به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، احمد یوسف زاده یکشنبه (2 آذر) در نشست مجازی کتابخوان کانون های فرهنگی هنری مساجد استان گفت: در روزهای تلخی قرار داریم و هر روز یک خبر تلخی می رسد و شاید بهترین رفیقی که می تواند مرهمی بر آلام این روزها باشد، همان کتاب است که در دستور کار شما هم هست.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» با یادکرد از آیت الله جعفری، امام جمعه سابق کرمان و ضمن تسلیت ارتحال وی بیان کرد: ایشان مردی به شدت مخلص، دوست داشتنی و نماد یک مسلمان واقعی بودند.
وی افزود: به هرحال روزهای سختی است اما امیدوارم این تلخی های گزنده ای که مردم را اذیت می کند، برطرف شود و در این نابسامانی ها چقدر خوب که شما بحث کتاب و کتابخوانی را پیش کشیدید و امروز این بنده حقیر را در جمع خود راه دادید تا در مورد کتاب صحبت کنیم.
یوسف زاده با بیان اینکه بنده به شدت به انسان های کتابخوان علاقه دارم، اظهار کرد: انسان های کتابخوان آدم های حسابی این دنیا هستند و شما می توانید با کتاب هر شب میزبان یک مهمان عالی قدر باشید که در عالم خارج هیچوقت ملاقات با او دست نمی دهد؛ به طور مثال شب میزبان حافظ، سعدی، مولانا و ... باشید.
وی ادامه داد: با خواندن کتاب می توانیم میزبان انسان های بزرگ باشیم و چه میزبانیِ کم خرج و پربهایی که می توان با کتاب انجام داد زیرا کتاب آدم ها را از ورطه جهالت به سوی نور می برد و خوشا شما که مبلغین کتاب و کتابخوانی هستید.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» گفت: در کشور ما متاسفانه حال و روز کتابخوانی خیلی خوب نیست اما با عزمی که در شما می بینم و امیدی که به آینده دارم، امیدوارم طوری رقم بخورد که ملت ایران هم یکی از ملت های کتابخوان دنیا باشند و این سرانه اندکی که گاهی می شنویم و واقعاً دلگیر کننده است، رشد پیدا کند و مردم به سمت کتاب بروند و بازار کتاب یکی از پر رونق ترین بازارها باشد.
وی در خصوص کتاب «آن 23 نفر» بیان کرد: من زمانی که کتاب «آن 23 نفر» را نوشتم شهید حاج قاسم سلیمانی کرمان نبودند و سال 92 شروع به نوشتن کتاب «آن 23 نفر» کردم و امکان دیدن حاج قاسم هم گاهی در مجالسی که کرمان برگزار می شد، فراهم بود اما فرصت آنچنانی نبود که در مورد کتاب صحبت کنم و دورادور ایشان راجع به داستان و کتاب شنیده بودند.
یوسف زاده ادامه داد: اما اتفاقی که بعد از چاپ کتاب افتاد این بود که بعد از تقریظ مقام معظم رهبری خدمت ایشان بروم و ایشان راجع به کتاب صحبت کردند و فرمودند «من کتاب های زیادی می خوانم و هر کتابی به هر حال یک نمره دارد اما کتاب شما از آن کتاب هایی بود که برای من حائز اهمیت بود» و بعد از خارج شدن از آن مجلس نامه ای از سردار شهید سلیمانی که سرشار از مهر، محبت و دوستی بود به دست من رسید و ایشان نامه را به اسم شروع کرده بودند و گفتند «احمد عزیزم»؛ نامه سردار سلیمانی به عنوان یک سند افتخار برای خود و خانواده تلقی می کنم که نامه مفصلی است.
وی با اشاره به قسمتی از نامه ایشان که نوشته بودند «پس از خواندن آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامهام یک شب از آن شب ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم.»، افزود: سردار سلیمانی یک شب که نه بلکه 40 سال از عمر خود را در جهاد و دفاع از کشور گذاشت اما ایشان اینقدر بزرگ بودند که 4 تا کتک خوردن ما را در اسارت اینگونه به تصویر کشیده بود.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» اظهار کرد: برای من خیلی خوب بود که سردار سلیمانی کتاب من را خوانده و این نامه را نوشته بود و همیشه در دل من بود که یک جوری جواب این نامه را بدهم اما اتفاق نیفتاد تا اینکه ایشان به شهادت رسید؛ داغ جان سوز و اندوهی که واقعاً پشت هرکسی را می توانست خم کند.
وی خاطر نشان کرد: بنده در ایام کرونا (از چند ماه بعد از شهادت سردار سلیمانی) به منظور ادای دین به آن نامه قشنگ، تصمیم گرفتم دلنوشته هایی که قبل از شهادت سردار سلیمانی نوشته و هیچ زمان برای او نفرستاده بودم را به علاوه آنچه که بعد از شهادت ایشان نوشتم را در یک مجموعه تحت عنوان «شاید پیش از اذان صبح» بنویسم که به زودی از چاپ در می آید و ادای دین این بسیجی کوچک نسبت به فرمانده دلاور سردار سلیمانی است.
یوسف زاده افزود: به هر حال سردار سلیمانی بعد از خواندن کتاب «آن 23 نفر» به کارگردانی نامه ای نوشتند که فیلم آن را بسازند اما چیزی که حسرت بر دل من و عوامل فیلم گذاشت این بود که در روز کلید زدن فیلم بودند اما برای اکران فیلم نبودند و در آخرین روزهای قبل از ماموریت بی بازگشت ایشان، عوامل فیلم به دفتر حاج قاسم گفته بودند و آن ها گفته بودند بعد از ماموریت ایشان یک برنامه می ریزیم تا ایشان فیلم را ببینند که البته این حسرت به دل ما و همه مردم ایران ماند و ایشان به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: دلبستگی 23 نفر به سردار سلیمانی و متقابلاً ایشان به 23 نفر، در همه سخنرانی ایشان مشهود بود و بارها گفته بودند که «ما افتخار می کنیم که آن 23 نفر از ما است»؛ به هر حال حلقه ارتباط قلبی بین حاج قاسم و 23 نفر کاملاً برقرار بود و در آن نامه خیلی راجع به این 23 نفر صحبت کردند.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» با اشاره به قسمت دیگری از نامه سردار که نوشته بودند «ایکاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند»در خصوص طنزهای جبهه، جنگ و اسارت گفت: رگه هایی از طنز در کتاب «آن 23 نفر» هست اگرچه هرکسی قبل از خواندن کتاب و قبل از خنده، گریه می کند اما گریه و خنده توامان در این کتاب هست.
وی بیان کرد: ادامه کتاب «آن 23 نفر» را در کتابی تحت عنوان «اردوگاه اطفال» نوشتم که خوشبختانه با استقبال مواجه شده و الان چاپ 7 و 8 آن است و البته مانند کتاب «آن 23 نفر» مشهور نشد زیرا کتاب «آن 23 نفر» بالای 70 بار چاپ شده است.
یوسف زاده اظهار کرد: در اسارت واقعاً سختی ها و مشکلات هست و لحظه های تلخی که آدم آرزو می کند ای کاش زودتر بگذرند اما لحظات شادی هم هست که هم در کتاب «اردوگاه اطفال» به خیلی از آن ها اشاره کردم.
وی با اشاره به 2 کتاب دیگر خود «لبخند در قفس» و «رنج شیرین» گفت: این 2 کتاب صرفاً به ماجراهای طنز اسارت پرداخته و اسرایی بودند که لحظه های شاد می آفریدند و لحظه های سخت اسارت را با شوخی های خود و با روحیه شادی که داشتند به شادی تبدیل می کردند.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» با بیان خاطره ای از آن زمان، خاطر نشان کرد: نزدیک های صبح بود که اتوبوس وارد شهر بغداد شد و در این لحظه که همه در خودشان بودند و چند نفر از اسرا مجروح افتاده بودند و هر لحظه ما فکر می کردیم یکی از آن ها شهید می شود، در این لحظات و ثانیه های پر از غم ناگهان یکی از عقب اتوبوس گفت «آقای راننده بی زحمت چهارراه اولی نگهدار ما می خواهیم پیاده شویم» که همه اسرا زدند زیر خنده.
وی با بیان اینکه طنز یکی از عوامل نگهداری اسرا در اسارت بود، درباره کتاب «آن 23 نفر» افزود: بنده می دانستم که یک اتفاقی برای این 23 نوجوان افتاده که کاملاً در دنیای اسارت بی نظیر است؛ یعنی در میان نزدیک 40 هزار اسیر ایرانی که آزاد شدند و به وطن برگشتند، سوژه های خیلی عجیب و غریبی وجود دارد و هست که هنوز بازگو نشده است اما بنده می دانستم سوژه 23 نفر یک سوژه کاملاً منحصر به فرد است و این اتفاق فقط برای همین 23 نفر افتاده که نمونه آن یافت نشده است.
یوسف زاده ادامه داد: کتاب «آن 23 نفر» سوژه کاملاً منحصر به فرد دارد بنابراین می دانستم که اگر این کتاب را خوب بنویسم یکی از کتاب های شاخص دفاع مقدس کشور می شود.
وی درباره فعالیت های خود اظهار کرد: بنده 23 سال هست روزنامه نگاری انجام دادم و در نشریه ای که در جنوب استان منتشر می شود، مطلب، گزارش، خاطره، داستان و شعر نوشتم و همه این سال ها باعث شد به تجربیات من در نوشتن افزوده شود و خوشبختانه بعد از سال ها کسب تجربه در نوشتن در ویراستاری، شروع به نوشتن کتاب آن 23 نفر کردم با علم به اینکه یکی کتاب های خیلی خوب دفاع مقدس می شود.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» خاطر نشان کرد: 4 فروردین سال ۹۴ بود که از دفتر مقام معظم رهبری خبر نوشتن تقریظ ایشان را به من دادند و یک رونمایی خیلی بزرگ از تقریظ در مرکز استان صورت گرفته و کتاب در جامعه کتابخوان مطرح شد و خوشحال هستم که توانستم با این کتاب با نسل جوان و نوجوان صحبت کنم.
وی در توصیه ای به نسل امروز به ویژه فعالین کانون های فرهنگی و هنری مساجد که در دل فضای مسجد فعالیت های خود را در حوزه های مختلف انجام می دهند، گفت: باز به مقوله کتاب و مطالعه بر می گردیم؛ بنده فکر می کنم جوامعی که کتابخوان دارند، سطح فرهیختگی آن ها خیلی بالاتر است بنابراین ما برای اینکه کشور را حفظ کنیم و برای ادامه دادن راهی که برای آن ده ها هزار اسیر شکنجه شدند و شهدایی تقدیم کردیم و جانبازان و آزادگان که داریم، نیاز به نسلی آگاه داریم.
یوسف زاده ادامه داد: کمتر دینی هست که مانند اسلام اینقدر نسبت به فهمیدن و آگاهی اهمیت داده باشد و برای اینکه تعقل کنیم راه آن از مطالعه عبور می کند و بارها گفتم که باید فرهنگ کتابخوانی را به سمت نوجوانان و جوانان ببریم یعنی باید نسل کتابخوان را از مدارس پیدا کنیم و با ایجاد باشگاه های کتابخوانی (که در کشور رواج دارد) الگوهایی که به بچه ها معرفی می کنیم، وارد شاهراه کتابخوانی بکنیم، دیگر خودشان راه را پیدا می کنند.
وی خاطر نشان کرد: اگر دوست دارید کشوری آگاه و با عدالت داشته باشیم لازم است مردم آگاه داشته باشیم بنابراین توصیه دارم که مسجدی ها، نوجوانان و جوانان را به سمت مطالعه تشویق کرده و نسل های آینده آگاه تر و باهوش تر باشند که بتوانند اقتدار و پاکی کشور ایران را حفظ کنند.
نویسنده کتاب «آن 23 نفر» بیان کرد: ما انتظار داریم نسل های آینده نسل هایی دور از ریاکاری باشند و به روزی خواهیم رسید که نسلی با سرهای پر به مصاف جهل و ناعدالتی بروند و یک ایران در شأن ایرانی و شیعه داشته باشیم.
نظر شما