به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان؛ گردهمایی دختران حاج قاسم در سالن دانشگاه فرهنگیان برگزار شد.
این برنامه میهمان ویژه ای داشت؛ فروغ منهی، مادر شهیدان خالقی پور که حالا در آستانه دومین سالگرد حاج قاسم میهمان کرمانی ها است و سخن خود را با درددلی آغاز می کند که به گفته خودش، این جمع را مناسب بیان آن دیده است.
وی می گوید: در وصیت نامه ام جمله ای نوشتم «فرزندانم! روز تشییع من چادر مشکی مرا تا بزنید و روی تابوت من بگذارید که بدانند زیر این چادر زهرانمایی فرزندانی بزرگ شدند که یک ملت را به وجد آوردند؛ مبادا دشمن شما را از چادر بزند.»
مادر شهیدان خالقی پور با اشاره به مرارت های بسیاری که در زندگی با آن مواجه بوده است از جمله اینکه همسرجانباز او هشت سال در رختخواب بوده به گونه ای که حتی باید غذا در دهان او می گذاشته؛ اظهار کرد: اما با افتخار نوکری کردم و همه کارهای او را خودم به تنها به حول و قوه الهی انجام دادم.
وی افزود: خدا یاری ام کرد تا شب و روز در خدمت او باشم به دلیل علاقه شدیدی که به هم داشتیم؛ فکر نکنید همه چیز{زندگی} گل و بلبل است اما من با گذشتی که داشتم گفتم تا آخر می ایستم و ایستادم و امروز شما مرا در جمع خودتان قبول کردید.
بانو منهی سپس از تنها خاطره ای که از حاج قاسم داشت سخن گفت و اظهار کرد: ملاقات خیلی کوتاه اما شیرین و بیادماندنی دارم؛ برنامه ای در وزارت کشور بود و ما صف اول بودیم، سردار بالای سن، مختصری صحبت کردند و رفتند.
یکی از کسانی که با حاج قاسم بود و ما را می شناخت به من گفت حاج خانم می خواهید با سردار صحبت کنید؟ گفتم نه؛ پرسید چرا؟ گفتم من می دانم لحظه لحظه سردار ارزش دارد، ما ایشان را از دور دیدیم، من اگر وقت او را بگیرم خیلی از کارهایش می ماند؛ نمی خواهد.
بعد مثل اینکه به سردار خبر دادند و ایشان برگشت در سالن و یک راست آمد زانوهایش را زمین زد و سرش را روی زانوهای حاج آقا{پدر شهیدان خالقی پور} گذاشت؛ حاج آقا مدام دست روی سر او می کشید و حاج قاسم مدام دست حاج آقا را می بوسید و بعد هم خم شد و چادر من را بوسید و با اشک از ما جدا شد؛ آنقدر حسرت می خورم چرا آن روز بیشتر با او صحبت نکردم.
مادر شهیدان خالقی پور بخش پایانی سخنانش را به خاطره خود از شب 13 دی اختصاص می دهد و می گوید: آن شب ناخودآگاه بیدار شدم، تلویزیون را هم روشن کردم؛ یک دفعه خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم.
من شهادت فرزندانم را دیده بودم، جنازه های دو نفر آنان را یکباره برای من آوردند و گفتند دم در است؛ من این چیزها را دیده بودم اما باور کنید وقتی خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم داشتم سکته می کردم تا صبح گریه کردم.
وی اظهار کرد: نه فقط من که همه دنیا از شهادت او متأثر شد؛ در دامن کدام پدر و مادر بزرگ شد؟ او روستا زاده بود اما بزرگی و گذشت و ایمان و اعتقاد زیادی داشت که به این مقام رسید که حتی قلب های دشمنان را تسخیر کرده پس ببینید چه برنامه ای داشته که اگر شمه ای از کارهای سردار را در خودمان قرار دهیم می شویم دختران حاج قاسم.
حاجیه خانم فروغ منهی مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی پور و همسر جانباز احمد خالقی پور است که کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» خاطرات این بانو توسط زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده است.
در این مراسم حجت الاسلام غلامحسین حقانی، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمان نیز با طرح این پرسش که دختران حاج قاسم چه کسانی هستند؟ بر لزوم توجه به فرمایشات ولی فقیه که حاج قاسم ارتباط قلبی و دلی و عملی با ایشان را از شئون عاقبت به خیری می داند تأکید کرد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از فرمایشات رهبری روی زمین مانده است؛ اظهار کرد: حاج قاسم وقتی حرفی از رهبری می شنید نیاز به فراهم کردن لوازم آن نداشت؛ همین که دستور می رسید انجام می داد و از همان اول انقلاب همینجوری بوده اما بپذیرید در راه امیرالمؤمنین و ولایت زندگی کردن سخت است اما شیرین؛ کمرشکن و موسفیدکن اما شیرین است.
حجت الاسلام حقانی تصریح کرد: حاج قاسم در این زندگی سخت بدون آرامش پرتکاپو اماهمه برای او لذت بخش بوده زیرا حرف های ولایت را گوش می داده است.
وی با بیان اینکه دشمن قصد دارد شما را ناامید کنید و کسانی که ناامید شوند دختران حاج قاسم نیستند؛ تصریح کرد: همه هزینه های دشمنان نشان می دهد شما پیروز هستید؛ آینده خیلی روشن است؛ ما قوی شدیم که دشمن سرمان ریخته اما نفس آخر است، نکند ناامید شوید.
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمان تأکید کرد: دختران حاج قاسم رسالت جذب بقیه دختران را هم دارند زیرا باید یک لشکر برای امام زمان آماده کنید که حاج قاسم کاری کرد دنیا را لشکر امام زمان کرد.
وی در پایان از بالاترین رسالت های دختران حاج قاسم را نقش مادری دانست و تأکید کرد: نقش مادری را پررنگ کنید و برای به نتیجه رسیدن باید سختی را تحمل کنید.
نظر شما