خبرگزاری شبستان: واقعه غدیر از جمله مباحثی در تاریخ اسلام است که همواره غرض ورزان و شبهه افکنان سعی داشته اند با طرح مباحث ساده لوحانه اصالت و حقانیت آن را زیر سوال ببرند. یکی از شبهات مطرح در این باره شبهه سپاه یمن است که درباره چیستی و معنا و پاسخ آن با موحدی، محقق و پژوهشگر علوم اسلامی به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:
شبهه سپاه یمن در رد ولایت امیرالمومنین (ع) ناظر بر چه مسئله ای است؟
شبهه جیش یا همان سپاه یمن در واقع بحثی است که از اوسط قرن پنجم توسط اندیشمندان اهل سنت در مواجهه با دیدگاههای قطعی و محکمی که علمای شیعه در رابطه با خبر غدیر داشتند و این خبر را بر ولایت وامامت بلافصل امام علی (ع) معنا می کردند، وارد شد. اهل تسنن نتوانستند در خصوص صدور این خبر خدشهای ایجاد کنند، چرا که این خبر از حیث معیارهای کمّی در نقل حدیث، صد درصد متواتر و قطعی است و می توان با قطعِ یقین گفت این عبارت:"مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ" از دو لب مبارک پیامبر(ص) خارج شده و این دسته از اخبار ، بسیار کم و محدود است و در کل منابع جهان شیعه و سنی هیچ خبری به اندازه خبر غدیر از طریق 110 تن از اصحاب پیامبر نقل نشده است. همینطور بزرگانی مانند شیخ مفید که در بغداد میان اهل سنت زندگی می کردند، به خبر غدیر احتجاج میکردند و دو کتاب مستقل در معنا و مفاد این حدیث نوشته بودند، و پس از آن سید مرتضی کتاب "الشافی فی الامامه" را در رد نظریات قاضی نوشت و پس از آن شیخ طوسی کرسی کلام را در این شهر در اختیار داشت و همه اینها در حالی بود که بغداد تحت حکومت اهل سنت بود، این وزنه سنگین اعتقادی شیعه بر جامعه اهل تسنن، موجب شد اندیشمندان آنها که مشاهده کردند درباره صدور خبر غدیر نمی توانند مقاومت کنند، در خصوص دلالت و معنای این خبر بحث هایی مطرح کردند و گفتند واژه مولا در لغت معانیِ متعدد دارد و می تواند در معنایی غیر از سرپرست و امام به کار رفته باشد. با این رویکرد آنها به دنبال راهی بودند که ظهورِ کلام پیامبر (ص) را در معنایی دیگر جلوه دهند. آمدند و گفتند حضرت علی(ع) از یمن خود را به حجة الوداع رساندند و شکایتی از او در تاریخ در سپاه یمن وجود دارد و خبر غدیر و کل واقعه آن را به دفاع پیامبر (ص) از امام علی(ع) در برابر سپاه یمن معنا کردند و گفتند مردم چون از ایشان شکایت کرده بودند، پیامبر (ص) از ایشان دفاع کرده و خواستند بگویند علی (ع) را دوست بدارید، بنابراین واژه مولا در اینجا بر وجوب دوست داشتن و حب علی (ع) دلالت می کند.
منشا و سرچشمه این شبهه چیست و از کجا آغاز شد و امروز وهابیت از آن چه سوء استفاده هایی می کند؟
باید گفت واقعه غدیر در سال 10 هجری اتفاق می افتد، اما به نظر می رسد اولین کسی که این شبهه را مطرح می کند، ابوبکر احمد بن حسین بیهقی متوفی 458 هجری است یعنی بعد از گذشت حدود450 سال از واقعه غدیر گویا تازه دلالت یک خبر متواتر از پیامبر (ص) برای مسلمانان روشن شده است! و پیامبر(ص) مطلبی را گفته اند که یک نفر از مسلمین بعد از 450 سال مقصود او را فهمیده و آن همه صحابه ای که آن روز در غدیر خم نزد پیامبر (ص) بوده و روایت را شنیده بودند، نفهمیدند مقصود پیامبر (ص) چیست!
البته برخی ادعا کردهاند قاضی عبدالجبار معتزلی در کتاب المغنی نخستین بار این شبهه را مطرح کرده است؛ در پاسخ به این سخن باید گفت اولا هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند قاضی عبدالجبار این شبهه را مطرح کرده است و ثانیا مدرکی علیه این ادعا هست ، چرا که سید مرتضی که ردیه ای بر قاضی نوشته که متوفی سال 415 هجری قمری است و سید مرتضی متوفی 436 هجری قمری و این فاصله محدود است، مشاهده می کنیم خبری از شبهه جیش نیست و می توان نتیجه گرفت طرح این شبهه از سوی همان احمد بن حسین بیهقی است. بنابراین اساس آن به وهابیت بر نمی گردد. در واقع هیچ یک از شبهاتی که امروز به عنوان شبهات وهابیت شناخته می شود، مولود تفکر وهابیت نیست. این دیدگاه ها یا در میان اندیشمندان اهل تسنن بوده یا در دیدگاه ابن تیمیه؛ در حقیقت 90 درصد شبهاتی که امروز از سوی وهابیت مطرح می شود، مطالبی است که ابن تیمیه علیه شیعه و در رد کتاب علامه حلی نوشته است چرا که در آن زمان بسیاری از بسیاری از مردم و علمای اهل تسنن با خواندن این کتاب شیعه می شدند و او برای توقف این جریان شیعه گرایی ادعاهای عجیبی کرد که حتی از سوی اندیشمندان عصر خود کافر خوانده شد و تقریبا از جامعه اهل تسنن طرد شد تا جایی که ذهبی امام المتاخرین رسما به او گفت:"تو احمقی!" تنها یکی از شاگردان این تیمیه او آثار وی را نشر می داد تا اینکه محمد بن عبدالوهاب آمد تفکرات او را که حنبلی مذهب بود، گسترش داد و مذهب وهابیت را تاسیس کرد. بنابراین این طور نیست شبهاتی که امروز از سوی وهابیت مطرح می شود اورجینال (اصل) باشد.
چه پاسخی می توان به این شبهه داد؟
در این رابطه پاسخ ها به دو دسته تقسیم می شود؛ نخست باید بررسی کرد آیا وقتی تاریخ را ملاحظه می کنیم این شبهه قابل دفاع و وارد شدن به واقعه غدیر است یا خیر؛ دوم این که کدام معنا از خبر غدیر با توجه به قرائن موجود حجیت دارد.
اما از جهت تاریخی آن شکایتی که از حضرت علی (ع) مطرح شد در سال هشتم هجری بود که به گوش پیامبر (ص) رساندند و پیامبر (ص) نیز از آن دفاع کردند و حرفی باقی نماند و در سال نهم و دهم هم هیچ شکایتی نبود جز در سال دهم که یکی دو نفر شکایتی خصوصی مطرح کردند آن هم اینکه حضرت (ع) چرا سوار شترهای غنیمتی نمی شوند؛ دلیلی ندارد که پیامبر(ص) جماعت عظیمی را در غدیر خم معطل کنند تا به شکایت آن یکی دو نفر یمنی در ملاء عام پاسخ دهند ضمن اینکه برخی از اخبار حاکی از این است که آن زمان حجاج یمنی از جمع حجاج خارج شده بودند. بنابراین این شبهه از نظر تاریخی به هیچ وجه قابل دفاع نیست. اما از سوی دیگر حضرت زهرا (س) و امام حسن مجتبی (ع) دائم به واقعه غدیر احتجاج می کردند و حضرت علی(ع) نیز از زمانی که پیامبر(ص) وفات کردند نیز در زمان خلیفه اول و دوم و سوم بیش از هشت بار به خبر غدیر احتجاج کردند، و فرمودند که این حدیث بر ولایت و امامت من دلالت می کند. حضرت (ع) حتی تعدادی از صحابه ای را در که در ماجرای غدیر خم حضور داشتند در «رحبه» جمع می کنند و به گفته علمای اهل سنت آنها را به شهادت می گیرند و دست کم 30 تن از آنان که 12 نفرشان از نقبای انصار و از افراد شرکت کننده در جنگ بدر بودند به نشانه مثبت بودن و صحیح بودن خبر غدیر از جا بلند می شوند و می گویند ما این حدیث را از پیامبر (ص) شنیده ایم. و این مطلب را دقیقا حضرت امیرالمؤمنین در خصوص موضوع خلافت و امامت خود مطرح کردهاند. همین طور غیر از معصومین نیز بسیاری از صحابهی دیگر، از مشهور و غیر مشهور به خبر غدیر و دلالت آن بر معنای سرپرستی و امامت حضرت امیرالمومنین احتجاج کرده اند. خلیفه دوم در این جا دارد می گوید: «شُدی»، و این یعنی این که قبلاً این صفت و این منصب را نداشتی. در حالی که دوستی، سابقاً میان مومنان برقرار بوده.
خود وهابیت هم قبول دارند متکلم وقتی عبارتی می گوید که دو معنا دارد، معنایی قبول است که مخاطب آن را برداشت و درک می کند، بنابراین فهم صحابه و فهم سلف در اینجا حجت است . صحابه از غدیر موضوع امامت را فهمیدند و شاهد این ادعا علاوه بر احتجاجاتی که گفته شد، آن حرکت خلیفه دوم است که به پس از اعلان پیامبر(ص) ، نزد حضرت علی (ع) حاضر شده و به آن حضرت (ع) تبریک می گویند و با او اینگونه بیعت میکنند. «لقد اصبحت مولای و مولا کل مومن و مومنه» یعنی مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شُدی! حالا چگونه ممکن است مولا در خبر غدیر به معنای دوستی بوده باشد در حالی که دوستی مومنان با یکدیگر قبلا در قرآن مطرح شده است و بالاتر از دوستی قرآن مومنان را برادر یکدیگر معرفی میکند. خبر غدیر آن قدر به ضرر وهابیت است که سو استفاده کردن از آن دشوار است. تنها تلاش آنها این است که دلالت آن را زیر سوال برده بگویند منظور از مولا در اینجا دوستی و مودت است اما اینها نمی دانند اگر این معنا را هم بپذیریم، باز وهابیت با مشکل مواجه می شود. و این معنا نیز ضرر جبران ناپذیری براب آنان دارد. بر فرض اینکه مولا در اینجا به معنای دوستی در نظر گرفته شود، - که هرگز اینطور نیست- مگر طلحه، زبیر، معاویه، عمروعاص، عایشه و ... در غدیر خم نبودند که پیامبر (ص) فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه؟ مگر این جمله دلالت به وجوب دوستی و مودت با حضرت ندارد؟ خب پس چرا این افراد با حضرت علی (ع) جنگیدند؟ چطور خلاف نص پیامبر(ص) که توصیه به دوستی علی (ع) کرد، با ایشان عداوت ورزیده و خلاف سخن پیامبر و حدیث متواتر عمل کردند؟ آیا خلاف سخن پیامبر (ص) عمل کردن همان کافر شدن نیست؟ مگر پیامبر دعا نکرد که خدایا دشمن باش با کسی که با علی عداوت دارد و این دعا قطعا مستجاب است؟ پس در نتیجه آن افراد صراحتا دشمن خدا هستند و پیروی از آنان باطل است پس چرا عده ای از مسلمانان به سراغ این افراد رفته و با آنها پیمان بستند؟ بنابراین اگر ولایت را به معنای دوستی هم تعبیر کنیم، باز وهابیت دچار مشکل دیگری می شود.
اما آنچه در پاسخ کلی علمای شیعه وجود دارد این است طبق قرائن تاریخی، مقامیه و مقالیه ثابت می شود واژه مولی در خبر غدیر فقط یک معنا دارد که آن هم هم سرپرست و امام و أولی است. بنده عرض میکنم که حتی منهای این قرینه ها نیز این حدیث یک معنا دارد و آن هم همان است که گفته شد.
پایان پیام/
نظر شما