به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر نصرالله پورجوادی، در اولین روز از همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی، که در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، با موضوع «مثال موم و تبدل صور در خواجه و دکارت» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به اینکه فلاسفه و به خصوص مشاییان از مثال و تمثیل کمتر استفاده می کنند، گفت: اما بر خلاف این افلاطونیان و نوافلاطونیان بسیار از این عناصر استفاده می کردند، و در نتیجه سبک فلسفه نویسی این ها با هم متفاوت است. افلاطون با جنبه ادبی فلسفه می نویسد و از شگردهای ادبی سود می جوید در حالی که در آثار ارسطو به ندرت از تمثیل استفاده شده است.
پورجوادی ابن سینا را دارای آثاری هم از جنس ارسطویی و هم افلاطونی دانست و گفت: یکی از این مثال ها درتاریخ فلسفه، مثال موم است که هم در دکارت و هم در خواجه نصیرالدین طوسی مطرح شده و این در حالی است که بین ایشان سیصدو اندی سال فاصله بوده است.
وی در این باره افزود: دکارت در تاملات دوم این مثال را می آورد و می گوید که وقتی یک شیء ملموس را در نظر می گیریم، که مثلا مومی باشد، اگر این موم تازه را کنار آتش بگذارم و حرارت دهم صورت آن عوض می شود، اما این همان موم است که عوارض آن صرفا دگرگون شده است.
پورجوادی در ادامه سخنانش اوحدالدین رازی را یکی از همعصران خواجه معرفی کرد که در یک مثنوی این مثال موم را به کار برده و نتیجه ای فلسفی نیز از آن اخذ کرده است و در نهایت خواجه نصیرالدین در ادامه این مثنوی، مثنوی دیگری سروده و به این مسئله فلسفه عمق و ژرفای بیشتری بخشیده است.
وی به مثنوی رازی پرداخت و گفت: در این مثنوی، وی در در لباس شاعر بیان می دارد که موم شکل یافته ای را به کودکی هدیه می دهد و کودک پس از مدتی که موم شکل خود را از دست می دهد، ناراحت و گریان می شود که در نهایت شاعر به نزد وی بازگشته و با توضیحاتی که به او درباره دو صورت ذاتی و عرضی دارد، تبیین بحث فلسفی خود در این باره می کند و برای آن کودک توضیح می دهد که شکل عرضی از دست رفته چندان مهم نیست.
پورجوادی در همین باره افزود: رازی در این بحث فلسفی در مثنوی توضیح می دهد که موم دو صورت دارد که یکی صورت نوعی و ذاتی آن بوده که هماره این را موم نگه می دارد و یکی هم صورت عرضی یا فرعی اس که جنبه عارضی دارد. موم به صورت نوعی خودش قائم است نه به صورت فرعی که البته داشتن صورت فرعی نیز برای آن واجب می باشد.
وی مدعی شد که خواجه نصیر در ادامه این مثنوی، با ورود جالب خود، عمق خاصی به این مبحث می بخشد و در این باره گفت: خواجه از این مباحث استفاده می کند و وارد مسئله مبدا و معاد می شود. خواجه تصریح می کند که اتفاقا من می خواهم بدانم که این صورت عارضی چه می شود؟ و بیان می دارد که همه دغدغه او درباره همین صورت عارضی است.
پورجوادی ادامه داد: خواجه تصریح می کند که جسم و بدن همانند موم می باشد که جان نیز صورت آن است و در نهایت خواجه نتیجه می گیرد که باید از صورت به صورت گر برسیم تا بفهمیم چه بر سر موم آمده است و نقش او را ببینیم و خدا را که واهب الصور است، بشناسیم.
گفتنی است که همایش بزرگداشت همایش بزرگداشت حکیم خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری انجمن حکمت و فلسفه ایران، ششم و هفتم اسفندماه در حال برگزاری است. در این همایش دو روزه، منظومه فکری خواجه نصیرالدین در 5 حوزه اخلاق، علم، فلسفه، کلام، منطق بحث و بررسی می شود.
پایان پیام /
نظر شما