خبرگزاری شبستان: یکی از وظایف عمده تربیت اخلاقی مبارزه با صفت های رذیلت و رفتارهای ناشایست خلاقی ای است که برخی دچار آن هستند. از جمله این روش ها که در سیره پیامبر اکرم (ص) نمود دارد می توان به "چشم پوشی کردن"، "تذکر دادن"، "فشار اجتماعی"، "تهدید"، "قطع رابطه و تنبیه" اشاره کرد. متن زیر برگزیده از کتاب "روش های تربیت اخلاقی در سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)" است.
چشم پوشی
در سیر پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، اولین اقدام در برخورد با رفتارهای ناشایست اخلاقی، به ویژه اگر آن رفتار برای نخستین بار از فرد سرزده باشد، چشم پوشی و نادیده گرفتن آن است. از امیر مومنان (ع) روایت است که: هرگاه کسی نزد پیامبر (ص) دروغ میگفت، آن حضرت لبخند میزد و میفرمود: او یک چیزی میگوید!!
از این سیره به روشنی فهمیده میشود که پیامبر برخی دروغگوییها را نادیده میگرفتند و در مقابل آن واکنشی نشان نمیدادند. برای نادیدهگرفتن این تخلفها از سوی معصومان (ع) میتوان دو دلیل ارایه کرد. نخست اینکه متخلف با ارزشهای اخلاقی آشنا نبوده است. دیگر اینکه در مواردی اغماضکردن و چشمپوشی از تخلف بیش از تصریحکردن در متخلف مؤثر واقع میشود و او را از تکرار رفتار ناشایست باز میدارد زیرا تصریحکردن، پرده حیای میان مربی و متربی را میدرد و فرصت بازگشت را از وی میگیرد و او را بر ارتکاب رفتارهای ناشایست گستاخ میکند، به همین سبب خواجه نصیرالدین طوسی در باب چگونگی برخورد با تخلفات اخلاقی کودک میگوید: و صریح فرا ننمایند که بر قبیح اقدام نموده است بلکه او را به تغافل منسوب کنند تا بر تجاسر اقدام ننماید و اگر بر خود بپوشد برو پوشیده دارند.
تذکر دادن
دومین گام در اصلاح رفتارهای خلاف اخلاق تذکر دادن است. نمونههای متعددی از تذکرهای اخلاقی در سیره پیامبر و اهل بیت (ع) ثبت شده که در اینجا برخی از آنها را نقل می کنیم. امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند: ابوذر در زمان پیامبر (ص) مردی را که مادرش سیاهپوست بود، سرزنش کرد و گفت: ای سیاهزاده. پیامبر (ص) به او فرمود: او را به مادرش سرزنش میکنی؟! ابوذر آن قدر سر و صورتش را به زمین (به نشانه پشیمانی) مالید تا پیامبر (ص) از او راضی شد.
این سیره نشان می دهد که پیامبر (ص) کار زشت را گرچه از شخصی مانند ابوذر صادر شده باشد، زشت می داند و او را از این کار نهی میکند. امام صادق (ع) میفرماید: مردی که ریش بلندی داشت به پیامبر برخورد. پیامبر فرمود: چه میشد اگر ریش خودش را کوتاه میکرد؟ این سخن به گوش آن مرد رسید و ریش خودش را به اندازه متوسط کوتاه کرد، نه بسیار کوتاه و نه بسیار بلند، سپس نزد پیامبر (ص) آمد. وقتی پیامبر (ص) او را دید، فرمود: ریش خود را چنین درست کنید.
در این سیره پیامبر (ص) به کسی که ریش خود را بسیار بلند کرده بود، تذکر داد و این تذکر کارگر افتاد. در سیره دیگری از پیامبر (ص) میخوانیم: هرگاه پیامبر (ص) مطلع میشد که کسی سخنی نادرست گفته است نمیفرمود چرا فلانی چنین گفته بلکه میفرمود چرا برخی چنین میگویند.
بر پایه این سیره، پیامبر (ص) در برابر سخنان ناشایست و نادرست واکنش نشان میداد و تذکر میداد اما این تذکر به کنایه و اشاره بوده و نه مستقیم زیرا تذکر مستقیم و با ذکر نام موجب بیاعتبارشدن متخلف میشود و این کار مانع تأثیرگذاری تربیتی تذکر میشود. با وجود این، در مواردی نیز به صورت خصوصی تذکر میدادند.
ابی کهمس میگوید: در مدینه بودم و صاحب خانه کنیزی زیبا داشت. شبی دیروقت به خانه برگشتم و در زدم و کنیزک در را باز کرد و من سینهاش را گرفتم. صبح که نزد امام صادق (ع) رفتم، به من فرمود: از کاری که دیشب کردی توبه کن.
بدین ترتیب، بر پایه این سیرهها میتوان گفت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در برابر رفتارهای ناشایست اخلاقی به مرتکبان آنها مستقیم یا غیرمستقیم تذکر میدادند و آنها را از تکرار آن کار باز میداشتند.
وعده پاداشدادن
در سیره معصومان (ع) گاه برای اصلاح فرد متخلف، از او میخواستند قول دهد تا از آن کار دست بردارد و در مقابل آنان نیز به او وعدهای میدادند. داستان همسایه ابوبصیر از همین مورد است. آوردهاند که ابوبصیر همسایهای داشت که از راه حرام ثروتی به هم زده بود و مجالس لهو و لعب تشکیل میداد و در مقابل اعتراض و تذکر ابوبصیر از او خواست تا وضع او را به امام صادق (ع) بیان و برای ترک این حالت راهحلی ارایه دهد و امام (ع) به ابوبصیر فرمود: به همسایهات بگو از آن کارها دست بردارد و من بهشت را برای او تضمین میکنم.
بر پایه این سیره، امام صادق (ع) در مقابل تعهد شخص به ترک کارهای ناشایست اخلاقی، بهشت را به او وعده میدهد و این شیوه کارگر میافتد و شخص از وضع پیشین خود توبه میکند. شاید بتوان گفت راز تأثیرگذاری این روش در آن است که انسانها چنان که از نظر جسمانی با یکدیگر تفاوتهایی دارند، از نظر روحی و انگیزشی نیز با یکدیگر متفاوتاند. برخی در برابر اغماض و چشمپوشی واکنش نشان میدهند و برخی در برابر تذکر و برخی نیز در برابر ارایه مشوقهای قوی و شخص مورد بحث در این سیره از آنهایی است که تنها در مقابل مشوقهای قوی تسلیم میشود، به همین جهت، امام (ع) در این سیره به وی قول میدهد در صورت ترک رفتارهای ناشایست پیشین، خداوند او را وارد بهشت خواهد کرد و این روش در او مؤثر میافتد و او رفتارهای خود را اصلاح میکند.
برخورد تند
گاه هیچیک از روشهای پیشگفته در شخص مؤثر نمیافتد. در این صورت برای اصلاح رفتار متخلف، معصومان (ع) از روشهای تند استفاده میکردند. به این سیره نبوی توجه فرمایید: مردی از بحرین خدمت پیامبر (ص) رسید و بر وی سلام کرد اما پیامبر (ص) جواب سلامش را نداد. مرد با ناراحتی به منزل رفت و ماجرا را برای همسرش بیان کرد. همسرش گفت: پیامبر (ص) جبه ابریشم و انگشتر طلای تو را دیده است؛ این دو را از خود دور کن و نزد پیامبر (ص) برگرد. مرد چنان کرد و نزد پیامبر (ص) رفت. پیامبر (ص) جواب سلامش را داد.
در این سیره، پیامبر (ص) با کسی که ارزشهای اخلاقی را پاس نداشته سرد برخورد میکند و جواب سلاماش را نمیدهد. این برخورد در مقایسه با روشهای پیشین از شدت بیشتری برخوردار است.
همچنین اسحاق بن عمار میگوید: نزد امام صادق (ع) رفتم و امام (ع) با چهرهای غضبآلود به من نگاه کرد. عرض کردم: چه چیزی نظر شما را نسبت به من عوض کرده است؟ فرمود: همان چیزی که رفتار تو را نسبت به برادران ایمانیت عوض کرده است. اسحاق، شنیدهام بر در منزل خود نگهبانی گماشتهای تا نیازمندان شیعه را از آنجا برانند. عرض کردم، فدایت شوم، از شهرت میترسم. امام (ع) فرمود: از بلای الهی نمیترسی؟!
بر اساس این سیره، امام صادق (ع) در برخورد با اسحاق بن عمار روی ترش میکند که در مقایسه با مورد بالا واکنشی خشنتر و شدیدتر است و این خود نشان میدهد که رفتار این شخص در مقایسه با شخصی که از بحرین به خدمت پیامبر (ص) رسیده بود، زشتتر و ناشایستتر بوده است.
ایجاد فشار اجتماعی
گاه هیچ یک از روش های فوق در اصلاح رفتار شخص موثر نمی افتد. در این صورت چه باید کرد؟ در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در چنین مواردی از روش ایجاد فشار جتماعی استفاده شده است. از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است و معمولا بیرون از جامعه و بدون آن نمی تواند به زندگی خود ادامه دهد، برای اصلاح برخی از رفتارهای ناشایست فرد متخلف، می توان از فشار اجتماعی سود برد. امام باقر (ع) می فرماید:
"مردی نزد پیامبر خدا (ص) آمد و از همسایه اش شکایت کرد. پیامبر (ص) به او فرمود: صبر کن. دوباره خدمت پیامبر خدا (ص) رسید و پیامبر (ص) به او فرمود: صبر کن. بار سوم که نزد پیمبر (ص) آمد و شکایت کرد، پیامبر (ص) فرمود: روز جمعه هنگامی که مردم ب نماز جمعه می روند، اسباب و اثاثیه ات را به خیابان بریز تا کسانی که به نماز جمعه می روند ببینند. اگر از تو پرسیدند: چرا؟ بگو همسایه ام مرا می آزارد. آن شخص چنین کرد و همسایه آزارگرش آمد و گفت: اسباب و اثاثیه ات را برگردان، با خدا عهد می کنم تا دیگر تورا نیازارم".
در این سیره پیامبر اکرم (ص) از یکی از انواع فشارهای اجتماعی، یعنی آگاه کردن دیگران از رفتار نادرست متخلف استفاده کرده است.
یکی دیگر از اشکال فشار اجتماعی قطع رابطه است. گاه مصعومان (ع) از این روش نیز برای اصلاح رفتارهای ناشایست دیگران استفاده می کردند. ماجرای امام صادق (ع) با دوست خود که در بازار کفش فروشان به غلام خود نسبت زنازاده بودن داد وامام (ع) با او قطع رابطه کرد، نمونه ای از این روش است.
بنابراین گزارش، کتاب تربیت اخلاقی به قلم محمد داودی از سوی انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه روانه بازار نشر شده است. از جمله موضوعات گردآوری شده در این کتاب می توان به "مروری بر آرا، اندیشه ها و رویکردها در تربیت اخلاقی"، "هدف تربیت اخلاقی در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)"، "مبانی و اصول تربیت اخلاقی در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)" و "روش های تربیت اخلاقی در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)" اشاره کرد.
پایان پیام/
نظر شما