پیش از تعریف نیازها نمی دانیم شریعتی برایشان پاسخی دارد یا نه!

خبرگزاری شبستان: بحث این است که آثاری در دهه 40 و دهه 50 خلق شده، بی آنکه تجربه انقلاب اسلامی در آن زمان روی داده باشد، حال سوال آن است که این متن را چگونه و چرا باید بخوانیم.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، برنامه زاویه کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهار سیما، به تهیه کنندگی علیرضا حائری مطابق معمول هر هفته، چهارشنبه شب، 12 تیرماه با موضوع (ما و مدرنیته به روایت شریعتی) با حضور حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دکتر بیژن عبدالکریمی مدرس دانشگاه آزاد، به روی آنتن رفت.
بر پایه این گزارش، برنامه این هفته در واقع ادامه مناظره دو هفته قبل پیرامون دکتر شریعتی و مواجهه او با مدرنیته بود که در این جلسه بحث در رابطه با این مولفه که آیا مواجهه مرحوم شریعتی در برخود با مدرنیته برای جامعه امروز راهگشا است، ادامه یافت.
دکتر بیژن عبدالکریمی، پرسش طرح شده در برنامه را دارای اشکال دانست و افزود: به نظر می آید که ما با سرشت تفکر بیگانه هستیم گویی می توان تفکر را پوزیتیو، و answer یا کوییز تبدیل کرد در حالی که ممکن نیست.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه گفت: سوال آن است که می توان تفکر را به صورت دستگاه در آورد؟ و نکته دوم اینکه منظور از (ما) چیست، فرض کنید که ما یعنی قدرت سیاسی ایران، پس سوال این است که آیا اندیشه شریعتی می تواند به تثبیت نظام سیاسی کنونی کمک کند؟
عبدالکریمی تصریح کرد: فکر می کنم نیاز داریم که اول نیاز روزگارمان را تعریف کنیم تا ببینیم شریعتی برای آن جوابی دارد یا نه، اما زمانی که اینگونه سوال می کنیم حاکی از آن است که بسیاری از نیازهای ما جامعه ما پاسخ داده نشده است لذا به نظر می رسد اگر برای مسائلمان کف نیازی را تامین کنیم  سوال تغییر می کند و چنین می شود که چرا ما ایرانیان در روزگار کنونی از شان خود برخوردار نیستیم؟

وی در پاسخ به این سوال اظهار کرد: به لحاظ نظری پاسخ آن است که هنوز به نظام معرفت شناسانه معینی برای شناخت جهان مدرن نرسیده ایم تا شکاف بین سنت و واقعیت تاریخی را بتوانیم حل کنیم حال آیا شریعتی می تواند به ما کمک کند که نظام معرفت شناسانه برای جهان امروز داشته باشیم.
این محقق حوزه فلسفه عنوان کرد: به نظر من برخورد شریعتی با غرب پدیدارشناسانه است، باید بیندیشیم و ببینیم کدام تفکر در زندگی ما متناسب با جهان معاصر است ضمن آنکه اگر بخواهیم تفکر ما بتواند معضلات مان را حل کند سوالی که طرح می شود آن است که با کدام اندیشه می توانیم زندگی مان را رتق و فتق کنیم؟

عبدالکریمی تصریح کرد: همان طور که در برنامه قبل نیز اشاره داشتم، من شریعتی را معلم تفکر آینده ایران می دانم، در این میان گروهی نوگرا داریم که چون تاریخ را خطی می دانند تنها نگاهشان به غرب است و گروهی نیز سنت گراها هستند اما شریعتی مانند هیچ کدام از آنها نیست.

این استاد دانشگاه ابراز کرد: به اعتقاد من با توجه به آنکه سرعت تکوین تاریخ جهان گسترش یافته است، در تفکر شریعتی عناصری وجود دارد که با روند تفکر جهان هم سویی هایی دارد.
وی ادامه داد: این سخن به لحاظ هرمنوتیکی درست نیست که کسی که با مفروضات وارد بحث می شود نمی تواند بدون آن بخواند یا بحث ارائه دهد، به هر حال بحث این است که آثاری در دهه 40 و دهه 50 خلق شده است بی آنکه تجربه انقلاب اسلامی در آن زمان روی داده باشد، حال سوال آن است که این متن را چگونه و چرا باید بخوانیم.

عبدالکریمی تاکید کرد: آیا شریعتی را برای این می خوانیم که اوقات فراغت مان پر شود یا اساسا دردی وجود دارد؟، به هر حال جامعه ما نیازهایی دارد، بسیاری از سنت گرایان ما مواضع ضدی دارند یعنی غرب را دشمن می دانند در حالی که مواجهه شریعتی با غرب ضد نیست در صورتی که نگاه سنت گرایان ما به مدرنیته دجال گونه است و مدرنیته را با یک چشم می بینند.

وی با بیان اینکه بین نگاه شریعتی با سنت گرایان فاصله وجود دارد، اظهار کرد: شریعتی غرب را کفر نمی دانست.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تفاوت میان دکتر شریعتی و شهید مطهری شاید آن باشد که شریعتی با گشودگی بیشتری با عقل مدرن برخورد می کرد اما شهید مطهری در بیان هر آنچه که از عقل مدرن مطرح است سنت را هم عنوان می کرد مثلا اگر از فیلسوف غربی سخن می گفت، عنوان می کرد که مثلا غزالی نیز چنین بود.
پایان پیام/

کد خبر 269773

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha