به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، ایران یکی از کشورهایی است که نرخ مطالعه کتاب در آن نسبت به جمعیت 80 میلیونی اش پایین و در حدود 12.5 دقیقه در شبانه روز است، مردم رغبت چندانی به خواندن کتاب ندارند البته ممکن است کتاب بخرند و کتابخانه ها در منازل ویترین های خوبی برای نمایش در خانه باشند اما الزاما به معنی خواندن کتاب های موجود در آنها نیست، شاید یک دلیلش به شرایط زمانه ما و وجود رسانه های متعدد جمعی از تلویزیون و ماهواره برگردد اما توسعه اینترنت و به تبع آن گسترش شبکه های اجتماعی هم به این بی رغبتی دامن بزند و مخاطبان را نسبت به کتاب و کتابخوانی دلسرد کند، درباره بی رغبت بودن ایرانیان به خواندن کتاب و عدم علاقه آنها به مطالعه با «یاسر موحدفرد»،نویسنده و دبیرکل بنیاد فردوسی به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
با توجه به پیشینه کتابخوانی در تاریخ و تمدن ایران، چرا ایرانیان به کتاب خواندن در دوران کنونی بیرغبت هستند؟
سنت ساخت داوطلبانه کتابخانههای بزرگ و راهاندازی شهرکهای پژوهشی و پشتیبانی از پژوهشگران و نویسندگان از دوره باستانی تا دوره اسلامی در ایران بزرگ وجود داشته است تا جایی که در آموزههای دینی و حکومتی، وقف و نذر فرهنگی در زمینه کتاب و کتابخوانی بسیار ترویج شده که مورد اقبال عمومی هم قرار گرفته است. در هنگامی که در کلان شهرهای شرقی و غربی گیتی، کتاب در نیایشگاهها هم به اندازه صندوقچهای بیشتر وجود نداشته است؛کتاب در ایران بزرگ دارای خانهای گسترده بوده که بدان تا کنون در زبان پارسی کتابخانه گفتهاند.همواره ایرانیان یگانه پرست به پیامبرانی باورمند بودهاند که دارای کتاب بودهاند و نگارش و خط در ایران پیشینهای ده هزار ساله دارد که در هیچ جای جهان چنین سابقهای رخ نمایی نمیکند؛ گاهی برخی کتابها از کتابهای مقدس دینی تا شاهنامه فردوسی برای ایرانیان جایگاه معنوی و ملی والایی یافتهاند تا جایی که هویت ملی و میهنی بر این کتابها استوار شده و همه قومهای ایرانی به مانند پرچم کشور ایران، زیر سایه آنها انسجام پیدا کردهاند.
تاریخ نوشتاری فرهنگ و تمدن ایرانیان آن چنان با سابقه است که بخش کهن آن از سوی غربیان و شرقیان، پیش از تاریخ لقب گرفته است؛بدین روی از لوحهای گلی باستانی تا سنگ نوشتههای تاریخی و از نگارش بر روی پوست و چوب تا هنر کتاب آرایی با گونههای گوناگون هنری از خوشنویسی تا نگارگری و تذهیب، نشانگر بخشی از تاریخ کتاب و کتابخوانی در ایران است. از کتابخانههای بزرگ مجموعههای علمی، دینی و درباری گرفته تا کتابخانههای شخصی مفاخر ایرانی و کتابخانههای عمومی در مکتبخانهها و پژوهشسراها و دانشگاههای دانشهای گوناگون علمی و سفارش استادان ایرانی برای نگارش چندین رساله در دانش عام فلسفه که شامل یک دانش کنونی به نام فلسفه نیست بلکه شامل سه دسته دانشی الهیات (علم اعلا)، ریاضیات (علم وسطا) و طبیعیات (علم سفلا) بوده تا جایی که برخی از مفاخر ایرانی تا چند صد کتاب مرجع را یک تنه در زمینه دانشهای گوناگون نگاشتهاند؛کتابهای شعر و ادب پارسی در ایران و سراسر جهان هواداران پرشماری داشته و دارد.اما چرا با این همه پیشینه، ایرانیان در دوران کنونی، غیر از خوانش کتابهای اجباری مدرسهای و دانشگاهی در زمره کشورهای کتاب نخوان قرار گرفتهاند. پاسخ آن روشن است، ایرانیان در دوران کنونی آنچنان گرفتار روزمرگی شدهاند که به خاطر گرانیهای فزاینده اگر دارای ملک و زمین و ثروت اندوختهای نباشند، نمیتوانند برای آموزش مبتنی بر دانش هزینه کنند؛ چه آن که هزینههای گزاف در حوزه آموزش و پرورش دانش آموزان و دانشگاهیان ویا آموزشگاههای فرهنگی هنری هم باعث شده تا کتاب آموزشی در آخرین اولویت قرار گیرد و همگان به جزوه نویسی به جای کتابخوانی روی بیاورند؛همچنین با وجود فناوریهای نوین در زمینه فناوری اطلاعات دیگر کتاب چاپی، جای خود را به کتاب الکترونیک در جهان داده است و نبود زیرساختهای لازم برای عرضه کتابهای الکترونیک در ایران از دیگر زمینههایی است که کتابخوانی در دوران کنونی در ایران کم فروغ شده است. از دیگر سو نبود کتابهای مورد نیاز برپایه گزیده نویسی باعث شده تا به خاطر کمبود زمان کمتر کسی به کتابخوانی روی آورد. همچنین بسیاری از کتابها در حد کتابسازیهای تکراری درآمده و سخن و روش نوینی را آموزش نمیدهد تا مخاطب را جذب نماید.سامانه تبلیغی و توزیعی روزآمد مانند شبکه گسترده آمازون که در جهان باعث رونق کتابخوانی شدهاند در ایران وجود ندارد و عملا نهادهای دانشگاهی، پژوهشی، فرهنگی و هنری هم اولویت نخستشان کتاب و کتابخوانی نیست.
آیا قیمت کتاب در سرانه مطالعه ۱۲.۵ درصدی ایرانیان دخیل است؟
قطعا هزینه بالای چاپ و توزیع کتاب تاثیر بسزایی در کاهش سرانه کتابخوانی ایرانیان دارد؛ شوربختانه به خاطر وضعیت نابسامان معیشتی، فرهنگ اولویت نخست در زندگی ایرانیان به ویژه مدیران کشور نیست، چه برسد کتاب که در اولویت پایانی فرهنگ و آموزش قرار گرفته است.
چرا کتاب در سبد خانوار ایرانی به عنوان یک نیاز ضروری قرار نگرفته است؟
کتاب و کتابخوانی در ایران بزرگ از دیرباز جایگاه والایی داشته است اما به دلیل هزینههای سرسام آور زندگی در دوران کنونی و وجود شبکههای اجتماعی و رشتههای نوین و مدرن فناوری اطلاعات میبایست کتاب به گونه کتاب الکترونیک عرضه شود. همچنین کتاب گویا باید در سبد خانوار قرار گیرد تا در زمانهای گوناگون فرصت شود در هر جا به کتاب به گونه نوین دسترسی پیدا کرد؛ نبود زیرساختهای لازم در عرصه رسانههای دیجیتال در زمینه کتاب و کتابخوانی از جمله پایگاههای اینترنتی همراه با شبکه مویرگی توزیع کشوری و کمبود ناشران کتاب الکترونیک و کتاب گویا و نبود تبلیغ رسانهای در رسانههای ملی از جمله شبکههای رادیویی و تلویزیونی، روزنامهها، خبرگزاریها و پایگاههای خبری و نیز نبود تبلیغهای شهری از سوی شهرداریها و همچنین نبود تبلیغ در مجموعههای فرهنگی آموزشی به ویژه در مراکز علمی و دانشی و حتی مذهبی مراجعه به کتاب را کم و کمتر کرده است. نبود یارانههای لازم برای خرید کتاب دستکم برای پژوهشگران و دانشاندوزان، کتاب را با هزینههای بالا به کالای یکبار مصرف گران تبدیل کرده است؛ در حالی که میتوان با فرهنگ هدیه کتاب به کتابخانهها و یا راه اندازی کتابخانههای محلی مردمی با پشتیبانی شهرداریها و نهادها و موسسههای فرهنگی هنری، راهکاری برای گسترش کتابخوانی در ایران تدارک دید.
برخی بر این باور هستند پایین بودن نرخ کتابخوانی در ایران ریشه تاریخی دارد و شفاهی بودن فرهنگ ایرانی را در آن دخیل میدانند تا چقدر میشود به این امر استناد کرد؟
چنین نظری اساسا بیپایه است، اتفاقا فرهنگ و تمدن ایران نشان میدهد کهنترین تمدن جهانی که به کتاب و کتابخوانی و نگارش و پژوهش اهتمام ویژه داشته تمدن ایران بزرگ است تا جایی که بیگانگان متجاوز که به فرهنگ کتاب و کتابخوانی در ایران رشک میورزیدند با هجوم به کشور نخست به آتش سوزی کتابها در کتابخانههای بزرگ و حتی کتابخانههای شخصی میپرداختند؛ برای نمونه تا دویست سال پس از سرایش شاهنامه فردوسی به عنوان بزرگترین کتاب حماسی جهان دستور به سوزاندن و ممنوع بودن نگهداری آن حتی در خانههای ایرانیان دادهاند.فرهنگ نوشتاری در ایران در کنار فرهنگ شفاهی وجود داشته است، چه آنکه فرهنگ شفاهی و روایی هم در ایران مبتنی بر فرهنگ نوشتاری بوده است؛ در حالی که در دیگر کشورهای جهان قرنها خبری از کتاب و کتابخوانی وجود نداشته است و اتفاقا شیوههای غربی چنین بوده که با بررسی دقیق در بسیاری از قارههای جهان به ویژه اروپا و آمریکا و آفریقا نشان میدهد این قارهها بر مدار فرهنگ شفاهی اداره میشده حال آنکه تمدنهای بزرگ آسیایی از جمله تمدنهای بزرگ ایران، چین و هندوستان و بعدها کشورهای اسلامی اهمیت فراوانی برای کتاب و کتابخوانی در نظر داشتهاند و آن چنان کتاب را ارزشمند میدانستهاند که کتابخوانی را امری لازم و ضروری و سفارش دینی و حکومتی ترویج کردهاند. در تمدن و فرهنگ ایران، آیین شهریاری و حکمرانی برپایه آموزههای اخلاقی بر پایه کتاب و کتابخوانی و آموزش و پژوهش استوار بوده است.در معماری ایرانی اسلامی نیز کتابخانهها و مجموعههای آموزشی در کنار بازار و نهادهای حاکمیتی در میانه شهرها و میدانهای اصلی شارستانها وجود داشته و ضرورت بهره گیری از کتاب در نزد ایرانیان به عنوان مرجع دینی و دانشی هماره وجود داشته است.
آیا فراگیری رسانههای جمعی و گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی بر پایین بودن میزان مطالعه ایرانیان تاثیر دارد؟
شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نه تنها تهدید برای خوانش روزانه نیست بلکه توانسته ابزاری جهانی برای تبلیغ کتاب باشد و جملههای شاخص نویسندگان، پژوهشگران، ادیبان، شاعران، مفاخر، مشاهیر و بزرگان دینی و علمی را در گستره جهانی به زبانهای گوناگون رواج دهد.بدین روی میبایست نهادهای دانشگاهی و فرهنگی از زیرساخت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به درستی بهره بگیرند و از موسسههای فرهنگی هنری برای تبلیغ و ترویج فرهنگ کتابخوانی پشتیبانی مالی و معنوی داشته باشند تا با راه اندازی مرکزی ویژه برای تولید محتوا و ارزیابی و نیازسنجی از فرصت ارتباطات جهانی برپایه تبلیغهای کوتاه شنیداری و دیداری و گرافیکی با بهترین تبلیغ همگان را به کتابخوانی علاقهمند کنند و با راه اندازی سامانههای آموزش مجازی نسبت به گسترش آموزشهای نوین برپایه کتابهای ارزشمند ادبی و دانشی ایرانیان از کودک و نوجوان تا جوان و بزرگسال نه تنها در داخل بلکه در جای جای جهان دعوت به کتابخوانی شوند تا با توجه به حضور پرشمارترین فعالان شبکههای اجتماعی نسبت به پاسداشت زبان فارسی و گسترش خوانش و نگارش با زبان فارسی از سوی ایران دوستان و فارسی زبانان سراسر جهان گام موثری برداشته شود.بدین منظور فارسی زبانان و فارسی آموزان در کشورهای گوناگون میتوانند با یکدیگر به راحتی در پیوند باشند و حتی با راهبری جنبش ترجمه برگردانهای شایستهای از کتابهای گرانسنگ زبان فارسی انجام شود و به علاقهمندی کاربران شبکههای اجتماعی به زبان فارسی یاری رسانند.
نظر شما