سفر به جنگل های «خرما» تا بلندای «تیک سر»/ «اربه» هایی که به زودی «دوشاب» می شود

کوهستانی تیک سر، واقع در شهرستان لنگرود، یکی از مناطق بکر شرق گیلان است که به خاطر جاده کوهستانی کمتر مورد بازدید قرار می گیرد.

خبرگزاری شبستان- رشت، مهری شیرمحمدی؛ «دهستان لیل» واقع در بخش اطاقور شهرستان لنگرود، در هر فصل زیبایی خاصی دارد. اگرچه در فصل پاییز، شالیزارها خشکیده است، اما با رسیدن میوه های جنگلی همچون «اربه و ازگیل»، وسوسه دیدن درختان جنگلی در پاییز لیل بسیار دلفریب است.

 

تک تک روستاهای این دهستان، از ابتدای شهر «اطاقور» تا جنگل های منطقه «خرما» دیدنی است. برای رفتن به روستای «تیک سر» به شهر «لنگرود» بروید و از فلکه فرمانداری سابق به سمت روستای «لیلا کوه»، از لیلاکوه تا روستای «ملاط» راه زیادی نیست. می توان توقف کوتاهی در بقعه ۱۲ امامزادگان داشت. بقعه ای که آرامگاه خانوادگی پادشاهان کیایی است و تا ۲ دهه پیش، مانند بقعه های شرق گیلان، نقاشی های دیواری مذهبی داشت و متاسفانه تمام زیارتگاه را تخریب و بدون لحاظ کردن معماری بومی آن را نوسازی کردند.

 

در تمام مسیر از لیلا کوه تا روستای پرشکوه، عطر نان محلی پیچیده است. با آمدن پاییز و برداشت کدو حلوایی، پخت «نان خُلفه» که با ترکیب کدو حلوایی، آرد برنج و آرد گندم تهیه می شود، بیشتر می شود و بانوانی که در حاشیه جاده مشغول پخت نان بر روی سفال هستند.

وقتی به شهر اطاقور رسیدید، از پل آهنی اطاقور عبور کنید. در میدان کشاورز، تابلوی بزرگی نصب شده که مسیر جنگلهای خرما، بلوردکان و املش را نشان می دهد. برای رفتن به تیک سر، می باید مسیر جنگلهای خرما را انتخاب کنید، از میدان «شهید محبی» اطاقور به سمت روستای شکرکش بروید. در مسیر راه، روستاهای «شکرکش، ششلو، پیله محله لیل و بالا محله لیل» دیده می شود.

 

زیبایی های مسیر به اتراق وسوسه‌تان می کند. گل های زرد رنگ «یارمسی» همچون آفتابگردان طبق طبق گل کرده و در دو سوی جاده رشد کرده اند. کمتر از یک ماه دیگر غده های این سیب زمینی ترشی در بازارهای محلی به‌فروش می رسد. سمت راست جاده رودخانه لیل است که با طی مسیر خود از کوه به سمت اطاقور می رود. بر روی رودخانه، چندین پل چوبی ساخته شده و با وجود افزایش نزولات جوی در پاییز، همچنان همین پل های چوبی مورد استفاده اهالی قرار می گیرد.

 

آب رودخانه به قدری زلال است که سنگ‌های صیقلی کف رودخانه را می توان به راحتی دید. پرنده نام آشنای گیلان «چُئُون» جابه‌جا ماهی های داخل رودخانه را رصد می کند. می توان ساعت ها کنار رودخانه لیل نشست، چشم ها را بست و به جریان زندگی در بستر جامعه فکر کرد. می توان به سرعت رود اندیشید که چگونه مسیر زندگی را طی می کند، سختی های مسیر را می شکافد، به پیش می رود، صاف و زلال می شود و از ایستایی و پذیرفتن تقدیر پرهیز دارد. می توان نظاره و مقایسه کرد بر ماندآب هایی که در حاشیه رود لختی و سازش با شرایط را پذیرفته اند و در اثر همین ایستایی، کرم ها و بچه قورباغه ها خوره اش شده‌اند و این است نتیجه پذیرفتن شرایط.

 

شالیزارهای این محدوده به دلیل کوهستانی بودن منطقه، تماما پلکانی است و اگرچه خوشه های برنج را درو کرده اند، ولی برخی از اهالی با محصور کردن شالیزار، به کشت دوم برنج روی آورده اند. زحمت زیاد و کاهش محصول کشت دوم باعث شده، بیشتر شالیزارها دوباره کشت نشود و در عوض اسب ها و گاوهای اهالی آزادانه در بیجارها(شالیزارها) رها شده اند تا ساقه های باقیمانده خشک برنج را به عنوان علوفه استفاده کنند.

سرتاسر مسیر جاده، تابلوی خطر حیوانات اهلی دیده می شود. هر لحظه گاوی از پشت درخت ها بیرون می آید و بی خیال از خطر جاده و ماشین، با خودروهایی که زندگی سرخوشانه آنها را به مخاطره می اندازد، ماندآب سرریز پای کوه را با اشتها می بلعد. بالای کوهی که مشرف به رودخانه و بیجارهاست، مزارع سبز چای دیده می شود و خانه های روستایی نوساز خبر از آن می دهد که تخریب معماری بومی، تا دورترین روستاهای گیلان هم رسیده است. اما جایی که پای گردشگران کمتر به آن رسیده، امنیت محله هنوز پابرجاست و به همین دلیل خانه های روستایی این منطقه بی در و دیوار حیاط هستند و اگر باغ و خانه ای محصور شده، با پرچین های چوبی است.

 

بعد از کارخانه چای لیل و عبور از «پیله محله لیل» مسیر جاده آسفالته دو شعبه می شود. یکی ادامه مسیر جنگل های خرماست و دیگری به سمت تیک سر و علم سر می رود. از ابتدای جاده تا روستای تیک سر تنها ۲ و نیم کیلومتر باقی است. جاده بعد از این پیچ در پیچ است و از یک جاده دورانی می باید تا ارتفاع کوه بروید. تا جایی که بر بلندای کوه، به راحتی می توان شهر «کومله» و حتی دریای کاسپین را دید.

 

گویا بر بام لنگرود ایستاده اید و جلگه پرآبی را می بینید که روزگاری در زمان «نادرشاه افشار» یکی از بنادر گیلان بود. با خاموش شدن موتور ماشین، صدای اره برقی بهتر و نزدیک تر شنیده می شود. اره ای که ساعت ها پس از حضور ما نیز همچنان به کار بود و معلوم نیست چندین درخت جنگلی در یک روز تعطیل قطع شده است.

 

گشتی در جنگل های تیک سر، ما را با گیاهان بومی منطقه بیشتر آشنا می کند. در میانه جنگل درختان ازگیل و اربه (خرمالوی وحشی) دیده می شود و توسکاهای تنومندی که مبتلا به نوعی آفت قارچی شده و از تنه، در حال پوسیده شدن هستند.

زن و مرد میانسالی در دل جنگل مشغول چیدن میوه درخت «اربه» بودند. ابراهیم از اهالی «علم سر» می گوید: سابق جنگل های این منطقه پر از درختان اربه بود. پاییز که می شد، روزانه چندین سبد اربه می چیدم. یکی از کارهای فصل پاییز پختن «اربه دوشو» بود. تهیه شیره اربه چندین روز وقت ما را می گرفت ولی به قدری زیاد بود که مازاد مصرف خانواده را می فروختیم. ولی اکنون درختان اربه خیلی کم شده است.

 

«صغری علیپور» فرایند تولید«اربه دوشو» را اینگونه توضیح می دهد: دوشاب پزی کار یک نفر نیست و معمولا همسایه ها گروهی انجام می دهند. اول اربه های چیده شده را تمیز می کنیم و آنها را داخل تشت های بزرگی می ریزیم. قبلا تشت های چوبی گودی بود که اربه را داخل آن می ریختیم و با کوبه های چوبی مخصوص، آنقدر می کوبیدیم تا نرم شده و شیره آن جدا شود.

سپس شیره اربه را جدا کرده و با مقدار مشخصی از خاکستر سبوس برنج مخلوط می کنیم و می گذاریم یک شب بماند. سپس شیره ای که اضافات آن به وسیله خاکستر جدا شده، برمی داریم و در تشت های مسی ریخته و روی آتش می گذاریم تا به‌جوش بیاید. مرتب هم می زنیم تا سر نرود. وقتی رنگ آن از زردی به قرمزی مایل شد و قوام آمد، «اربه دوشو» آماده است.

 

«اربه دوشو» تنها یک شهد شیرین نیست بلکه در شهرستان لنگرود برای تولید یک نوع چاشنی پلو به نام «سَبلَه مات» هم استفاده می شود. «اربه دوشو» یکی از شب چره های شب های بلند زمستان و به‌ویژه شب یلداست و اهالی تیک سر نیز سرمای برف زمستانی را با خوردن « برف دوشاب» فرو می نشانند.

 

کد خبر 976934

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha