خبرگزاری شبستان: با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، بررسی شاخص ها و معیارهای کاندیدای اصلح ابعاد مختلف به خود می گیرد و مقیاس های بسیاری برای سنجش نامزدهای انتخاباتی دیده می شود؛ در این راستا غیر از برنامه هایی که کاندیداها درباره برنامه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارند یکی از مسائلی که به نظر می رسد نامزدهای این دوره باید به آن توجه بیشتری را معطوف دارند احیای تمدن نوین اسلامی است. برای بررسی این مولفه و چگونگی اجرایی شدن آن گفتگویی را با حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین، استاد حوزه و دانشگاه انجام داده ایم که متن آن را می خوانید.
یکی از تأکیدات امام راحل و رهبری روی تمدنسازی و تمدن نوین اسلامی بوده است، با توجه به این مؤلفه، میشود این مهم را یکی از عناصر تأثیرگذار بر توفیق دولت آینده محسوب کرد؟
طبیعتاً این موضوع یک مسئله بنیادین است و اگر ما نتوانیم نرمافزار ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی را داشته باشیم که در واقع همان تولید علم دینی است، طبیعتاً توفیق چندانی برای بهبود مسائل اجتماعی و امور زیربنایی نخواهیم داشت. لذا مسلماً یکی از اموری که میتواند در توفیقات دولت ها در کشور ما مؤثر باشد همین مسئله است.
اگر نگاهی به این مسئله داشته باشیم استفاده از نرمافزار اداره کشور در واقع توانسته آنچه در بسیاری از موارد تاکنون با استفاده از علوم و دستاوردهایی که در غرب تولید شده همیشه جامعه ما را به تعارض کشیده و در درون جامعه ما مشکلساز بوده است. در نتیجه اگر در حذف برخی مسائل توفیقات نسبی هم پدید میآمده است بدنبال خود یک مشکلاتی را هم رقم زده است و همین زمینه ناکامیهای زیادی را برای دولتها ایجاد میکرده است و علیرغم زحمات بسیار و فعالیت باز جامعه احساس میکند که به حد مطلوب و ایدهآل خود نرسیده است.
راز آن، همین مسئله است که آن علم و دانشی که در واقع باید در اختیار ما باشد تا بر اساس آن بتوانیم با معیارها، مبانی، بینشهای اسلامی ارزش و زیبایی شناختی خودمان، عمل کنیم، بقدر کافی تولید نشده یا در اختیار مدیران جامعه ما نبوده است. بنابراین وجود چنین چیزی قطعاً در موفقیت دولتها بسیار تأثیرگذار است.
نقش دولتها در تبیین فرهنگ زندگی و تولید علم همراه با اخلاق چه میتواند باشد؟
دولت با ابزارهایی که در اختیار دارد، در این زمینه فعالیتهای زیادی را میتواند انجام دهد. دولت با رسانههایی که دارد بطور کلی میتواند در فرهنگسازی و گفتمانسازی نقش فعالی داشته باشد و با اختیاراتی که دارد میتواند نهادهای لازم برای این کار را در سطح نخبگان اجتماع فراهم بیاورد تا ارتباط اندیشهها و متفکران و مراکز علمی ـ پژوهشی را تقویت کرده و آنها را مدیریت و حمایت کند؛ لذا طبیعتاً نقش دولت خیلی نقش بزرگ و جدیای است.
ارائه سبک صحیح زندگی در کنار رفع مشکلات معیشتی باید در دولت آینده چه جایگاهی داشته باشد؟ و آیا میتوان این مهم را به عنوان وظایف دولتها دانست؟
اگر دولتی بخواهد به جای شعارهای سطحی و روبنایی کار عمقی و اساسی بپردازد، طبیعتاً باید این مسئله را جزو امور جدی و رسالت های بزرگی که دارد، بداند و پیگیری کند نه با یک نگاه تبلیغاتی بلکه با دیدی عمیق مسئله را دنبال کند.
در دهه چهارم دولت برای پیشبرد گفتمان انقلاب چه رسالتی را دارد و چگونه میتوان این مهم را از عناصر اثرگذار در تبلیغات کاندیداها به شمار آورد؟
مسلماً چنین چیزی هست و در واقع باید این موضوع را مورد توجه قرار داد. اما اینکه دولت در دهه آینده چه نقشی در این زمینهها میتواند ایفا کند خب با توجه به اینکه یکی از رسالتهایی که دولتها دارند باید گفت دولت هر اندازه که بتواند باید زمینههایی را مهیا کند که نخبگان اجتماعی را به تفکر و تدبر، تأمل و تعمق در این زمینه ترغیب کند.
اگر دولت موانع اندیشیدن در این حوزه را برطرف کند، شرایط و لوازمی را فراهم کند و نهادسازیهای لازم را پدید بیاورد، نهادهای مزاحم و مانع را بتدریج از سر راه بردارد، در واقع به خوبی رسالت خود را در این زمینه انجام داده و توانسته حرکت وسیع و مناسبی را توانسته ایجاد کند.
نگاه دولت به تولید علم باید چگونه باشد و این نگاه چه تأثیری بر پیشرفت کشور میتواند داشته باشد؟
نگاه دولت در زمینه تولید علم باید یک نگاه راهبردی و اصلی و یک طوری باشد که جانمایه حرکت جامعه قرار گیرد. طبیعتاً یک راهبرد منسجم و حرکت عمیق و پایدار برای جامعه نیاز است، در برنامهریزیهایی هم که در این زمینه میکند به همان نسبت بها میدهد و نوع برنامهریزیهایش، برنامهریزیهایی است که بتواند نتایج پایدار و مناسب خود را ایجاد کند، خب اگر با این نگاه، دولت وارد قضیه شود، طبیعی است که همه لوازم متناسب با همین نگاه را فراهم میکند، اگر نگاه، یک نگاه سطحی و شعاری شد، حرکتهای سطحی انجام میشود و حرکتهای درخور آنچه که جامعه ما و انقلاب ما و بطور کلی جهان اسلام و بیداری اسلامی به آن نیاز دارد، رقم نمی خورد.
امروز تولید علم اسلامی و دانش مستقل و گسترده از فرآورده غربی یک نیاز جدی برای کل جهان اسلام و تمدن اسلامی هست چراکه امروز جهان را با دانش میتوان تغییر داد.
تمام آسیبهایی که در جهان اسلام میبینیم از این ناحیه است، علم نیز به شکل کالاهای مصرفی مادی درآمده و به بازار دانش و در دانشگاه ها و مراکز علمی راه یافته و این بطور کلی فرهنگ و بنیان و شیوه اداره اجتماع و نظام ارزشی و همه چیز جوامع را دگرگون کرد و آسیبهای خیلی زیادی را پدید آورد.
اگر یک نگاه اصیل و بنیادی و راهبردی به قضیه شود طبیعتاً میتوان کاری کرد که نیاز جدی کل جهان اسلام در این زمینه تأمین شود.
پایان پیام/
نظر شما