فردایی که سینما می تواند بسازد

وقتی سینما اذهان مردم سراسر کره زمین، در هر سن و سال و از هر قشر اجتماعی را به خود معطوف کرده، تنها گزینه پیش رو عبور از تردید درباره سینما و مواجهه با واقعیت است؛ چراکه فردا از آن تفکری است که امروز سینما دارد.

خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی: شاید در ابتدا باورکردنی نباشد اما «سینما» را می توان تاثیرگذارترین پدیده دنیای مدرن دانست. مهمترین نشانه ملموس برای جدا کردن انسان مدرن و پیشامدرن. سینما آن قدر با زندگی ما عجین شده که دیگر آن را حس نمی کنیم؛ مثل اکسیژن که با آن زنده ایم اما نمی توانیم این ماده حیاتی را از خودمان تفکیک کنیم.

 



شاید گفته شود که این سخنان نشانه مقهور شدن در تفکر مدرن است. شاید این طور باشد اما این نکته، از میزان تاثیرگذاری واقعی سینما بر جهان بینی انسان امروز نمی کاهد. این اثرگذاری به اندازه ای است که فیلسوف و دانشمندی همچون «آیت الله جوادی آملی» چند سال قبل در دیدار عوامل فیلم «محمد رسول الله» مجید مجیدی گفت: اگر كسي به صورت پيامبر در این عصر مبعوث مي‌شد، گزاف نبود كه با زبان هنر سینما بيايد.
 



پذیرش جایگاه و نقش سینما البته به معنای بی توجهی به مبانی نظری و صبغه این هنر-صنعت نیست. هنری که پیشرفت تکنولوژی، ظهور آن به شکل امروزین را امکان پذیر کرد. بازنگری در روند تاریخی شکل گیری سینما و مولفه های فلسفی  آن می تواند موضع نظری ما نسبت به سینما را مشخص کند. همان گونه که «مرتضی آوینی» چنین کرد. جلد نخست کتاب «آینه جادو» این متفکر و مستندساز نگاهی دوباره به رخداد سینماست. آوینی از سینما و مولفه های ذاتی آن آشنایی زدایی می کند تا همه بدیهیات سینما برای مخاطب به موضوعاتی برای تفکر بدل شود. از مولفه جذابیت در سینما که کتاب با آن آغاز می شود تا تاریک بودن سالن سینما موضوعاتی که آینه جادو به آن می پردازد. اما نویسنده در ادامه پای را فراتر  می گذارد و نسبت سینما و دین(به طور اخص اسلام) را جستجو می کند. کنکاش او در این مسیر به تئوری «خرق تکنیک» به وسیله فیلمساز مسلمان می انجامد. 

 


نظریه ای که با نفی نگاه ابزاری به سینما، آن را به عنوان پدیده ای تکنولوژیک و مولود تفکر غرب جدید معرفی می کند. در این جا سینما دیگر ظرفی بی مقتضا نیست که بتوان هر پیامی را درون آن ریخت و به نتیجه دلخواه رسید. سینما خود اقتضائاتی دارد که لاجرم فیلمساز را با خود به سمت و سویی مشخص می برد. از این روست که آوینی عنوان سینمای اسلامی را مردود می داند و به جای آن از فیلمساز مسلمان سخن می گوید. فیلمسازی که بر ابزار سینما کاملا تسلط یافته و حالا آن چه می سازد آینه درون اوست.
 

 


نظریه خرق تکنیک با گذشت نزدیک به سه دهه از شهادت آوینی هنوز به طور جدی مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است که شاید علت آن کم اهمیتی خود سینما نزد ما باشد. جامعه ما در این سال ها سینما را با یک دست پیش کشیده و با دستی دیگر پس زده است. بسیاری معتقدند اگر امام(ره) هنگام ورود به کشور نمی گفت که ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم، امروز اثری از سینما در کشور ما باقی نمانده بود. گرچه این جمله رهبر کبیر انقلاب هم نتوانست از تعطیلی و متروک شدن تعداد زیادی سالن سینما در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت جلوگیری کند.
 

 


سینمای ایران در سال های پس از جنگ تحمیلی نیز همواره با وضعیتی دوگانه مواجه بوده است. از سویی به خاطر حضور در جشنواره های خارجی و افراشتن نام ایران مورد ستایش قرار گرفته و از سوی دیگر انگشت اتهام رواج ابتذال به سوی آن نشانه رفته است. حال آن که فیلم هایی که در سینمای ایران به عنوان نماد این دو رویکرد شناخته می شوند، درصد بسیار کوچکی از آثار تولیدی سالانه سینمای ما را به خود اختصاص می دهند.

 


در این جا غرض آن نیست که نقد سینما و اهالی آن بی اهمیت جلوه داده شود بلکه سخن آن است که سینما صرفا ابزاری برای رویارویی دو تفکر حاکم بر جامعه نیست. نقد سینما بیش از هر چیز نیازمند رویکردی سینمایی است که لازمه آن در وهله نخست پذیرش سینما به عنوان پدیده ای مستقل(نه صرفا ابزاری) است. پیش کشیدن مباحث عمیق درباره سینما نیازمند پذیرش اولیه سینما است. انکار نقش پدیده های مدرن در زندگی انسان و پافشاری بر رویکردهای گذشته نه تنها کمکی نمی کند بلکه روز به روز بر شکاف های موجود میان ذهنیت ما و واقعیت می افزاید. 

 


در اهمیت سینما همین بس که تصویر برساخته ذهنی ما از گذشته، حال و حتی آینده به صورتی انکارناپذیر متاثر از سینماست. این هنر-صنعت آن گونه داستان را با تصویر متحرک در هم آمیخته که گزاف نیست اگر از واژه مسخ انسان در برابر سینما سخن بگوییم. سینما و متعلقاتش همچون تلویزیون و بازی های کامپیوتری اذهان مردم سراسر کره زمین، در هر سن و سال و از هر قشر اجتماعی را به خود معطوف کرده و به پیش می رود. در این شرایط تنها گزینه پیش رو عبور از تردید درباره سینما و مواجهه با واقعیت است چراکه فردا از آن تفکری است که امروز سینما دارد. جامعه ما برای رویارویی با واقعیت سینما در سطوح مختلف -از مبانی نظری گرفته تا فیلم سازی و نقد- آمادگی لازم را دارد. جامعه ما برای رویارویی با واقعیت سینما در سطوح مختلف -از مبانی نظری گرفته تا فیلم سازی و نقد- آمادگی لازم را دارد. پس می توان زمینه را برای شکوفایی استعداد جوانان، نوجوانان و کودکان در سینما فراهم کرد و البته نهراسید و تن به محدودیت و انحصار نداد.

 



 

کد خبر 970401

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha