فراق شاعر «آمدم ای شاه پناهم بده» ۴ ساله شد

«امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» و «آمدم‌ ای شاه پناهم بده» از اشعار معروفی است که قطعاً در مناسبت‌های مختلف شنیده‌ و با آن اشک ریخته‌اید. این اشعار سروده، مرحوم حبیب‌الله چایچیان «حسان» است که امروز چهارمین سالگرد وفاتش است.

به گزارش خبرنگار شهرستان های استان تهران خبرگزاری شبستان «امشب شهادت نامه عشاق امضا می‌شود/ فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می‌شود» بلاشک این نوحه معروف را در شب عاشورا و در هیأت‌های عزاداری شنیده‌اید و با آن دم گرفته‌اید و سینه‌ زده‌اید و اشک هم ریخته‌اید. امروز چهارمین سالگرد درگذشت شاعر این نوحه معروف است. حبیب‌الله چایچیان، متخلّص به حسان، شاعر و مرثیه‌سرای اهل بیت (ع) در سال ۱۳۰۲ در تبریز به دنیا آمد. بیشتر سروده‌های او مدح و مرثیه اهل بیت (ع) است.

تاثیرپذیری از علما برای سرودن نوحه

وقتی پای نقد شاعران و نوحه‌سرایان به میان می‌آید و ضعفی مشاهده می‌شود، بسیاری معتقدند شاعر و نوحه‌سرا باید با عالمان گره بخورد و از آنان تأثیر بپذیرد. حسان از علامه امینی و علامه عسکری تأثیر پذیرفته بود. چایچیان، زمانی که علامه امینی در نجف ساکن بوده است، نامه‌هایی به او می‌فرستاده و او را شاعر اهل بیت (ع) خطاب می‌کرده است. علامه امینی از کسانی است که چایچیان را مورد تحسین و تشویق قرار داد. وسیله آشنایی وی با علامه امینی، شعری بود که از زبان عباس بن علی (ع) در شب عاشورا خطاب به امام حسین (ع) سروده است. چایچیان نیز اشعاری را درباره الغدیر، علامه امینی و کتابخانه او سروده است. بخشی از شعر حسان برای حضرت عباس (ع) این بود:

دوست دارم شمع باشم در دل شب‌ها بسوزم
روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم
شمع باشم اشک بر خاکستر پروانه ریزم
یا سمندر گردم و در شعله بی‌پروا بسوزم ...

حسان بارها نیز در محضر مقام معظم رهبری شعر خوانده بود و مورد تجلیل معظم‌ له هم قرار گرفته بود. رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود برای درگذشت این شاعر نوشتند: «شعر خوش‌لفظ و از دل برآمده‌ی این شاعر عزیز در شمار یادگارهای ارزنده‌ی شعر دینی و آئینی روزگار ما است و در خاطره‌ها و زبانها خواهد ماند ان‌شاءالله. خداوند درجات وی را عالی فرماید.»

اولین شعری که حسان سرود

حسان ۶ ساله بود که همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. او تحصیلات خود را در تهران در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند؛ سپس به استخدام بانک ملی ایران در آمد. نخستین شعری که سرود در ۱۵ سالگی و در رثای پدرش بود که با این مطلع آغاز شد: «پدرم رخت از این جهان بر بست‌/ کمرم از غم و محن بشکست. می‌کنم لیک شکر یزدان را/ گر پدر نیست باز مادر هست»

دیوان اشعار او در سه جلد به چاپ رسید

چایچیان با تشویق مادرش به سرودن اشعار در مدح و مرثیه ائمه (ع) پرداخت. او پس از سفر به کربلا فقط به سرودن مدح آل علی (ع) پرداخت و آثار دیگرش را در آتش انداخت. اشعارش مورد توجه جامعه مذهبی ایران و پارسی‌زبانان است و در جمع عزاداران عاشورایی زمزمه می‌شود. گفته شده که او در مقطعی از زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد که جز برای خاندان رسول (ص) خدا برای کسی شعری نسراید... گل‌های پرپر، خزان گلریز، باغستان عشق، سایه‌های غم،‌ ای اشک‌ها بریزید (جلد اول دیوان اشعار)، خلوتگه راز (جلد دوم دیوان اشعار)، چهل حدیث جالب از علی بن ابی‌طالب (ع) و جلد سوم دیوان اشعار از جمله آثار اوست. او همچنین کتاب «بَطَلَةُ کربلا»، اثر «دکتر بنتُ الشّاطی» را با نام «زینب (س) بانوی قهرمان کربلا» به فارسی ترجمه کرد. فاطمه زهرا ام‌ابیها؛ مجموعه‌ای از مطالب علامه امینی درباره حضرت زهرا (س) است که توسط وی گردآوری شده است. «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» و «آمدم ای شاه پناهم بده» از سروده‌های معروف اوست.

تخلص «حسان» از کجا آمد؟

چایچیان در خصوص انتخاب تخلص «حسان» برای خود می‌گفت: من برای اشعار آیینی دنبال تخلص می‌گشتم. وقتی بنا شد تخلص انتخاب کنم، با مادر و مادربزرگم اولین بار به کربلا مشرف شده بودیم. جلوی ضریح متوجه شدم که جای استجابت دعاست. در جوار ضریح حضرت خواستم طبع من به مناجات، قرآن، مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم‌السلام و پند و اندرز اختصاص یابد. تصادفاً بعدها متوجه شدم، دعایم مستجاب شده است. بعد از این، تمام اشعار گذشته‌ام را از بین بردم؛ زیرا اگر از بین نمی‌بردم، هر موضوعی به نظرم می‌رسید بنا داشتم به آن دیوان ملحق کنم. در مقدمه کتاب «گل‌های پرپر» هم این موضوع را نوشتم. برای تخلص هم به قرآن مراجعه کردم، سوره الرحمن آمد و از میان تمام کلمات، «حسان» جامع و کوتاه و برای تخلص مناسب بود. حسان به معنای نیکو و زیباست.»

مشهورترین شعر حبیب‌الله چایچیان

یکی از مشهورترین اشعار حسان که در شب عاشورا ورد زبان هیأتی‌هاست، همان است که سالیان سال عزاداران حسینی با این شعر برای حضرت اشک ریخته‌اند. این شعر را بخوانید:

امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می‌شود

امشب کنار یکدگر، بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا می‌شود

امشب بود بر پا اگر، این خیمه خون خدا
فردا به دست دشمنان، بر کنده از جا می‌شود

امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا می‌شود

امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا می‌شود

امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده‌اند
فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا می‌شود

امشب رقیه حلقه زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می‌شود

امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست، سقا می‌شود

امشب که قاسم زینت گلزار آل مصطفی است
فردا ز مرکب سرنگون، این سرو رعنا می‌شود

امشب بود جای علی، آغوش گرم مادرش
فردا چو گل‌ها پیکرش، پا مال اعدا می‌شود

امشب گرفته در میان، اصحاب، ثار الله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها می‌شود

امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما می‌شود

امشب سر سرّ خدا، بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری می‌شود

ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان
فردا اسارت نامه زینب چو اجرا می‌شود

ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده»

یکی دیگر از اشعار معروف چایچیان، شعری در مدح امام رضا (ع) است که بارها بارها در قالب‌های مختلف از رسانه ملی در خیابان‌های مشهد و یا آهنگ پیشواز تلفن همراه، آن را شنیده‌ایم. آن سروده، شعر معروف «آمدم ای شاه پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده» است؛ شعری که «حسان» در مدح امام رضا (ع) سرود و توسط کریم‌خانی به زیبایی اجرا شد. حبیب الله چایچیان در خصوص ماجرای سرودن این شعر گفته است: «اشعارم عنایتی است که از سوی ائمه اطهار (ع) به من می‌شود. به طور مثال، شعر «ای شاه پناه بده» که درباره امام رضا (ع) است، زمانی به من الهام شد که با مادرم به مشهد رفته بودیم. مادرم همیشه ارادت ویژه‌ای به چهارده معصوم (ع) داشت. مادر دوبار پشت سر هم و در فاصله زمانی نزدیک به هم سکته کرد. دکتر به من گفت: فردی که اینگونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند. آن موقع به مادرم گفتم که چه آرزویی داری. او گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. با اینکه راه رفتن برایش دشوار بود و حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند و به مشهد رفتیم. حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم مشکل و برای مادرم غیرممکن بود.

گفتم: مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم به دلمان نمی‌چسبد. گفتم: دلچسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهند. بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم که در همین حال این شعر را سرودم: آمدم ای شاه، پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده/ ای حَرمَت ملجأ درماندگان/ دور مران از در و راهم بده/ ای گل بی‌خار گلستان عشق/ قرب مکانی چو گیاهم بده/ لایق وصل تو که من نیستم/ اِذن به یک لحظه نگاهم بده.

وقتی شعر به «تخلص» رسید، دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رساند و ضریح را بوسید. من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت، زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.»

خانه ابدی «حسان» کجاست؟

چایچیان پس از شکستگی پا، دچار سکته مغزی شد و بدنش تقریباً بی‌حرکت بود و حدود دو سال و اندی در منزل تحت درمان قرار گرفت و نهایتاً ۹ آذرماه ۱۳۹۶ دار فانی را وداع گفت. خانه ابدی «حسان» در قطعه ۷۳ بهشت زهرا، ردیف ۱۷۷، شماره ۷۵ است. فاتحه‌ای نثارش کنید.

کد خبر 1122432

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha