خبرگزاری شبستان: رسانه ملی یا بهتر است بگوییم بین المللی آمریکا به شدت در صدد آن است تا سال 2012 را برای مخاطبینش، سال "دگرگونی عظیم" نشان دهد. سینمای پرآوازه هالیوود تقریبا از سال 2006_2007 در اکثر فیلم های خود، سال 2012 را سال نابودی زمین معرفی کرده و در این کار موفق بوده است.
زمان زیادی تا "دگرگونی عظیم" باقی نمانده است...
فیلم های و سریال های کمی را می توان مشاهده کرد که در آنها از موجودات فضایی، بیماری های خاص و تحولات عظیم صحبتی به میان نیامده باشد. خواسته یا ناخواسته، ما در دورانی به سر می بریم که جنگ روانی بیداد می کند. همه سرگرم زندگی خود هستند و کسی به اطرافش توجه نمی کند. برنامه ای که توسط صاحبان دنیا برای ما چیده شده است، به اندازه کافی دقیق هست که دیگر نیازی به دخالت ما در این سبک زندگی نیست.
متأسفانه باید گفت که ما برای خود زندگی نمی کنیم، بلکه برای عده ای خاص بردگی می کنیم. سبک بردگی ما مدرن و پیشرفته است. همه با زور بردگی می کنند ولی ما با رضایت. بردگی با رضایت شغل ناخواسته ماست.
در یکی از سریال هایی که سال قبل از تلویزیون ایران پخش می شد، یکی از شخصیت ها چنین دیالوگی را استفاده کرد: چرا می خوای ازدواج کنی؟ الان که 2010 ایم، 2سال دیگه میشه 2012 همه چی تمومه!
پس باید به مغز متفکری که چنین سیستمی را پیاده کرده است، تحسین گفت. کارگردان ایرانی، خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر افکار شیطانی سینما گرایان حقیقی قرار گرفته است و دقیقا به سمتی پیش می رود که هالیوود می خواهد.
به مرگ بگیر تا به تب راضی بشه
سینمای پر آوازه هالیوود با پشتکار فوق العاده خود سرانجام توانست تا افکار خودش را در ذهن من و شما جای بیندازد. در این کار خود بی اندازه موفق است، زیرا تمامی مردم دنیا که به سینما، تلویزیون، اینترنت و یا هر وسیله ارتباطی دیگری دسترسی دارند سال 2012 را پایان کار می دانند.
تلاش مستمر و برنامه ریزی شده هالیوود بر این بود که مردم را زیاده طلب کند. این زیاده طلبی را می توان در تمام فیلم های و سریال های جهان مشاهده کرد. با قاطعیت می توان گفت که حتی برنامه های تلویزیونی ما هم افکار خود را از منبعی خاص وام گرفته است.
وقتی دو جوان با یکدیگر ازدواج می کنند و در همان ابتدا وارد خانه ای شیک و مبله می شوند، یعنی زیاده طلبی. زمانی که سریال ایرانی ساخته می شود و در آن چیزی جز بدبختی و نکبت در خانواده ایرانی دیده نمی شود، یعنی زیاده خواهی. البته باید به پایان فیلم هم توجه کرد که همه با هم خوش بخت می شوند و پایانی کاملا شیرین و البته گاهی هم تلخ به دنبال دارد.
آنقدر ما را در فشار قرار می دهند که هر موقع به کوچک ترین چیزی امیدمان دادند، برایش سر و دست بشکنیم. خود را جای فردی بگذارید که در همه مراحل زندگیش ناموفق بوده است. از داشتن خانواده سالم بی بهره بوده، در درس و مدرسه به جایی نرسیده، از جامعه طرد شده، در زندگی زناشویی چیزی جز فلاکت بیشتر ندیده و کار ثابتی هم ندارد. به راحتی می توانید چنین افرادی را در اکثر فیلم ها و سریال های جهان مشاهده کنید. من که به راحتی خود را جای چنین فردی قرار می دهم و از زندگی خود لذت می برم. به این دلیل که این شخصیت برای من کاملا شناخته شده و ملموس است. با فیلم ها و سریال هایی که به خورد من و شما می دهند چیزی جز این، توقع نیست.
به هر صورت، من و شما هیچ اعتراضی نخواهیم کرد...
اکنون به مردم دنیا خورانده اند که در سال 2012، کره زمین از بین خواهد رفت. با شهاب سنگ، حمله موجودات فضایی، رشد قحطی و خشکسالی، شیوع بیماریهای عجیب و ناشناخته، شاید هم با یک حمله نظامی. به هدفی که خواسته بود، رسیده است. اکنون همه مردم دنیا برای یک تحول عظیم آماده شده اند و این در حالی است که اگر یک تغییرات کوچک ولی مهم سیاسی رخ دهد، آب از آب تکان نمی خورد.
نمی دانم، شاید برنامه آنها ایجاد خاورمیانه جدید باشد یا تخریب بیت المقدس و ساخت بنایی جدید. به هر صورت من و شما نه تنها هیچ اعتراضی نخواهیم کرد، بلکه خدا را هم شکر می کنیم که اتفاقی برای کره زمین نیفتاده است.
سردمداران جهان خوب می دانند معنی این جمله را: "به مرگ بگیر تا به تب راضی بشه".
پایان پیام/
نظر شما