

 

 

 



 

کد خبر 947039

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha