خبرگزاری شبستان: باورمندی امام خمینی (ره) به تکثرگرایی، اصول دیگری را ر سیره عملی امام خمینی (ره) در باب شکاف میان جامعه وروحانیتبه دنبال می آورد که از جمله آنها طبیعی بودن مسئله شکاف، آزادی ابراز عقیده و انتقاد و ضرورت تاسیس تشکیلات و اجتماعات است و البته باید اذعان کرد که امام این اصول را در چهارچوب تکثرگرایی همراه با وحدت در اصول و مبانی می پذیرند. متن زیر گزیده ای از کتاب "سیره عملی امام خمینی (ره) در اداره امور کشور" است.
طبیعی بودن مسئله شکاف
همانگونه که ملاحظه شد امام در پاسخ نامه اعضای مجمع روحانیون بر طبیعیبودن شکاف صحه گذاشتهاند و انشعاب از تشکیلاتی را برای اظهار عقیده مستقل به معنای اختلاف ندانستهاند بلکه آن را لازمه ابراز عقیده برشمردهاند. ایشان در سخنرانی دیگری در تاریخ 27/2/67 پای را از این نیز فراتر گذارده، تنوع افکار را نه تنها طبیعی بلکه لازم دانستهاند و چنین عنوان میکنند که البته دو تفکر هست، باید هم باشد، دو رأی هست، باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد، اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد.
امام خمینی (ره) طرح نظریات متعدد و حتی مخالف را لازم و اقتضای طبیعت انقلاب میدانستند، به طوری که در نامه خود به محمدعلی انصاری که به منشور برادری مشهور است، مینویسند: در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا میکند نظرات اجتهادی- فقهی در زمینههای مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد و بر این اساس ایشان به ذکر اقوال مختلف و مخالف علمای اسلام میپردازند و از کشیدهشدن بسیاری از این اختلافات به فضای عمومی جامعه ابراز خوشحالی میکنند.
البته طبیعی بودن شکاف و انشعاب از دیدگاه امام به این معنا نیست که امام شکاف را در تمام مسایل حتی مسایل زیربنایی و اصولی روا میدانستند بلکه باید اذعان نمود ایشان این مسئله را با شکاف در مسایل اساسی متفاوت دانسته و لذا عنوان میکنند تا زمانی که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسایل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد موجب سستی نظام میشود.
امام به فراست دریافته بودند که کثرت در عین وحدت، در مسایل اساسی امری مثبت و طبیعی است و لذا بر شکاف میان این دو جناح مهر تأیید زدند و حتی در جواب افرادی نظیر محمدی ریشهری، وزیر اطلاعات وقت که عنوان مینمود اتحاد دو جناح با توجه به شرایط فعلی مناسبتر است فرمودند که نه، همینطور باشد بهتر است و این سخن تأییدی بر مثبت و طبیعیبودن شکاف مزبور بود.
آزادی ابراز عقیده و انتقاد
نامه اعضای مجمع روحانیون مبارز با این عبارت آغاز شده بود که در فضای مبارک آزادی اظهار نظر و بیان عقیده که یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است و در سایه حکومت جمهوری اسلامی و .... لازم دانستیم که با همکاری و تبادل نظر با یکدیگر در قالب تشکل و نظم جدید به فعالیتهای خود در مسایل سیاسی و غیرسیاسی که در سرنوشت انقلاب و کشور تأثیر فراوان و قطعی دارد، سامان دهیم.
شاید بتوان چنین عنوان نمود که طبیعیبودن شکاف و مثبتبودن آن به دلیل آزادی بیان و ابراز عقیده و انتقاد باشد و به همین دلیل است که اعضای مجمع روحانیون نیز طرح شکاف و انشعاب را معطوف به فضای مبارک آزادی اظهار بیان و عقیده میکنند. امام که ملهم از مکتب پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار بودند نه تنها با آزادی ابراز عقیده و انتقاد مخالف نبودند بلکه آن را لازم نیز میدانستند. ایشان در مصاحبهای با اوریانا فالاچی که چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده بودند، اظهار داشتند: مردم عقیدهشان آزاد است. کسی الزامشان نمیکند که شما باید حتما این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمیکند که حتما باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمیکند که باید این را انتخاب کنی لذا امام الزام و اجبار در داشتن عقیدهای خاص را رد میکردند.
و همچنان که گفته شد امام طرح آزادانه افکار و عقاید را در حوزهها امری طبیعی میدانستند و بر مفتوحبودن باب اجتهاد تأکید فراوانی داشتند و اقتضای طبیعت انقلاب را آزادی ابراز عقیده و نظریات مختلف میدانستند و طرح اینگونه مباحث مختلف را از برکات انقلاب دانسته و میفرمودند در چهارچوب این نهضت، انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند. کسانی هم حرف دارند، حرفهایشان میزنند.
بر این اساس میتوان چنین عنوان نمود که امام با درک صحیح از انشعاب میان این دو جناح روحانی، از یک طرف بر ابراز آزادانه عقیده تأکید میکردند و معتقد بودند دو جناح در عین حفظ اصول اساسی، در ابراز عقیده و عمل بر اساس آن آزادند و مطرح میکردند که هر دو میخواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد، پس اختلاف بر سر چیست، اختلاف بر سر این است که هر دو عقیدهشان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است.
از سوی دیگر، درک واقعبینانه امام از اختلافات میان روحانیت، ایشان را به این نتیجه رساند که مخالفت با چنین انشعابی باعث سلب حق ابتدایی و اولیه آزادی از طیف وسیعی از روحانیت میشود چرا که با توجه به ترکیب رهبری جامعه روحانیت مبارز تهران جایی برای احقاق حق این عده وجود نداشت. در شرایطی که امکان ابراز عقیده و بیان و طرح آزادانه آرا و اندیشه، از جمعی سلب شده و اجازه داده نمیشد که آنان آزادانه وارد عرصه انتخابات شده و افراد مورد علاقه خویش را وارد لیست جامعه روحانیت نمایند، امام دریافتند که پذیرش اختلاف سلایق و بروز انشعاب به جای وحدت صوری و مبتنی بر تکصدایی، مناسبتر و مطلوبتر بوده و باعث تعالی و توسعه انقلاب میشود و لذا به تأیید این انشعاب مبادرت ورزیدند. اهمیت این تصمیم آنگاه مشخص میشود که متوجه باشیم یکی از اصول اساسی و مهم اندیشه امام، اعتقاد به اصل وحدت بوده است. امام با تفاوت قایلشدن بین اهداف و اصول با سلایق و روشها به خلط مبحثی که بعضا از سوی برخی افراد صورت میگرفت، پایان دادند. در اندیشه امام آنچه که باید تمامی افراد جامعه نسبت به آن دارای وحدت نظر باشند، اصول و آرمانهای انقلاب و نظام بوده نه روشهای چگونگی رسیدن به آنها.
ضرورت تاسیس تشکیلات و اجتماعات
رفتارشناسی امام در باب انشعاب در روحانیت، منوط به تحلیل دیدگاه ایشان درباره تحزب و نقش روحانیت در جامعه می باشد. امام خمینی (ره) با رد اندیشه جدایی دین از سیاست که در بسیاری از آثار ایشان به ویژه کتاب ولایت فقیه و وصیت نامه ایشان به وضوح دیده می شود خود به عمل سیاسی پرداختند و رهبری و هدایت یک قیام و انقلاب عظیم و در ادامه، نظام اسلامی را بر عهده گرفتند و به همین دلیل، نقش اساسی برای روحانیون قایل بودند. هر چند همان گونهکه خودنیز اذعان داشتند، در ابتدا مایل به وارد شدن روحانیون در امور اجرایی نبودند، لیکن بعدها ضرورت های انقلاب دیدگاه ایشان را تغییر می دهد.
بنابراین گزارش، کتاب سیره عملی امام خمینی (ره) در اداره امور کشور به قلم فرهاد درویشی سه تلانی از سوی انتشارات عروج روانه بازار نشر شده است. از جمله موضوعات گردآوری شده در این کتاب می توان به "امام و دولت موقت"، "امام و مسئله اشغال لانه جاسوسی"، "امام و مسئله بنی صدر"، "امام و انقلاب فرهنگی"، "امام و مسئله حزب جمهوری اسلامی"، "جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه 598"، "امام و مسئله دولت مهندس موسوی"، "امام و مسئله انشعاب در روحانیت" و "امام و مسئله ارتداد سلمان رشدی" اشاره کرد.
پایان پیام/
نظر شما