خبرگزاری شبستان: مردان بزرگ تاریخ فارغ از سیاست و زمامداری امور طلایه داران اخلاق نیز محسوب می شوند. در این میان می توان از استاد شهید حجت الاسلام محمدجواد باهنر نام برد. متن زیر گزیده ای از زندگانی این شهید وارسته از کتاب "شهید باهنر" است.
تعبیر رویا
سال 1357 بود، محمدجواد در کنار دوستان قدیمی، یعنی رجایی، دکتر بهشتی، شهیدان سلیمی جهرمی و شرافت (که سرنوشت همگیشان شهادت بود) برای هماهنگ کردن مبارزه در مدارس، انجمن اسلامی معلمان را پایهگذاری کردند. به این ترتیب، در همه مدارس سراسر کشور، همزمان راهپیمایی میشد و همه در یک روز اعتصاب میکردند و این هماهنگی قدرت و تأثیر این حرکتها را چند برابر میکرد.
آنها برای ایجاد این هماهنگی از روحانیون مناطق مختلف تهران شورایی تشکیل دادند. به این منظور شهر را به منطقههای جغرافیایی تقسیم کردند و از هر منطقه، دو نفر روحانی در جلسات هفتگی به طور منظم شرکت میکردند تا آخرین دستورات رسیده از نوفل لوشاتو و نیز تصمیمات تازه مربوط به منطقه خود را به شکلی کاملا حسابشده اجرا کنند. این جلسهها مخفیانه بود و هر بار در روزها، ساعات و خانههای متفاوت تشکیل میشد، به همین خاطر نیروهای امنیتی هیچوقت از آن مطلع نمیشدند.
بعد از واقعه 17 شهریور بود که آنها برای اولین بار به عنوان روحانیت مبارز اعلامیهای در اعتراض به کشتار مردم منتشر کردند و امضای دکتر بهشتی، دکتر مفتح، دکتر باهنر، آیتالله مطهری و ... پای آن بود.
اعتصابهای پیدرپی، اقتصاد کشور را فلج کرد و همه از قحطی مواد غذایی و سوخت آن هم در اوج فصل سرما به هراس افتادند. به دستور رهبر انقلاب و با مسئولیت مهندس مهدی بازرگان کمیته اعتصابات تشکیل شد. محمدجواد که از سوی استاد قدیمیاش حاج روحالله که حالا همه او را به نام امام خمینی میشناختند به عضویت شورای انقلاب انتخاب شده بود یکی از اعضای اصلی آن کمیته بود. آنها با تنظیم برنامه اعتصاب و منع شدن کارخانهها و مکانهایی که مواد غذایی مهم تولید میکردند –مثل صنایع شیر- از اعتصاب جلوی قحطی مصنوعی و نایاب شدن مواد غذایی را گرفتند و تولید نفت و بنزین را به اندازه مصرف داخلی، تنظیم کردند، به این طریق دولت امکان صدور نفت را از دست داد و نتوانست درآمد ارزی بدست آورد، مردم هم با مشکل زیادی مواجه نشدند.
محمدجواد عضو کمیته راهپیمایی هم بود. برنامهریزی برای در نظر گرفتن مناسبترین زمان و مسیر برای تظاهرات، هماهنگی با گروه فنی برای راهاندازی بلندگوها، تنظیم و انتخاب شعارها، برقراری نظم راهپیمایی برای به حداقل رساندن امکان درگیری و کشتار مردم، نوشتن قطعنامه و انتخاب سخنران از وظایف این کمیته بود.
موج انقلاب اسلامی به سرعت رژیم سلطنتی را سرنگون کرد. با رفتن شاه و زمزمه بازگشت امام، کمیته استقبال تشکیل شد. بسیاری از همدرسهای قدیمی باهنر و شاگردان امام در این کمیته فعالیت میکردند. حفظ نظم و امنیت، هماهنگی برای اقامت و تنظیم دیدارها، آمادهکردن بهشت زهرا برای اولین سخنرانی امام در ایران و هزار هزار ار کوچک و بزرگ دیگر از وظایف اعضای این کمیته بود. مدرسه رفاه و علوی که خود سالها پیش بنیانگذارش بودند به عنوان محل کمیته استقبال و همچنین محل اقامت امام در نظر گرفته شدند. سرانجام استاد قدیمی حاج روحالله خمینی بعد از سالها به ایران بازمیگشت و همه چیز آماده بود.
حادثهها پی در پی رخ میدادند، آنقدر سریع که فرصتی برای تحلیل یکیک آنها نبود. در 19 بهمن ماه سال 1357، درست در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، هزار حزب، گروه و دسته سیاسی یا شبه نظامی در ایران وجود داشت. باهنر و دوستاناش، آیتالله بهشتی، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، حجتالاسلام سیدعلی خامنهای و آیتالله موسوی اردبیلی برای جمعکردن نیروهای مبارز مذهبی به فکر تشکیل یک حزب افتادند؛ حزب جمهوری اسلامی. نوشتن اساسنامه حزب به عهده باهنر گذاشته شد. چند روز بعد یعنی در 22 بهمن نظام شاهنشاهی در ایران سقوط کرد و جمهوری تازهای تولد یافت. همه امیدوار بودند که این نظام جدید رویاهایشان را برای ساختن یک جامعه سالم، پاک و خوشبخت واقعیت ببخشد.
بعد از پیروزی، خیلی سریع و فقط به فاصله چند هفته، کارها به روال عادی برگشت. دولت موقت امور کشور را به دست گرفت، ادارهها و وزارتخانهها باز شدند، اعتصابکنندگان به کارهایشان بازگشتند. محمدجواد مسئول بازگشایی مدارس و تنظیم برنامههای درسی و امتحانی شد. کلاسها دوباره تشکیل شد. بچهها امتحانات پایان آن سال تحصیلی را که بیشتر به اعتصاب و تظاهرات گذشته بود، بی هیچ حادثه و به آرامی پشت سر گذاشتند.
از آن به بعد، مسوولیت های مختلفی به عهده محمد جواد گذاشته شد. مردم کرمان او را به نمایندگی خود در مجلس خبرگان انتخاب کردند. امام، مسوولیت نهضت سوادآموزی را به او سپرد و شورای انقلاب او را به عنوان نماینده خود در آموزش و پرورش معرفی کرد. در اولین مجلس شورای اسلامی او به عنوان نماینده مردم تهران حضور داشت. در اردیبهشت ماه سال 1359 به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد. او و دوست قدیمی اش محمد علی رجایی که از گذشته با فضاهای آموزشی از مدرسه تا دانشگاه آشنایی داشتند، متوجه فعالیت های سیاسی و فرهنگی صدها گروه و تشکیلاتی شدند که با اعتقادهای بسیار متفاوت در فضای آزاد بعد از پیروزی در مدرسه ها آشکارا فعالیت می کردند. بچه ها هم کاملا جذب شعارهای تند انقلابی، عضوگیری ها و تشکیلات آن ها می شدند. به کار تبلیغی و فرهنگی که بتواند در مقابل همه این جاذبه ها مقاومت کند و بچه ها را با خط رهبر انقلاب آشنا سازد، بشدت احساس نیاز می شد.
از همین جا فکر تشکیل نهاد "امور تربیتی" به ذهن باهنر و رجایی راه یافت. آن ها می خواستند هنرمندترین و باسوادترین معلم ها را در امور تربیتی جذب کنند؛ کسانی را که می توانستند با بچه هاصمیمی شوند و تمام فعالیت های فوق برنامه مدرسه را تنظیم کنند؛ در عین حال، مذهبی و موافق خط امام باشند. امور تربیتی تشکیل شد و کم کم با ضعیف تر شدن گروه های دیگر، تمام فعالیت های مدارس را به دست گرفت.
بنابراین گزارش، کتاب شهید باهنر به قلم مرجان فولادوند زیر نظر شورای کارشناسی دفتر انتشارات کمک آموزشی روانه بازار نشر شده است. از جمله مطالب گردآوری شده در این کتاب می توان به "سال شمار زندگی"، "زندگی نامه"، " مجموعه آثار"، "از نگاه دیگران"، "توضیح اعلام"، "عکس و تصویر" و "منابع" اشاره کرد.
پایان پیام/
نظر شما