به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از سمنان، همزمان با دومین روز هفته دفاع مقدس و پس از نماز مغرب و عشاء از خانواده شهید «محمدحسین حمزه» از شهدای مدافع حرم سمنان در مسجد عابدینیه با حضور آیت الله شاهچراغی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه سمنان و جمعی از مسئولان استانی تجلیل خواهد شد.
محمد حسین حمزه در ۱۵ اسفند ۱۳۶۵ مصادف با پنج رجب ۱۴۰۷ هجری قمری چشم به جهان گشود. محمدحسین در شرایطی به دنیا آمد که دو دایی شهید و یک عموی اسیر در دست بعثیان خاطراتش را رقم می زد.
پدرش پاسدار، رزمنده و جانباز؛ مادرش، خواهر دو شهید که همین امر باعث شد تا همراه با فرهنگ ایثار و شهادت رشد کند.
مراحل تحصیل را تا دیپلم به پایان رسانید سپس به کسوت لباس سبز قامتان پرافتخار سپاه درآمد.
شهید محمدحسین علاقه شدیدی به مسائل نظامی داشت؛ آخرین مدل سلاح های سبک و سنگین دنیا را از اینترنت دریافت می کرد و با مهندسی معکوس با پیچیدگی آنها آشنا می شد و در صورت ضرورت در بسیج و تداوم آموزش سپاه تدریس می کرد؛ کم کم شایستگی خودش را نشان داد تا لیاقت استادی آموزش سلاح های پیشرفته و به روز را دریافت کرد.
در میادین مختلف و مراسم و یادبودها حاضر بود؛ در یادواره شهدا، عضو فعال و مبتکر؛ در یادمانهای دفاع مقدس، در مراسم اعتکاف در ساخت و ساز مسجد و حسینیه و ... خلاصه هرجا که احساس می کرد آنجا را با حضورش پر می کرد؛ چه مسائل نظامی، چه فرهنگی یا اجتماعی و عبادی و خانوادگی و ...
در سال ۱۳۸۶ با خانواده ای مذهبی و پاسدار از نسل سادات شهرستان طالقان، روستای اورازان ازدواج کرد. دو عموی همسرش بنام های سید حسن و حسین میرنوراللهی به شهادت رسیده بودند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای محمدمحسن و زینب است؛ و یک مسافر در راه که دیگر چهره پدر را ندید.
محمدحسین عاشق ولایت بود؛ حضور همیشگی چفیه بر دوشش نشان از همرنگی با مقام معظم رهبری داشت. با دیدن شرایط خاص سیستان و بلوچستان دوبار به ماموریت داوطلبانه به آن مناطق رفت و سپس برای کمک به مدافعان حرم به سوریه اعزام شد.
بار اول در سال ۹۴ به مدت ۳ ماه در سوریه حضور داشت اما در بازگشت به وطن ، بدون همرزم شهیدش، محمد طحان، کاملا در نقطه غیرت و قدرت ادامه راه شهدا قرار گرفت.
برای بار دوم هم داوطلبانه، عازم منطقه حلب سوریه شد و مسئولیت فرماندهی گروهان را در خط پدافندی به عهده گرفته بود که سرانجام در صبح پنج شنبه ۲۶ فروردین۱۳۹۵ مصادف با ۶رجب (سالروز ایام ولادتش به قمری) ساعت ۸:۳۰ بر اثر اصابت گلوله ۱۰۶ دشمن، به آسمان پرواز کرد و به خیل عظیم شهیدان پیوست.
شهید محمد حسین حمزه بر اعتقاد خود راسخ بود
پدر شهید محمد حسین حمزه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در سمنان؛ با بیان اینکه محمد حسین بر اعتقاد خود راسخ بود افزود: روزه، نماز و صلح رحم او حقیقی بود.
«حسن حمزه» با اشاره به اینکه محمد حسین نماز قضا ندارد ادامه داد: محمد حسین در وصیت نامه اش ننوشته است که برایم نماز قضا بخوانید.
این جانباز دفاع مقدس یک رنگ بودن فرزندش را از دیگر ویژگی ها عنوان کردوافزود: محمد حسین در سراسر زندگی اش رنگ عوض نکرد.
وی افزود: محمد حسین فعالیت های خود را به نیت شهادت انجام نمی داد بلکه آنها را وظیفه می دانست ومی گفت باید انجام شود.
پدر شهید اضافه کرد:محمد حسین باتوجه به روحیه و علاقه ایی که به مسائل نظامی داشت آخرین مدل سلاحهای سبک وسنگین دنیا را از اینترنت دریافت می کرد و با مهندسی معکوس با پیچیده گی آنها آشنا مي شد و در صورت ضرورت در بسیج و تداوم آموزش سپاه، تدریس می کرد.
پدر شهید با یاد آوری این نکته که فرزند شهیدش در لحظه های مورد نیاز عمل لازم را انجام می داد اظهار داشت: محمد حسین در سفر آخر به سوریه مسئولیت یک گروهان را برعهده داشت و وقتی قرار بر عقب نشینی شد او ایستاد تا افراد گروهان را به راحتی عقب نشینی کنند وسپس خودش برگرددودر همین اثنا به شهادت رسید.
به گفته حمزه، محمد حسین جزء کسانی بود که تا آخرین نفس ایستاد و تنگه احد را نگهداشت تا سپاه اسلام آسیبی نبیند.
پدر شهید در خاتمه با تاکید بر اینکه گوش دادن به فرمان ولایت فقیه از خواسته های مهم شهداء در وصیت نامه هایشان است ادامه داد: همیشه گوش به فرمان رهبر باشیم چون راه ایشان راه مستقیم و درست است .
شهادت برای محمد حسین مایه افتخار بود
مادر شهید نیز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در سمنان؛ محمد حسین عاشقانه و داوطلبانه برای دفاع از حرم راهی سوریه شد.
«مرضیه قاسم پور» با اندکی سکوت که هزاران معنا در خود جای میداد، ادامه داد: محمدحسین در همان نوزادی به بیماری سختی مبتلا شد وسه بار عمل جراحی کرد.
وی به روحیه جهادی محمد حسین اشاره داشت وگفت: نکته ایی که باعث شد محمد حسین با بقیه کمی فرق داشته باشد روحیه جهادی او بود.
مادر شهید خوش اخلاق بودن، خواندن نماز اول وقت، خواندن نماز شب،احترام به والدین وبزرگترها را از ویژگی های شهید برشمردو گفت: محمد حسین همیشه می گفت ولی فقیه را تنها نگذارید و همیشه پشتوانش باشید.
وی اندکی تبسم کردو گفت:وقتی خبر شهادت محمد حسین را به من دادند برایم دشوار نبود وگفتم به آروزویش که شهادت بود رسید.
قاسم پور می گوید : فرزندم همیشه از من می خواست برایش ازته دل دعا کنم تا به شهادت برسد.
مادر شهید که دو برادرش نیز به شهادت رسیده اند اضافه کرد:شبی که محمد حسین قصد عازم شدن به سوریه را داشت ساعت ۱۰ ونیم شب با من تماس گرفت وگفت: قصد سفر به حرم حضرت زینب (س) را دارد واز من خداحافظی کرد وحلالیت طلبید.
وی ادامه داد: ساعت 12 شب به منزل محمد حسین رفتم وبا او وداع کردم واین آخرین دیدار ما بود.
مادر شهید اضافه کرد: فرزندان ما عاشقانه و داوطلبانه به سوریه رفتند تا مدافع حرم آل الله باشند و امروز همه ما باید راه آن ها را در طبعیت از ولایت فقیه ادامه دهیم.
فرازی از وصیت نامه شهید محمد حسین حمزه
با سلام خدمت کسانیکه وصیت نامه این حقیر را می خوانند این وصیت نامه را می نویسم چراکه یک مسلمان و مومن واقعی باید همانند بزرگان دین به فکر آخرت خویش باشد و از یاد مرگ غافل نباشد و وصیت نامه و کفنش آماده باشد.
نمی دانم زمانی که این وصیت نامه به دستتان می رسد در چه حالی هستید ولی خواهش می کنم قبل از هرکاری برای اینجانب وصیت نامه را حتما بخوانید تا حق الناس گردن کسی نباشد.
پدر و مادر عزیزم که خداوند شما را حفظ کند و سلامت باشید و سالهای سال در کنار هم به خوشی زندگی کنید و خدا را شکر می کنم بعد از خودش و ائمه ، شما را پشتوانه اینجانب قرار داد تا در زندگی موفق باشم و هر آنچه که دارم از دعای خیر شما عزیزان است.
پدر عزیزم شرمنده که اینگونه وصیت می کنم ولی خودتان به این حقیر آموختید که مال حلال در بیاورم و حتی لقمه ای مال حرام و شبهه ناک مصرف نکنم و حق الناس را رعایت کنم.
خدا را شکر که از مال دنیا مقدار کمی به ما رسید که تا جایی که توانستم هرسال خمس آن را حساب کرده ام و حساب آن را همسر عزیزم دارد.
و به دوستان و عزیزان همکار توصیه می کنم که در حساب سال خود کوتاهی نکنند و وقتی اضافه تر هم بدهید چراکه این مال به صورت امانت در دست شما قرار گرفته و اگر این امانت الهی را بازنگردانید بدانید که هم در دنیا و هم در آخرت پشیمان می شوید و حتی در زمان ظهور حضرت ولی عصر اول از حساب سالتان سوال می کنند.
و اما بدانید ای فرزندانم محمد محسن و زینب گلم ( البته شاید سومی هم در راه باشد و من بی خبر ) که دشمن به هر روش می خواهد شما را نابود کند با هر ابزاری وارد می شود؛ هوشیار باشید که اسیر زیبایی هایی که دشمن فراهم می کند نشوید چراکه می خواهد اول دینتان را از دنیایتان جدا کند و بعد دینتان را از بین ببرد در آخر هم خودتان را ؛ پس خودتان را با سلاح معنویت تقویت کنید و برای رسیدن به این سلاح از خدا کمک بخواهید و در راه اهل بیت حرکت کنید و پشتوانه ولایت مطلقه فقیه باشید.
در آخر هم چند نکته:
مراقب دشمنی دشمنان و منافقان باشید چرا که شما هرزمان که توانستید خصلت گرگ و روباه و خوک را عوض کنید می توانید دشمنی آمریکا و انگلیس و آل سعود را هم از بین ببرید؛ بدانید ولایت مطلقه فقیه عین ولایت امام زمان (عج) و پیامبر اعظم (ص) و ولایت خداوند است؛ هرکس که این ولایت را در آشکارا و پنهان قبول ندارد و فکر می کند که دیکتاتوری است؛ بدانید که با این کار تمام زندگی خود را زیر سوال برده و زندگیش باطل و بر باد فنا استوار است.
عزیزان و همکاران گرامی بروید با ولایت مطلقه فقیه آشنا شوید و با ریشه و وجود آن شناخت پیدا کنید و گرنه بدانید اگر آشنا نشوید دیر یا زود پایه های اعتقادتان متزلزل می شود و نابود می شوید.
و دیگر اینکه در خصوص مطالب و سخنان مقام معظم رهبری دقت کنید و جمله جمله سخنان ایشان را تجزیه و تحلیل کنید و گوش فرا دهید چرا که حتی در کوچکترین سخن ایشان هزاران نکته نهفته است. و بعضی سخنان ایشان را آیندگان می فهمند و در حد فهم کنونی ما نیست.
فرزندان عزیزتر از جانم بدانید که پدر شما برای هدف بزرگتری رفت تا در آینده جلو شما و مردم و مخصوصا خداوند شرمنده نباشد و به توصیه امیرالمومنین (ع) که فرمودند : جنگی که داخل مرزهای یک مملکت انجام شود مایه نابودی آن ملت می شود را گوش کرده ام تا خدای ناکرده شما در آینده آسیبی نبینید.
درس خود را بخوانید و از نظر اعتقادی و عملی پیشرفت کنید و در تمام مراحل به رضای خدا بیندیشید و سعی تان اینگونه باشد که دل رهبر انقلاب را همیشه شاد کنید.
همه چیز این دنیا فانی است و مرگ و آخرتی هست که باید هرلحظه به یاد آن باشیم و بعد از هر سختی ، آسانی خداوند قرار داده چه در این دنیا و چه در آخرت. و همیشه آماده مرگ باشید به طور مثال همین چند وقتی که ما آماده ماموریت بودیم به واقع شخصا سعی می کردم که کارهای خود را انجام دهم بعد بروم ماموریت؛ به واقع شخصا احساس می کردم هرلحظه مرگ کنارم است؛ به خاطر همین کارهای خود را دقیق انجام می دادم.
و اما مادر عزیزم:
می دانم که خیلی ناراحتی و غم داری ؛ در زمان حیاتم به خاطر این حقیر چه رنجهای بسیار که نکشیدی و من نادان هم نتوانستم رضایتت را جلب کنم ولی خواهشی که دارم همانند ننه حاجی که فرزندانش ، دوپسر خود را تقدیم این انقلاب و اسلام نمودو فقط برای مظلومیت ائمه گریست و هرگز شکایتی هم نکرد ؛ امیدوارم خدا هم به شما صبر بدهد و این مصیبت را تحمل کنید و فقط و فقط برای مظلومیت حضرت زهرا (س) و اباعبدلله گریه کنید.
مادر عزیزم این فرزند گنهکار و سر تا پا تقصیر ، برای رضای خدا رفت تا از حریم ولایت دفاع کند و همه بدانند اگر پرچم ولایت را نشناسند و دفاع نکنند ماجرا و حوادث سال 61 هجری دوباره رقم می خورد و دوباره ولایت را می کشند و اهل بیتش را به اسارت می برند.
پس فقط بصیرت خود را حفظ نمایید و نکات واقعه عاشورا را مرور کنید و درس عبرت بگیرید که خدای نکرده به خاطر اشک ریختن شما به خاطر مصیبت وارده به شما دل امام خامنه ای بشکند که اگر اینگونه شود حضرت زهرا ناراحت شده و مایه نزول عذاب می شود.
مادر عزیزم از خدا خواستم که به گونه ای مرا قبول کند که جنازه این حقیر باز نگردد و یا درصورت بازگشتن سالم نماند و از پیکر اباعبدالله الحسین پاره پاره تر باشد چراکه اگر سالم باشد جلو مادرمان حضرت زهرا شرمنده می شوم و پاسخی ندارم به ایشان بدهم.
وای بر ما که روزی حضرت زهرا (س) از ما شکایت کند که شکایت ایشان مایه عذاب الهی است.
همسر عزیزم
از پدر و مادرت حلالیت برایم بگیر چرا که کوتاهی بسیاری در خصوص ایشان داشته ام و امیدوارم در آن دنیا با ائمه اطهار محشور گردند.
به تمام پدران و مادران می گویم برای فرزندانتان دعای خیر و عاقبت به خیری کنید و تا می توانید از نفرین دوری کنید.
در آخر هم از تمام عزیزان و رفقا و اطرافیان و دوستان و آشنایان حلالیت می خواهم و امیدوارم کوتاهی های اینجانب را ببخشند و برایم دعا کنند.
امیدوارم همه تان آن دنیا با حضرت زهرا (س) محشور شوید و سعی کنید تا می توانید برای فرج و سلامتی امام زمان (عج) قرآن بخوانید و دعا کنید و سلامتی مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای را هم فراموش نکنید.
نظر شما