خبرگزاری شبستان: انتخابات چند روز پیش ریاست جمهوری فرانسه از اهمیت ویژهای برخودار بود. انتخاباتی که می توان آن را تاریخی نامید چرا که نتایج آن در تاریخ فرانسه کم سابقه و حتی بی سابقه است. این انتخابات چنان که همه نظر سنجیهای پیش از آغاز رقابتها پیش بینی کرده بودند، به پیروزی نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور مستقر نیانجامید و وی در رقابت با فرانسوا اولاند، نامزد حزب سوسیالیست در جایگاه دوم قرار گرفت تا انتخابات به دور دوم کشیده و سرنوشت ساکن بعدی الیزه نیمه اردیبهشت ماه مشخص شود.
با این حال نمیتوان به سادگی از رفتن سارکوزی به دور دوم انتخابات گذشت. آنچه که اهمیت دارد شکست وی از کاندیدای سوسیالیستها بود که نشان داد مردم فرانسه دل خوشی از راستگراها و سیاستهای افراطی آنها ندارند. در حال حاضر هم هر چند که شرایط و قطب بندیهای موجود در فضای سیاسی فرانسه بسیار پیچیده است اما بسیاری اولاند را شانس اول ریاست جمهوری فرانسه میدانند. عمق فاجعه زمانی مشخص میشود که این رخداد را در تاریخ فرانسه بررسی کنیم. مطالعه تاریخ فرانسه نشان میدهد که در تمامی دوران سابقه نداشته است که رئیس جمهور مستقر به عنوان نفر دوم به مرحله دوم انتخابات راه یابد و تا پیش از این هر گاه انتخابات به دور دوم هم کشیده شده بود، رئیس جمهور وقت به عنوان نفر اول به دور دوم راه مییافت. همچینین 30 سال از آخرین باری که رئیس جمهور مستقر نتوانسته در مرحله اول به الیزه راه پیدا کند میگذرد و اکنون سارکوزی در 30 سال اخیر تنها رئیس جمهوری است که ناچار شده رقابت خود را در دور دوم انتخابات هم ادامه دهد. رقابتی که کمتر ناظر سیاسی پایان خوشی را برای سارکوزی در جریان آن متصور است. با این حال افراطیهایی نظر مقامات ایالات متحده که کارکردن با افراطیهایی نظیر خود را مرجح میدانند به دقت انتخابات فرانسه را رصد میکنند و از هیچ اقدامی برای حمایت از سارکو در که در داخل فرانسه به «سگ دست آموز آمریکا » شهره شده، فروگزار نمیکنند و از به قدرت رسیدن سوسیالیستها که به صورت سنتی اختلاف نظرهایی با آمریکا دارند، در هراسند.
به واقع شکست سارکوزی را باید معلول عوامل متعددی دانست. دلایل این شکست را میتوان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد. در خصوص دلایل داخلی میتوان به اوضاع نابسامان اقتصادی فرانسه استناد کرد که طاقت مردم را طاق کرده است. هرچند که فرانسه هم اکنون دومین اقتصاد اروپا محسوب میشود، اما افزایش میزان بیکاری، وضعیت تورم و دیگر نابسامانیهای اقتصادی مردم را به شدت ناراضی کرده است.
فرانسه عصر سارکوزی علاوه بر بحرانهای فراگیر اقتصادی با یک سری ناآرامیهای گسترده اجتماعی هم همراه بود که به درگیری پلیس و مردم معترض انجامید و خسارتهای بسیاری بر جای گذاشت. موضوعی که در کاهش محبوبیت سارکوزی تأثیری به سزا داشته است. به همه اینها باید حواشی زندگی سارکوزی را هم اضافه کرد. طلاق وی از همسرش در سالهای آغازین ریاست جمهوری، موضوعی بود که حامیان حقوق زنان را به شدت نگران کرد. ازدواج بعدی وی با کارلا برونی پرحاشیه هم معظلات وی ر ا افزود و مردم فرانسه که با فشارها و بحرانهای اقتصادی کمرشکنی مواجه بودند خوش گذرانیهای سارکوزی و همسر پرحاشیهاش را به دقتتر از هر زمان دیگری رصد میکردند. موضوعی که انزجار آنها را به دنبال داشت و این انزجار هم پای صندوقهای رأی خود نمایی کرد.
فارغ از نظر سنجیها کسانی که تحولات فرانسه را دنبال میکردند به عینه دریافته بودند که سوسیالیستها دست برتر را در معادلات سیاسی دارند و خیلی وقت است که برای ورود به الیزه دورخیز کردهاند. شاهد این مدعا انتخابات پارلمانی فرانسه است که چندی پیش برگزار شد. در جریان این رقابتها پس از یک کشمکش طولانی میان جناح سارکوزی و رقبایش، سوسیالیست ها توانستند پس از 53 سال اکثریت پارلمانی را به دست آورند و حزب UMP (اتحاد برای جنبش مردمی) که وابسته به سارکوزی است، شکست سنگینی را پذیرا شد.
اما شاید بتوان دلایل خارجی شکست سارکوزی را مهمتر از دلایل داخلی دانست. دلایلی که به سیاست خارجی فرانسه مربوط میشود که شخص سارکوزی نقش اول را در جریان آن ایفا میکند. تا پیش از ورود سارکو به الیزه سیاست خارجی فرانسه از سنت گلیسم پیروی میکرد و در این خصوص تفاوتی هم میان سوسیالیستها و راستگراها وجود نداشت و هر دو طرف خود را به پیروی از سنت ژنرال دوگل متعهد میدانستند. گلیسم بر استقلال فرانسه در حوزه سیاست خارجی تأکید دارد و مخالف حمایت کورکورانه از سیاستهای قدرتهایی نظیر ایالات متحده است. سنتی که پس از 50 سال توسط سارکوزی زیر پا گذاشته شد. حتی شیراک هم تلاش کرد به این سنت وفادار باقی بماند و بسیاری مخالفت وی را با حمله آمریکا به عراق در راستای تعهد وی به گلیسم ارزیابی میکردند.
اما سارکوزی پس از رسیدن به قدرت این سنت را نادیده گرفت و به عروسک خیمه شب بازی آمریکا بدل شد. مجددا به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در آمد و کوشید برای خوش آمد ایالات متحده از هیچ اقدامی مضایقه نکند. از شاخ و دندان نشان داد به جمهوری اسلامی در مورد پرونده صلح آمیز هستهای گرفته تا حمله به لیبی، همه و همه در حمایت از کاخ سفید انجام میگرفت. حمایتهایی که مغایر با گلیسم حاکم بر سیاست خارجی حاکم بر فرانسه بود. بیتردد سارکوزی تا چند روز دیگر نتیجه این اقدامات خود را از صندوقهای رأی خواهد گرفت و باید خیلی زود از الیزه اسباب کشی کند. فرانسویها معتقدند نفسهای این آمریکایی آنتی گلیسم به شماره افتاده است.
پایان پیام/
نظر شما