خبرگزاری شبستان- کرمان
تشییع پیکر مطهر حاج قاسم و ابومهدی المهندس و شهدای در رکاب ایشان در فرودگاه بغداد؛ تاریخی و بی نظیر بود.
اصلاً انگار شهدا زیارت دوره رفتند؛ از اعتاب مقدسه عراق تا آستان قدس رضوی و حرم مطهر کریمه اهل بیت.
بماند که حاج قاسم قبل از آنکه عازم آن سفر آخر شود؛ به قم و حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها رفته بود و بعد هم سوریه حرم مطهر حضرت زینب سلام الله.
تشییع شهدا در همه شهرها باشکوه بود؛ اگر از تک تک آن جمعیت میلیونی که در تشییع شهدای مقاومت در عراق و ایران شرکت کردند، سوال کنی حتماً هر کدام شان خاطره ای از آن روز فراموش نشدنی به یاد دارند.
"یزله بر دجله" عنوان کتابی است که خاطرات مردم عراق از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را جمع آوری کرده است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
بهش می گفتند هفت دخیل. در بغداد معروف بود:
«کسی که هر هفته شنبه ها بیاید زیارت امام موسی کاظم(ع) و حاجت طلب کند، بعد از هفتمین هفته مراد دلش را می گیرد.»
با اینکه روز زیارتی امامین جوادین چهارشنبه است، شنبه به شنبه مردم می آیند کاظمین، زیارت می کنند و دخیل می بندند.
آن شنبه ولی از همه ی هفته ها شلوغ تر بود. صحن ها از جمعیت تشییع کنندگان فرش شده بود. وقتی از باب المراد وارد شدیم، من که قبل از آن زیر تابوت را گرفته بودم، دیگر نمیتوانستم نزدیک تابوت شوم. غلغله بود. حاج قاسم و ابومهدی کجا دخیل بسته بودند که به مراد دلشان، به شهادت، رسیده بودند؟《حسین یاسر، بغداد》
و در بخش دیگری از این خاطرات آمده است:
هق هق، نفس زن را بریده بود. ضجه هایش مرا هم به گریه انداخته بود. وقتی پیکرها به فرودگاه المثنی رسید، هیچکس آنجا نبود. فقط من بودم و چند تا نظامی. هوا گرگ و میش بود که زن برای سلام دادن به حاج قاسم و ابومهدی وارد سردخانه شد. بعد از یکی دو ساعت گریه، دست به زانو گرفت و رفت. همسر یکی از فرماندهان حشدالشعبی در منطقه ی الشرقاط بود. بعد از شهادت شوهرش، فرماندهی گروه را به عهده گرفته بود. زنِ سُنی اولین نفری بود که برای سلام به پیکر شهدا آمده بود؛ قبل از هر وکیل و وزیر و مسئولی.《ابوریحانه، بغداد》
نظر شما