غفلت از خودسازی از سبک اصیل زندگی دورمان کرده است

خبرگزاری شبستان: عرفان های نوظهور و حتی عرفان ها و مکاتب پیش از ظهور اسلام، به همه ابعاد وجودی انسان توجه نمی کنند، بنابراین این جریان ها دچار افراط و تفریط شده و زمینه انحطاط انسان ها را فراهم می کند.

خبرگزاری شبستان، خودسازی از دغدغه های همیشگی بشر کمال جو بوده و سوالات متعددی را در راه رسیدن به آن در ذهن او ایجاد کرده است. پاسخ به برخی از این سوالات در گفتگو با حجت الاسلام سید علی سجادی زاده استاد دانشگاه علوم رضوی (ع) مطرح شده است:


خودسازی چه جایگاهی در دین اسلام دارد؟
از تزکیه در تعبیرات امروز به خودسازی یاد می شود. خداوند تبارک و تعالی یکی از اهداف بعثت پیامبران را خودسازی و به تعبیر قرآن تزکیه برمی شمارد. پیامبران انسان های خودساخته ای از میان بشریت هستند که با شایستگی هایی که داشتند، وظایفی از سوی پروردگار بر دوش آنها نهاده شد و تزکیه امت از جمله این وظایف است. خداوند جدا از اینکه هدف از برانگیختن پیامبران را تزکیه و خوسازی بیان می کند، در سوره شمس که مکرر در آن سوگند یاد کرده، نسبت به انسان بیان می دارد:" قد افلح من زکیها" به راستی کسی رستگار و موفق شد که توانست نفس خود را تزکیه کند. بنابراین تزکیه و خودسازی در دین اسلام جایگاه رفیع و بلندی دارد و از اصلی ترین اهداف بعثت پیامبران شمرده شده است.
 

چه ارتباطی میان تفکر و خودسازی وجود دارد؟
هر چیزی مقدمه ای می خواهد. اگر انسان بخواهد خودش را بسازد، در گام نخست باید علم و آگاهی و معرفت کسب کند. در گام بعدی به نتیجه آن فکر کرده و وقتی آثار و برکات آن را تداعی کرد، به صورت خود کار به سوی خودسازی ترغیب می شود. انسان نباد فراموش کند که خداوند از او به عنوان موجود برتر و اشرف مخلوقات یاد کرده است. بنابراین باید برای خود کرامت قائل شده و فضایل اخلاقی را از قوه به فعل برساند. به این معنا که تفکر کند اگر انسانیت را در پیش گیرد چه نتایجی بدست می آورد و اگر خود را رها کند چه اتفاقی می افتد. قطعا اگر انسان خود را رها کند زندگی پست تر از حیوانات خواهد داشت، چرا که خداوند برای حیوانات کمالی را متصور شده که آنها نیز به صورت غریزی به سمت این کمال حرکت می کنند. اما پروردگار به انسان ابزارهایی از جمله عقل، قوه تخیل و دل داده است تا با کمک آنها به آن کمالات واقعی برسد.
 

اخلاق و خودسازی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
اخلاق مجموعه ای عام است نسبت به تمامی ارزش هایی که به تعبیر پیامبر اکرم (ص) "مکارم الاخلاق" است. در دین مبین اسلام، اخلاق به دو قسم خوب و بد تقسیم شده است و در مقابل مکارم و فضایل اخلاقی، رذایل اخلاقی وجود دارد. اگر انسان به مکارم اخلاق و هدف آفرینش خود فکر کند، به خود سازی نزدیک شده است. بنابراین نتیجه مکارم اخلاق خود را در خودسازی نشان می دهد.
 

چه موانعی در مسیر خودسازی خودنمایی می کند؟
از جمله موانع اصلی در راه تزکیه نفس و خودسازی این است که انسان جایگاه خود را در عالم آفرینش نداند. آیات قرآن برای شناخت این جایگاه بهترین شاخصه هستند. خداوند در آیه 72 سوره احزاب می فرماید:" إنا عرضنا الأمانة على السماوات والأرض والجبال فأبین أن یحملنها وأشفقن منها و حملها الإنسان إنه کان ظلوما جهولا" به راستى ما امانت خود را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، ولى آنها سرباز زدند و از این که آن بار سنگین را برگیرند، امتناع کردند و از آن هراسناک شدند، اما انسان آن را برعهده گرفت، چرا که او ستمکار و نادان بود.
بنابراین انسان با توجه به ظرفیتی بالایی که داشت این امانت را که آسمان ها و زمین و کوه ها از پذیرش آن ابا کردند را پذیرفت. پس اگر جایگاه خود را نشناسد، ظلوم و جهول بوده و همچون درندگانی می شود که درنده خویی از صفات لاینفک او می شود. وقتی انسان خود را نشناخت، به سمت جایگاهی که برای او متصور شده، حرکت نمی کند. زمینه سقوط انسان توجه به هواهای نفسانی است. اگرچه خداوند در وجود او امیال هایی نهاده، اما باید توجه داشت این خواسته ها درراستای عقل و با معیار شرع باید جهت پیدا کرده و به منصه ظهور برسند.
 

چه راهکارهایی برای سقوط نکردن در این ورطه پیشنهاد می کنید. در واقع چه راه هایی برای تحقق خودسازی وجود دارد؟
بهترین راه همان شناخت انسان از خود است. اینکه بداند از کجا آمده، قرار است چکار کند و به کجا برود. کسی که مریض است اگر خودش خبر از بیماری خود داشته باشد، راه درمان را پیدا می کند. اما اگر کسی ندانست که مریض است باید او را به خطر بیماری اش توجه داد و آگاهش کرد.
 

خودسازی که دین اسلام تعریف می کند چه تفاوتی با خودسازی دیگر مکاتب ساخته دست بشر دارد؟
اسلام چون از جانب پرودگار بی همتا آمده است، به همه ابعاد وجودی انسان توجه دارد. در واقع کسی که انسان را آفرید به تمامی زوایای وجودی وی احاطه داشته و نیازهای او را می شناسد. هم حیات کوتاه مدت او را می بیند و برایش برنامه دارد و هم حیات بلند و مدت و ابدی وی را. در عرفان های نوظهور و حتی عرفان ها و مکاتب پیش از ظهور اسلام، به همه ابعاد وجودی انسان توجه نمی شود و اشراف کامل در این زمینه وجود ندارد. بنابراین این جریان ها دچار افراط و تفریط شده و زمینه انحطاط انسان ها را فراهم می کند و در راستای خودسازی نمی توانند کمک قابل قبولی به بشر ارائه دهند.
پایان پیام/


 

کد خبر 268132

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha