حجتالاسلام قاسم خانجانی،عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتگو باخبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان در رابطه با تشریح و تحلیل عوامل موثر در شهادت امیرالمومنین (ع) گفت: اگرچه عامل اصلی و پرچمدار در این رویداد، فردی از گروه خوارج (به عنوان یک گروه شناخته شده) بوده است اما بنظر می رسد می بایست زمینههای فکری و عوامل درونی پیدایش این گروه و افرادی از این دست را شناسایی کرد که برخی از این عوامل عبارتند از جهل و نادانی، نداشتن بصیرت و خشک مغزی که مجموعه این مولفهها اگر در گروه و افراد دیگری نیز یکجا جمع شود، آنها نیز برای جامعه اسلامی همان مصائب و فجایع را رقم خواهندزد . بنابراین پیش از هرعمل و تحلیلی باید روحیه، تفکر و شرایط ایجاد گروههایی این چنین را مورد توجه قرارداد.
وی افزود: مهمترین مشخصه و ممیزه گروه خوارج «جهل و نداشتن بصیرت» بود که این عامل در دورههای بعد نیز آثار خود را نشان داد. هرچندکه در دورههای بعد ممکن است نامی از گروه خوارج در میان نباشد اما همین عدم بصیرت باعث میشود که با امام همراهی نشود و گاه حتی مشکلاتی برای عموم جامعه
اسلامی ایجاد گردد.
این محقق و پژوهشگر دینی با بیان اهمیت واکاوی و تحلیل این نوع نگاه خاطر نشان کرد: داشتن یک نگاه باز به مسئله و محدود نکردن آن به گروه خوارج
که در زمان و روزگار امیرالمونین علیه السلام بودند، میتواند نتایج بهتری را برای ما به ارمغان بیاورد. شناسایی عوامل ایجاد خوارج و یا عواملی که باعث شد این گروه (به صورت مشخص ابن ملجم ) بتواند به اهداف و مقاصد خود برسد امروز نیز می تواند راهگشای ما باشد.
یک عامل مهم در این جریان جاهطلبی و احیای ریاست از دست رفته قریش در دوران قبل از اسلام بود که پرچمدار این جریان در این زمانه معاویه است.
معاویه با یک فرآیند در شام قدرت یافت و در طول سالیان متمادی این قدرت تثبیت شد.
نکته خاصی که در این جریان نباید از آن غفلت کرد این است که بر اساس گزارشات تاریخی در دوران خلفا، (سه خلیفه اول) همه والیان و فرماندهان و امراء در مناطق مختلف جغرافیای جامعه اسلامی تغییر میکنند به غیر از معاویه ! کاملا واضح و مشخص است که این عدم تغییر تصادفی نبوده و با یک برنامه ریزی جهتدار انجام شده است. این که یک نفر 40 سال در یک منطقه خاص قدرت را در دست داشته باشد نمیتواند تصادفی باشد.
حجت الاسلام خانجانی افزود: بنای معاویه از همان ابتدا مسموم کردن جامعه و دمیدن روح ذدشمنی با اهل بیت از همان دوران کودکی در مردم شام بود. این
برنامه تا 20 سال ادامه داشت و در طول این مدت تک تک افراد تحت تعلیم این برنامه، تبدیل به رزمندهای برای سپاه شام و معاویه شده بودند. بنابراین معاویه از همان ابتدا نقشه خود را آغاز میکند، برای این که بتواند جامعه را به سمتی سوق دهد که اهل بیت و بخصوص امیرالمومنین (ع) را در نظر مردم شام،یک انسان کاملا معمولی یا پایینتر از آن در حدی که حتی نماز واجب خود را هم نمیخواند،جلوه دهد.
عضو هئیت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اینکه مردم شام فکر می کردند امیرالمؤمنین نماز نمیخواند یک شعار نیست که شیعه برای تحقیر معاویه از آن استفاده کند بلکه حقیقتی است که در جریان گفتوگوهای سپاهیان و فرماندهان سپاه امام با فرماندهان سپاه معاویه (درنقل های تاریخی مربوط به جنگ صفین) کاملا مشهود است. طبق گزارشات تاریخی هنگامی که در مواجهه این دو سپاه صحبت از نماز و وقت نماز میشود سپاهیان و فرماندهان سپاه معاویه از سپاه حضرت علی (ع) سوال میکنند که مگر علی هم نماز میخواند؟؟!
به عبارت بهتر این ذهنیتی نیست که ما بخواهیم آن را ترویج کنیم بلکه حقیقت این است که برخی از فرماندهان سپاه معاویه بر این باور و اعتقاد بودند که حضرت علی (ع) حتی نماز نمیخواند!!! بنابراین این روند یک برنامه چندین ساله بود که توسط معاویه برنامه ریزی و اجرا شده بود.
وی در ادامه به نقش معاویه در ظهور گروهی بنام خوارج اشاره کرد وگفت: معاویه با جنگ صفین باعث شد تا برخی از نیروهای فاقد بصیرت که در جنگ جمل نطفه تشکیل آنان بسته شده بود و نوعی جمود فکری و خشک مغزی هم در آنها دیده می شد، علیرغم روزه، نماز و تعبد در سطح بسیار بالا، به دلیل همین خشکه مقدسی حقیقت را نپذیرند و از رهبری و ولایت امیرالمومنین (ع) نیز سر باز زده و درست در بزنگاه و در شرایط سرنوشت از فرمین حضرت اطاعت نکرده و رو در روی امیرالمونین (ع) قرار بگیرند. هر چند این آنها یک گروه مشخص به نام خوارج هستند اما نقش معاویه در بالفعل کردن نیروی بالقوه آنان را نباید نادیده گرفت.
حجتالاسلام خانجانی منفعت طلبی و مطامع دنیایی برخی از افراد را از دیگر عوامل موثر در بروز این رویداد تلخ تاریخی برشمرد و گفت: منفعتطلبی و مطامع دنیایی بعضی از افراد که در مقاطعی از تاریخ در کنار امیرالمومنین (ع) بودند نیز باعث شد که دقیقا در مواقع سرنوشتساز ضربه خود را به حضرت بزنند. در بیان عوامل زمینهساز شهادت حضرت امیر (ع) باید به مسئله جنگ جمل و نقش طلحه و زبیر در این جنگ نیز اشاره کرد . چرا که این جنگ موجب به وجود آمدن و پا گرفتن گروهی شد که به خود اجازه می دادند عملکرد حضرت علی (ع) را زیر سوال برده و حتی نسبت به پاسخ حضرت اظهار قانع نشدن کنند.
دلیل این که میگوییم نطفه خوارج در جمل بسته شد این است که در این جنگ وقتی سپاهیان حضرت به پیروزی رسیدند، گروهی به حضرت اعتراض کردند که ما در این جنگ پیروز شدیم پس تکلیف سهم ما از غنائم و اسرای جنگی چه میشود؟ به عبارت دیگر آنها به نوع رفتار حضرت با عایشه اعتراض داشتند. حضرت در پاسخ فرمودند یکی از افرادی که به عنوان اسیر مد نظر شماست عایشه همسر پیامبر(ص) است، آیاکسی از شما حاضر است که همسر پیامبر را به اسارت بگیرد؟؟!
این محقق و پژوهشگر دینی با اشاره به احکام ویژه اسلام در رابطه با اسرا بخصوص اسیران زن گفت: در آن روزگار زنانی که به اسارت گرفته میشدند احکام خاصی درباره آنها جاری میشد و فردی که زنی را به اسارت میگرفت حق تصرف بر آن زن را داشت و در صورتی که عایشه به اسارت گرفته میشد میبایست همین احکام بر او نیز جاری میشد در حالی که طبق نص صریح قرآن همسران پیامبر (ص) بر سایر مردان حرام هستند. بنابراین پیدایش افرادی از این دست که نسبت به دستورات امیرالمومنین(ع) اعتراض میکردند از جنگ جمل آغاز شد و این آتشی زیر خاکستر بود که بعدها در صفین خود را نشان داد، به عبارت دیگر یکی از عواملی که باعث ایجاد این نوع تفکرشدکه بعضی از افرادبتواننددرمقابل امیرالمومنین (ع) قد علم کنند، منفعتطلبی برخی از اشخاص بود بخصوص منافع شخصی آنها که متأسفانه ریشه این منفعتطلبی خشکانده نشد و در افرادی مانند اشعث بن قیس هم چنان بروز و ظهور داشت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه یادآورشد: اشعث والی آذربایجان بود که امیرالمومنین (ع) او را عزل کرد و او به بهانه یک امتیاز از دست رفته، کینه علی (ع) رادر دل گرفت و تا پایان نیز نتوانست با حضرت کنار بیاید. در تحلیل وقایع تاریخی یکی از افرادی که به دست داشتن در شهادت حضرت امیر(ع) حتی به شکل مستقیم، متهم شده، «اشعث بن قیس»است . تاریخ حتی حضور وی با شمشیر را در ورودی مسجد کوفه برای کمک به ابن ملجم نقل کرده است. بنابراین نقش او را حداقل به عنوان یک مشاور و همکار در شهادت حضرت نباید از نظر دور داشت که منشأ اصلی آن نیز منفعتطلبی وکینهای بود که در اثر از دست دادن منافع دنیایی در او ایجادشد.
رفاهطلبی و دنیا زدگی یاران و دوستداران امیرالمومنین (ع) از دیگر عواملی بودکه حجتالاسلام خانجانی به آنها اشاره کرد و گفت: این عامل را نمیتوان به عنوان یک عامل اصلی ومستقیم که در شهادت حضرت علی (ع) دخالت داشته است، نام برد اما عامل مهمی بود که باعث شد امام از نظر تأمین نیروی مقابله کننده و تجهیزات نظامی برا یمقابله با معاویه در تنگناقرار بگیرد.
این افراد دقیقا در شرایط سرنوشتساز حضرت را تنهاگذاشتندچون میخواستندبه زندگی روزمره خود ادامه دهند وحاضر به جنگ و جهاد نبودند. از تحلیل ومرور گزارشهای تاریخی و کنار همقراردادن آنها میتوان نتیجه گرفت که حضرت برای تجهیزنیروها وا ین که بتواندسپاه موثری رابرای مقابله با معاویه فراهم کندبامشکل بسیار جدی رو برو میشود. شرایط این زمان مانند شرایط جنگ جمل یا صفین نبود که بسیاری از مردم برای حضور در جنگ اعلام آمادگی کردند. وهمین شانه خالی کردن نیروها ازجنگ وعدم آمادگی و رفاهطلبی آنها باعث شد تا امام را آن گونه که باید یاری نکنند. این عامل اگر چه مستقیما در شهادت حضرت دخالت نداشت اما زمینهساز و موثربود و منجر به ایجاد تفکری خشک و نوعی جمود فکری مطلق شد که هیچگونه حقی را بر نمیتافت و بر اساس برداشت نادرست از دین و تعالیم سطحی و قشری از قرآن شکل گرفت و در شخصی مانند عبد الرحمن بن ملجم تبلور یافت.
حجتالاسلام خانجانی در ادامه اظهار کرد: نتیجه چنین جمود فکری این بود که این افراد به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجات امت اسلامی از میان رفتن سه فرد خاص یعنی حضرت امیرالمومنین (ع)، معاویه و عمروعاص است که در اصل این نقشه نیز جای شک و تردید است. اما به هرحال تمامی این عوامل، زمینهها، بسترها، کینههای دیرینه همراه با جاهطلبی قریش و منفعتطلبی افراد دست به دست هم داد و در کانون جهالتی به نام ابن ملجم جمع شد و برای همیشه امت و جامعه اسلامی را از داشتن رهبری بینظیر محروم کرد.
وی یادآورشد: نطفه یک نوع از جمود فکری و برداشت سطحی از قرآن و دین و بی بصیرتی عملا در این دوره شکل گرفت و در دورههای بعد نیز همچنان به عنوان یک عامل باز دارنده برای اهل بیت علیهم السلام منشأ مشکلات فراوانی شد و حتی امروز نیز ما شاهد ضربههای جبرانناپذیر این نوع تفکر به دین اسلام هستیم.
این محقق و پژوهشگر دینی با اشاره به شرایط امروز جامعه اسلامی گفت: آنچه که از ایجاد گروههای القاعده، طالبان و داعش در دنیای اهل تسنن شاهد آن
هستیم و آنچه در میان تشیع به عنوان نوعی بیبصیرتی و نادانی در برخی افراد دیده میشود نتیجه همین روند و رویداد است. افرادی که فهم درستی از دین ندارند اما به دلیل همین جمود فکری حتی در مباحث بدیهی توصیههای بزرگان و دلسوزان دین را نمیپذیرند و دست به تفرقه افکنی و دامن زدن به اختلافات مذهبی جزیی که به هیچ وجه به صلاح نیست، میزنند. همه مشکلاتی که امروز جامعه اسلامی چه در میان اهل سنت و چه در میان شیعه با آن مواجه است عملا از همین جمود فکری، نادانی و جهل سرچشمه میگیرد که عامل اصلی شهادت حضرت علی (ع) نیز همینهابود.
پایان پیام/
نظر شما