به گزارش خبرگزاری شبستان از البرز، دکتر رسول رسولیپور، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی ظهر امروز(31 فروردین) در دومین نشست از سلسله نشستهای «افکار و احوال ما» که ظهر امروز در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: تقدم همیشگی باور و اندیشه نسبت به اراده، موضوع رایج و مطرح در مجامع علمی، دانشگاهی و حوزوی است و در واقع اراده و تصمیم پس از اندیشه به دست میآید؛ اما این تئوری در نگاه ویلیام جیمزِ فیلسوف، سیر معکوسی دارد.
به گفته وی، جیمز در مجموع سخنرانی خود که 100 سال پیش با محوریت «ارادهی معطوف به باور» انجام داده، بحث تقدم اراده را مطرح کرده است و به این موضوع به صورت جدی پرداخته است.
رسولیپور با بیان این مورد که «چارلز تیلور» فیلسوفی است که بر اساس دیدگاه جیمز، معتقد است که باور به خدا در نظریه جیمز به گرایش پیشین انسان به خدا بسیار متکی است؛ توضیح داد: به این معنی که هر کسی که گرایش به یک موجود مقدس، مینوی و متعالی دارد زمینه ایجاد باور خدا برایش فراهم میشود. در واقع جیمز به نحوی تأکید میکند که خداباوری ناشی از خداخواهی است و اشخاصی که خدا نمیخواهند اساساً سراغ باور خدا هم نمیروند.
وی افزود: تیلور با اشاره به تئوری جیمز درباره انسانهای یکبارزاده و دوبارزاده بیان میکند که یکبارزادگان انسانهایی هستند که تمایل ندارند چیزی در زندگی آنها تغییر کند؛ اما غالب انسانها چندبارزاده هستند؛ یعنی مشکلاتی از ابتدا در شخصیتشان وجود دارد و با سه مسئله جدی شرم، گناه و بیمعنایی مواجه هستند و بر این اساس چون حس بی معنایی و گناه دارند، برای برطرف کردن این احساس، خداباور میشوند. وی این خداباوری را نتیجه یک کمبود و مشکل در شخصیت انسانی میداند.
رسولیپور افزود: در نگاه بدبینانه به تئوری جیمز، انسانهای مریض، خداباور میشوند؛ اما اگر دید مثبت داشته باشیم و بپذیریم که انسانها با یکدیگر متفاوت هستند و به هر حال انسانها ممکن است ضعیف باشند، در آنصورت، خداباوری در تحلیل فلسفی و علمی میتواند این ضعف را بپوشاند.
این استاد دانشگاه تعریف مثبت دیگر را اینگونه عنوان کرد که ما انسانهای فقیری هستیم که ملاصدرا از آن به عنوان امکان فقری یاد میکند. ما موجوداتِ «ممکن» و نیازمند به یک موجود «واجب» هستیم. ما انسان هستیم و انسان، موجودی خطاکار و ضعیف است و باید به یک موجود متعالی وابسته شود. اگر اینگونه تعبیر کنیم دیگر نگاهی بدبینانه به نظریه جیمز نخواهیم داشت.
رسولیپور با تاکید به این مهم که به هیچ وجه نظر من این نیست که انسانهای مریض خداباور هستند؛ توضیح داد: انسان به تنهایی، نمیتواند زندگی کند و باید خودش را از جهت معنوی به یک چیزی متصل کند. ادیان شرقی تلاش میکنند که انسان خودش فربه شود و این بینیازی را ایجاد کند. به همین خاطر ادیان شرقی عمدتاً به خدا اعتقاد ندارند و درصدد این هستند که وجود انسان را پرورش دهند که بینیاز شود؛ اما ادیان توحیدی، یهودیت، مسیحیت، زرتشت و اسلام از همان ابتدا به دنبال وابستگی انسان به وجود متعالی هستند.
وی با بیان این مطلب که ما موجودات «ممکن» و وابستهای هستیم؛ تصریح کرد: اما اگر این «من» حذف شود و به آن جان که روح و ودیعه الهی است و همه موجودات به ویژه موجودات انسانی از آن بهرهمند هستند، عنایت و آگاهی پیدا شود، اتصال ایجاد میگردد؛ به همین دلیل است که عرفا به دنبال آگاهی ما هستند نه دانایی ما.
رسولیپور تأکید کرد: ما در دانستن، با یک سری داده، گزاره و معلومات مواجه هستیم؛ اما آگاهی، انسان را از قالب ماسک و نقاب رها میکند. در واقع شخص تلاش میکند که این نقابها را نبیند که خودِ این ندیدن، اتصال است. اینکه گفته میشود ما موجودات الهی هستیم، وقتی ما خودمان باشیم موجود الهی نیستیم بلکه وقتی هستیم که نگاهِ من، صنف و شغل من کنار برود. متأسفانه ما با این زخارف و تعلقات دنیا زندگی میکنیم و اگر کسی موفق شود در زندگی این نقابها را کنار بگذارد دست او، سخن و چشم او خدا میشود.
وی در ادامه با قرائت آیهی «لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل» ِبه فلسفهی ارسال پیامبران الهی پرداخت و گفت: اگر خدا پیامبران را نمیفرستاد ما باورمان نمیشد که ما خدایی هستیم. خداوند در قرآن میفرماید: « پیامبران را فرستادیم تا حجتی برای شما باشند». پیامبران قله و اوج هستند و به ما این خودباوری را میدهند که میشود به اوج و تعالی رسید. پیامبران نشانهای هستند برای باور اینکه انسان موجود انسانی نیست؛ بلکه انسان یک موجود الهی است. انبیا جدای از اینکه تعالیم و متونی را آوردند، صرف حضور پیامبر این امید را در دل ما روشن میکند و یک تذکر و یادآوری برای ماست.
رسولیپور در بخش دیگری از سخنان خود با قرائت آیات 36 تا 46 سورهی شوری گفت: قرآن در این آیات متذکر میشود که آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست؛ اما آنچه نزد پروردگار است برای کسانی که گرویدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند، بهتر و پایدارتر است. در واقع قرآن ما را تشویق میکند آن چیزهایی که به ما داده نشده را از خدا بگیریم. آن چیزهایی که در مالکیت ماست هیچ چیزی نیست و اما آن چه پیش خداست اصل است.
وی با تامل بر اساس این آیات قرآن، خاطرنشان شد: کسانی که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب میورزند، هنگامی که خشمگین شوند عفو میکنند، نماز بر پا میدارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آن چه به آنها روزی داده شده است انفاق میکنند. کسانی هستند که به خدا گرویدهاند و به پروردگارشان ایمان دارند.
این استاد دانشگاه افزود: خداوند در آیه 40 سوره شوری میفرماید «جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها؛ جزای بدی مجازاتی همانند آن است». اگر کسی به ما ظلم کند عقل انسانی و عدالت انسانی که خدا هم برآن صحه میگذارد این است که همانند آن مجازات شود. اما در ادامه آیات میفرماید: هر که در گذرد و نیکوکاری کند پاداشی بر اوست و به راستی خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد.
رسولیپور در ادامه با اشاره به فرازهای مختلف اینآیات ارزشمند و عمیق گفت: اگر کسی بخواهد در ازای بدی، بدی کند و انتقام بگیرد نکوهشی بر او نیست؛ نکوهش تنها بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در روی زمین به ناحق سر برمیدارند.
وی با قرائت آیه 43 سوره شوری «إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» خاطر نشان کرد: مطابق این آیه، هر کسی که در ازای بدی صبر کند و درگذرد (ببخشد) مسلما این عفو و بخشش از اراده قوی در کارها است.
رسولیپور با بیان آیه «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» گفت: ما فکر میکنیم عزت و احترام دست انسان است که اگر به جای توهین، تکریم کنند، موجودِ مقدس و مکرم میشود؛ در صورتی که عزت و تکریم به دست خداست. خداوند به ما ذلت و عزت میدهد و هیچ مقامی، پست و چهرهای نمیتواند به ما عزت و یا ذلت بدهد. خداست که انسان را عزیز و ذلیل میکند.
وی با تأکید بر اینکه ما باید قرآن را تنفس کنیم و با آن مأنوس شویم نه اینکه فقط آن را بخوانیم، اظهار کرد: این آیات برای ما تذکری است؛ چراکه خداوند هیچ شرطی را برای نزدیک شدن به خود قرار نداده است. در حرم امام رضا(ع)، مسجدالحرام و محراب به خدا نزدیک میشوید اما حتی یک توهین شدن هم زمینهی نزدیک شدن به خداست. اگر انسان در مقابل توهین و بدی که به او وارد شده است، صبر و عفو کند، در آن لحظهی عفو، شما نیستید، بلکه جان الهی حیات دارد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: با مروری بر تاریخ اسلام مشاهده میکنیم که دائماً به پیامبران الهی توهین شده است؛ اما اصلاً فکر نمیکردند که عزتشان از بین برود. پیامبران نه تنها رنجی به دل نداشتند بلکه برای آن افراد دعا نیز میکردند.
تصریح کرد: ما دو گونه رنج داریم؛ رنج توهینی که در وهله اول به ما میشود و رنج دیگر، رنج نگه داشتن بغض و کینه است که اکثر ما در اینجا گرفتار آن هستیم. مطابق آیات قرآنی، شایسته آن است که خشم خود را کنترل کنیم و بعد ببخشیم و آن بغض و کینه را از دلمان پاک کنیم. چراکه بزرگترین مرض، داشتن این عقدههاست که در دلمان مانده است.
رسولیپور در ادامه گفت: عفو و گذشت به منزلهی بیحس شدن و بیخیال شدن نیست؛ بلکه در برخورد با اشتباهات افراد باید تذکری داده شود تا افراد اصلاح شوند. نباید به کینه و برخوردهای غیر انسانی تبدیل شود. باید صبر کنیم و به خدا واگذار کنیم؛ به خدا واگذار کردن یعنی اینکه خودت را به خدا واگذار کن که خداوند به تو عزت بدهد.
وی در پایان گفت: همانطور که انتظار دارید خدا شما را در مقابل خطاهایتان ببخشد شما نیز ببخشید. عفو و ببخشش خداوند مرزی ندارد و خداوند از موجوداتش کینه به دل نمیگیرد و نیازی ندارد که از ما انتقام بگیرد و اگر عذابی باشد عذابی است که ما خودمان ایجاد میکنیم. ما باید با مردم طوری رفتار کنیم که دوست داریم خدا با ما رفتار کند نه اینکه با مردم طوری برخورد کنیم که دوست داریم با ما برخورد کنند!
پایان پیام/
نظر شما